بیوگرافی حمیدرضا پگاه؛ بازیگر گزیده کار

حمیدرضا پگاه متولد ۱۰ دی ۱۳۵۰ در تهران بازیگر سینما ، تئاتر و تلویزیون ایران است.

بیوگرافی حمیدرضا پگاه؛ بازیگر گزیده کار
کد خبر : ۲۲۳۱۳۳
لینک کوتاه کپی شد
1

به گزارش وقت صبح، در این مطلب به بیوگرافی کامل حمیدرضا پگاه بازیگر سینما ، تئاتر و تلویزیون می‌پردازیم. 

بیوگرافی کامل حمیدرضا پگاه

حمیدرضا پگاه متولد ۱۰ دی ۱۳۵۰ در تهران بازیگر سینما ، تئاتر و تلویزیون ایران است.

 

فارغ التحصیل لیسانس رشته بازیگری از دانشگاه آزاد می باشد و در تلویزیون با سریالهای تفنگ سرپر (در نقش غیبیش) ، آخرین گناه و خانه امن(در نقش کمال شریف) و در سینما با بازی در فیلم این زن حرف نمی زند ، مورد توجه قرار گرفت.

خانواده و اصالت

حمیدرضا پگاه متولد تهران فرزند دوم خانواده است و سه خواهر و یک برادر دارد.

شروع فعالیت

سال ۱۳۷۲ وقتی ۲۲ ساله و بعنوان دستیار تهیه کننده در یکی از برنامه های شبکه دو کار می کرد توسط مسعود فروتن (کارگردان) برای بازیگری دعوت شد.

به این ترتیب تجربه کوتاهی در سریال ضلع ششم بدست آورد سپس دوره فن بیان را نزد فهیمه راستکار و یک دوره خصوصی را زیر نظر گلاب آدینه گذراند.

شهرت در تلویزیون

در سال ۱۳۷۴ دوباره با مجموعه به سوی زندگی در قاب تلویزیون حاضر شد تا اینکه سال ۱۳۷۷ با تفنگ سرپر نقش اصلی را برعهده داشت.

اگر به شروع شهرت ایشان اشاره کنیم سریال آخرین گناه به کارگردانی حسین سهیلی زاده در سال ۱۳۸۵ در کنار لیلا اوتادی شروع دیده شدن وی بود.

اولین فیلم

بازیگری در سینما را سال ۱۳۸۱ وقتی ۳۱ ساله بود با فیلم این زن حرف نمی زند شروع کرد ، پگاه در سال ۱۳۹۰ در فیلم جنجالی قلاده های طلا هم حضور داشت.

ازدواج حمیدرضا پگاه

حمیدرضا پگاه سال هاست با نغمه نادری کارگردان تئاتر ازدواج کرده است که این زوح هنرمند صاحب یک دختر بنام حنا پگاه می باشد.

تفریحات

سوارکاری را خوب بلدم و در چند کار تاریخی خوب توانستم از این توانایی ام استفاده کنم مواقعی که سر کار نباشم ، برای شنا به استخر می روم.

فوتبالیست حرفه ای

به فوتبال سالنی علاقه خاصی دارم و در دوران کودکی بعنوان دروازه بان عضو تیم فوتبال نونهالان راه آهن سپس نوجوانان پاس و جوانان پرسپولیس بودم.

اما بعدا رباط و مینیسک زانویم آسیب دید و مجبور شدم ورزش حرفه ای را کنار بگذارم.

لباس

همیشه در این زمینه با طراح لباس تعامل دارم و با توجه به نوع کار ، بخشی از لباس ها را خودم سر صحنه می آورم و بخش دیگرش خریداری می شود.

غذای مورد علاقه

از بین سنتی ها غذاهای استان گیلان به خصوص میرزاقاسمی و کته کبابی را خیلی می پسندم از بین فست فودها هم غذاهای ایتالیایی مثل پاستا را دوست دارم.

انتخاب نقش

همیشه سعی ام بر این بوده که نقش هایم را تا جایی که می توانم خودم براساس معیارهایم انتخاب کنم و متن ها و شخصیت هایی را که موردپسندم نیست نپذیرم.

اتفاقا همین مساله هم باعث شده بازیگر خیلی پرکاری نباشم و گزیده جلوی دوربین بروم.

از زندگی لذت می برم

من زندگی را جدی نمی گیرم ، این روزها باید بیاید و بگذرد و نهایت سعی ما در زندگی باید این باشد که از آن لذت ببریم و اگر غیراز این باشد فکر می کنم کلاه بر سرمان رفته است و زندگی را از دست داده ایم.

با یکی از آثار تلویزیونی ام ارتباط خاصی دارم که آن اثر تفنگ سرپر است چون نقطه عطفی برای من بود و در آن نقش اصلی تاریخی را بازی می کردم.

کارگردانی

من کارگردانی را هم دوست دارم و تجربه ساخت دو فیلم کوتاه هم دارم ، اگر موقعیتی پیش بیاید خوشحال خواهم شد فیلم بسازم.

فیلم شناسی

این زن حرف نمی زند (احمد امینی ، ۱۳۸۱)

 

عاشق مترسک (مهدی نوربخش ، ۱۳۸۲)

چند تار مو (ایرج کریمی ، ۱۳۸۲)

مواجهه (سعید ابراهیمی فر ، ۱۳۸۳)

شبانه (امید بنکدار و کیوان علیمحمدی ، ۱۳۸۳)

صحنه جرم ، ورود ممنوع! (ابراهیم شیبانی ، ۱۳۸۴)

پرونده هاوانا (علیرضا رئیسیان ، ۱۳۸۴)

جای او دیگر خالی نیست (مهرداد خوشبخت ، ۱۳۸۴)

شبانه روز (امید بنکدار و کیوان علیمحمدی ، ۱۳۸۷)

برخورد خیلی نزدیک (اسماعیل میهن دوست ، ۱۳۸۷)

من و شیطان (علیرضا طالب زاده ، ۱۳۸۷)

قلاده های طلا (ابوالقاسم طالبی ، ۱۳۹۰)

یکی می خواد باهات حرف بزنه(منوچهر هادی ، ۱۳۹۰)

فرزند خوانده (وحید نیکخواه آزاد ، ۱۳۹۰)

گیلدا (کیوان علیمحمدی و امید بنکدار ، ۱۳۹۵)

رقص پا (مزدک میرعابدینی ، ۱۳۹۵)

دیدن این فیلم جرم است! (رضا زهتابچیان ، ۱۳۹۷)

روزگاری ایران (اردلان عاشوری ، ۱۳۹۷)

منبع: فرادید

۰
ارسال نظر
  • محمد معصومی

    آوای باران
    ستمدیدگان زمین
    مرد و زن دختر و پسر
    دانایی و عقل
    معرفت و دانایی
    غیرتمندی و شرف