پدر آوا از مرگ دخترش می گوید
آوا قهرمانی حالا دیگر درد نمیکشد، دیگرکسی او را با سیخ داغ نمیسوزاند، هیولای ترسناک نامادری را بالای سرش نمیبیند، گرسنگی نمیکشد، نمیترسد و گریه نمیکند. خورشید زندگی آوا کوچولو دیروز بعد از ظهر برای همیشه غروبکرد و او پس از تحمل ۱۴روز درد و رنج ناشی از شکنجههای نامادری، جانش را از دست داد.
به گزارش وقت صبح، قبل از مرگ آوا، بسیاری از کسانیکه سرگذشت دردناک این دختر چهارساله ارومیهای را خوانده بودند، امیدوار بودند او بالاخره چشمهایش را بازکند و به دنیا لبخند بزند. در تمام این ۱۴روز، پدر در گوشهای از بیمارستان انتظار میکشید و خالهاش هم درگوشهای دیگر، اما تن نحیف و رنجور آوا، طاقت تحمل آن همه درد و رنج را نداشت و به آسمان پرکشید. خاله به ما گفته بود آراز و آوا را از بچگی بزرگ کرده و عاشقشان بود.
یکی ازبستگان آوا که در بیمارستان حضور دارد، به جامجم میگوید، دیروز صبح آوا یکبار ایست قلبیکرد که پزشکان با شوک و احیا او را برگرداندند، اما حوالی ساعت یک و نیم بعدازظهر، دوباره این اتفاق افتاد و باوجود تلاش پزشکان، خط ضربان قلب او برای همیشه صاف شد و آوا فوت کرد.»
قبل از فوت آوا، بعضی صفحات اینستاگرامی بحث اهدای عضو او را مطرح کرده بودند که واکنش تند عمر قهرمانی و بستگان آوا را به همراه داشت و پدر آوا در گفتوگو با جامجم گفته بود در روزنامهتان از قول من بنویسید؛ هرکسی چه پزشک و چه غیر پزشک از طرف ما در مورد اهدای عضو دخترم صحبتکند، بسیار کار غلط و اشتباهی میکند و من هرگز رضایت نمیدهم چنین اتفاقی بیفتد.
بایراملو، یکی از اعضای خانواده آوا هم این موضوع را تایید میکند:« پزشکان بحث اهدای عضو را مطرح کرده بودند، اما ما اصلا موافق نبودیم. اگر آوا تصادفی بود، یا از جایی سقوط میکرد یا حادثهای دیگر رخ میداد، رضایتمان را اعلام میکردیم و کار خداپسندانهای هم بود، اما این بچه به قدری شکنجه شده بود که دیگر دلمان نمیآمد با اهدای عضو، تن و بدن زخمیاش دوباره درد بکشد. برای همین از پزشکان خواستیم تا شرایط به طور طبیعی پیش برود.»
پدر آوا در ادامه در مورد آخرین وضعیت نامادری توضیح میدهد:«هیچ خبری از این زن ندارم و پلیس هم هنوز با من در این باره تماس نگرفته است. این زن در اختیار قانون است و قانون در مورد او تصمیم میگیرد. مادر آوا تازه یادش افتاده که آوا بچهاش است و با من دعوا میکند. تمام عمرم کارکردم تا با پولش خانوادهام در رفاه باشند، اما زن اولم زندگیام را نابود کرد.»
بر اساس اعلام دادستانی مرکز استان آذربایجان غربی، نامادری سنگدل به اتهام ضرب و جرح عمدی و شروع به قتل در بند نسوان زندان مرکزی ارومیه به سر میبرد. پدر آوا در این باره به ما گفته بود اگر قانون از من حمایت نکند، خودم آن را اجرا میکنم. من قصاص قاتل دخترم را میخواهم و اگر حکم این زن اعدام باشد، خودم میخواهم چهارپایه را از زیر پایش بکشم.»
منبع: جام جم
ای خدا، جگرم آتش گرفت
دلم خیلی شکسته، منم اسم دخترم آواست و دقیقا ۴ سالشه، از وقتی این اتفاق تلخ افتاده هر وقت به آوای خودم نگاه می کنم یاد فرشته کوچولویه ارومیه ای میفتم که حق حیات داشت، حق شیطونی کردن داشت،حق بازی کردن داشت و هزاران حقی که ازش گرفته شد. بخواب آوا کوچولو که این دنیا تا ابد شرمنده تو فرشته زیباست.