مجری های برنامه نوروزی صداوسیما فراری تان می دهند؟
ظاهرا تلویزیون در مورد برنامه های نوروزی دستهایش را برده بالا. خودش هم قبول دارد که سه هیچ بازنده است.
به گزارش وقت صبح سایت برترین ها نوشت: انتشار فهرست مجریهای روز آخر سال و ساعات سالتحویل، آه از نهاد همه بلند میکند.
اینجا که دیگر گل سرسبد برنامههای سیما بود. یعنی مدیران شبکهها همه سال را هم برنامه بهدردخوری نداشتند، برای ۲۴ ساعت آخر سال و آن هفتههای پایانی خود را به آب و آتش میزدند تا به چشم بیایند.
بهترین مجریها را -در همان وسع و سطح معمول- از هم میقاپیدند و حسابی خرج میکردند تا مردم دو دقیقه بیشتر کنترل تلویزیون را روی شبکهشان نگه دارند و بعد در نظرسنجیها بگویند ما برنده شدیم.
بیشتر بخوانید:
عکسی عاشقانه از «خانم مجری سر سنگین» و شوهرش/ عکس
پوشش جالب «خانم مجری معروف» در خارج بعد بازنشستگی/ عکس
از یک ماه قبل آیتمسازها را به خط میکردند و لیست مهمانها را بالا پایین میکردند تا شاخترین و سلبریتیترین و سورپرایزترینها را روی آنتن بیاورند و روی دست بقیه بلند شوند.
احسان علیخانی و علی ضیا و سالهای قبلترش فرزاد حسنی و رشیدپور و بقیه. عادل فردوسیپور برنامه آخر سالش را تبدیل به شویی دیدنی میکرد و هر کس سعی میکرد این سفره را رنگین کند.
اما حالا ببین کفگیر چطور به ته دیگ خورده که همه خبرگزاریها حضور فرزاد حسنی در رادیو جوان برای روی آخر سال را با آب و تاب پوشش میدهند.
بیایید نگاهی بیاندازیم ببینیم دوربین و میکروفن دست کی افتاده و چرا میگوییم صداو سیما سیاهترین و سردترین دورانش را میگذراند.
اقبال واحدی
به نظر میرسد مجری ۶۶ساله و باتجربه تلویزیون آس این فهرست است. کسی که حداقل مردم چهرهاش را سالها دیدهاند و لابد قرار است با آمدنش آبرویی برای رسانه بخرد.
اما بهترین اجراهای اقبال واحدی کِی بوده؟ شاید برنامه صبحبه خیر ایران و سفرش به شهرهای مختلف و جمع کردن مردم مقابل دوربین پرتابل سیمت و تلاشاش برای هیجان دادن و شور و نشاط دادن به برنامه صبحگاهی.
اما همان وقتها هم خیلی از تماشاگران سیما از خندههای زورکی و اجراهای باسمهای اقبال واحدی ذله بودند. کسی که دایره واژگانی محدودی دارد و حتی در گفتن یک جمله خلاقانه و یک شوخی به جا ناتوان است.
در سالهای اخیر هم او برای معرفی کارآفرینهای شهرستانی با تیمش در سراسر کشور سفر میکرد و برای آخر شبها و ساعت کمبیننده برنامه میساخت. واقعا کی یک صحنه بهیادماندنی از اقبال به یاد دارد.
الان چرا سلبریتیها باید ذوق کنند که بیایند مقابل اقبال واحدی بنشینند و به سوال و جوابهای کلیشهایاش جواب بدهند و به زور همراه او بخندند.
بشیر حسینی
رفیق شفیق علی فروغی (مدیر شبکه سه) که با برنامه عصرجدید و بنا بر شنیدهها علیرغم مخالفت احسان علیخانی به شبکه سه آمد و چهره شد، یکی از پدیدههای سالهای اخیر است.
کسی که مشخص نیست بر اساس کدام توانایی و تسلط کشف نشدهای ناگهان یکی از صندلیهای برنامه پربیننده سیما را به خود اختصاص داد و بعد هم در نبود برنامهسازان و مجریهای حرفهای بودجه و برنامه بیمزه رویانیوم را روی آنتن برد تا مشخص شود که پشتش حسابی گرم است.
بشیر حسینی که در همان برنامه عصرجدید هم نشان داد که چقدر گوشتتلخ است و تا چه اندازه برای یک برنامه پربیننده تلویزیونی نامناسب است، حالا یک برنامه نوروزی هم جایزه گرفته تا به شوخیهای شیطونبلای خودش با مهمانان ادامه دهد.
مگر قرار نیست مجریهای برنامه ساعت طلایی تلویزیون ایدهمند باشند و محبوبیتشان مخاطب را پای تلویزیون بیاورد؟ الان رامبد جوان و مهران مدیری و احسان علیخانی باید بنشینند برنامه سید بشیر را تماشا کنند؟ با آن صدا و رفتار خراشنده؟
حامد سلطانی
اجرای یک برنامه برای کودکان با کت و شلوار و شوخی کردن با پدر و مادر بچهها شاید به اندازه کافی پتانسیل رشد او را نشان نداد.
اما یک اتفاق تلخ و فوت خانواده و بعد اشکهای فراوان و اجرای برنامههای مداحی و مذهبی مهر تایید و پیشرفت را پای برگه حامد سلطانی زد.
حامد سلطانی را حالا باید آینده تلویزیون و مجریگری محسوب کرد. کسی که تپق نمیزند، هر وقت لازم است چهرهاش را با لباس رسمی و مدیرپسند ست میکند و هیچ حرفی نمیزند که آب در دل کسی تکان بخورد.
تازه از آن هم بیشتر، خوب بلد است جوری حرف بزند که مدیران خوششان بیاید. و در شرایطی که هر هنرمند و صاحبفکری با یک استوری اعتراضی و دو تا جمله انتقادی مغضوب میشود و ممنوعالکار و ممنوعالچهره میشود، چی بهتر از چنین مجریهای مطمئنی.
این که چه آبی از آنها گرم خواهد شد و چقدر برای تلویزیون و بیننده میلیونیاش محبوباند چه اهمیتی دارد؟
وحید رونقی
شاید از چهرههای مشهور این فهرست نباشد، اما وحید رونقی سابقه زیادی در صدا و سیما دارد. از گویندگی و نویسندگی تا اجرا. او سال ۹۹ و ۱۴۰۰ هم در شبکه تهران برنامه نوروزی هر شبی را اجرا کرد که حرف و حدیث کم نداشت.
این برنامه با اجرای وحید رونقی و محیا اسناوندی روی آنتن رفت در حالی که تا آخرین لحظات قرار بود امیرحسین صدیق و همسرش باران خوشاندام اجرای آن را بر عهده داشته باشند.
این که چی شد که ناگهان ورق برگشت و قرعه به نام آقا وحید خورد را کسی نمیداند. او یک بار هم ناگهان و با خداحافظی حامد مهربانی مجریگری برنامه «در انتهای الوند» را برعهده گرفت.
در رزومه و مشخصات آقای وحید رونقی یک نکته هم دیده میشود که مثل فانوس دریایی از کیلومترها دورتر نظرها را به خود جلب میکند.
ایشان داماد ابراهیم حاتمیکیا، کارگردان مطرح سینما هستند و داماد بودن هم برای خودش کم چیزی نیست. از همین جا سال نو را به آقای رونقی تبریک میگوییم.
المیرا شریفیمقدم
خانم شریفیمقدم هر استعدادی نداشته باشد، روی بورس بودن و خبرسازی را خوب بلد است. یکی به نعل و یکی به میخ. یک انتقاد از برف خیابان و یک عالمه تعریف از مدیریت جهادی در کشور.
خانم شریفی مقدم که در توییتر هم برای خودش بروبیایی دارد و هر توییتش کلی فِیو (همان لایک خودمان است) میخورد، خیلی قشنگ بلد است که یک نمه نقش مستقل و معترض بازی کند و به جایش در عوض یک خروار مجری رسمی و خوشالحان باشد.
حالا که ژیلا صادقی و نجمه جودکی و مبینا نصیری و بقیه نیستند، خانم شریفی فرصت مناسبی دارد تا به عنوان یکی از معدود مجریان زن تلویزیون بدرخشد.
تازه خیلیها ممکن است خدا را شکر کنند که خانم المیرا انتخاب شده، چون با شرایط موجود هیچ بعید نبود که فضه سادات حسینی یا آمنه سادات ذبیحپور مجری برنامه سال تحویل شوند. البته خدا را چه دیدید، شاید سال بعد چشممان به جمال این بزرگواران هم روشن شد.
مجید یحیایی
مجری سالهای اخیر رادیو و تلویزیون را شاید خیلیها به خاطر اجراهای ورزشیاش بشناسند.
او مدتی هم با نجمه جودکی و حامد مهربانی مجری برنامه «در انتهای الوند» بوده و کم و بیش با اجراهای راحت و صمیمیاش توانسته با مخاطب ارتباط برقرار کند.
شاید یکی از قابلقبولترین مجریهای فهرست نوروزی مجید یحیایی باشد که هنوز میدانهای بزرگی را پیدا نکرده و احتمالا دلیل مقبولیتاش هم همین است.
شاید او هم اگر پلهها را دو تا یکی بالا برود یاد میگیرد چطور مجیز بگوید و چطور عصاقورت داده و روی اعصاب باشد.
این که در وضعیت فعلی چنین مجری برای ساعت پرمخاطب تحویل سال نو چقدر مناسب است را، صدا و سیما تشخیص داده که کلا همه از انتخابها و تصمیمهایش، رو به قبله دراز کشیدهایم.
مصطفی امامی
مصطفی بچه خوبی است. با سلبریتیها هم ارتباط خوبی دارد. کارش را بلد است و هر جا استخری پیدا کرده خوب شنا کرده. شاید ایراد از رسانه است که از مجریها و عواملش میخواهد که برای رشد و دیده شدن خودشان نباشند و ادا دربیاورند.
در این شرایط مصطفی که هنوز تجربه زیادی در اجرا ندارد و حتی احتمالا اطلاعات عمومی و دانستههای زیادی هم در چنته ندارد، با کمی قربان صدقه رفتن برای مهمانان برنامه، با کمی نمایش دادن سویههای مذهبیاش و با کمی گرم گرفتن با مدیران جامجم، خیلی سریع و در جوانی میتواند جایی بنشیند که مثلا روزی میرفخرایی نشسته.
زبانمان لال. اصلا حرفش هم آدم را افسرده میکند. مصطفی امامی همین شب چله گذشته هم اجرای برنامه ویژه را برعهده داشت که با «یحیی پلاستیکی» جنجال درست کرد.
یک بیتجربگی بیهوده در یک نمایش خنک اسم و فامیل. همان شبی که ابوالفضل پورعرب هم از بیاحترامی مجری رنجید. چارهای نیست.
وقتی شمشیرزنان کاری میکنیم که کسی مقیم حریم حرم نمیماند، باید کار را با مجریهایی ببندیم که ظرافت و بلوغ لازم را ندارند و مجبورند با کمی لودگی و کمی اعتماد به نفش بیش از حد کار را جمع کنند.
این فهرست فقط یک مهران رجبی را کم دارد که احتمالا آن هم از ترس هو کردن و خنده و مسخرهبازی مردم کنار گذاشته شده اگر نه، یک اجرای نوروزی حق مسلماش بود.
خدا آخر عاقبت همه ما را با این صداوسیما و این رویهای که در پیش گرفته به خیر کند. یعنی سال بعد قرار است چه موجوداتی سال نو را تحویل کنند؟