عجیب ترین اتفاق دنیا؛ ماجرای مردی که 27 بار مرد و زنده شد!
یکی از اتفاقات عجیب دنیا مردن و زنده شدن مرد 54 ساله در بیمارستان است که در طول 24 ساعت 27 بار اتفاق افتاد.
به گزارش وقت صبح به نقل از همشهری آنلاین، در روز هفدهم فوریه سال ۲۰۱۶، پرسنل بیمارستان رویال ورچسترشایر یکی از عجیبترین اتفاقات دنیا را از نزدیک دیدند.
ری وودهال ۵۴ ساله در عرض ۲۴ ساعت، ۲۷ بار جان خود را از دست داد و بار دیگر زنده شد. این مرد یکی از اعضای تیم فوتبال بالای ۵۰ سال در میدلند غربی بود.
این رشته که به «فوتبال راهرفتنی» مشهور است از سال ۲۰۱۱ برگزار شده و هدف آن جلوگیری از کم تحرکی افراد بالای ۵۰ سال است. تمام قوانین فوتبال در این بازی هم رعایت میشود، اما به جای دویدن، بازیکنان باید با سرعتی کمی بیشتر از راه رفتن معمولی راه بروند.
ری مانند همیشه مشغول بازی بود که ناگهان دردی در قفسهی سینهی خود احساس کرد. چند لحظه بعد او بیهوش روی زمین افتاد، خوشبختانه یکی از تماشاگران مسابقه، پرستار مردی بود که در ساعات بیکاری برای تماشای بازیها میآمد.
او به سرعت به کمک ری رفت و تا رسیدن نیروهای اورژانس، کارهای اولیه را انجام داد، زمانی که ری سوار بر آمبولانس شد، دچار اولین ایست قلبی شد و علائم حیاتی او کاملاً از بین رفت، اما پزشکان توانستند در داخل آمبولانس او را احیا کرده و به زندگی بازگردانند.
زمانی که ری به بیمارستان رسید همه گمان میکردند که او خطر را پشت سر گذاشته، اما این پایان کار نبود. درست در همان لحظه که پزشکان و پرستاران حال ری را خوب گزارش کردند، حملهی بعدی رخ داد و قلب او برای بار دوم از حرکت ایستاد.
در عرض 24 ساعت 27 بار مرد و زنده شد!
بار دیگر عملیات احیا انجام شد و ری باز هم به زندگی بازگشت، اما این بار هم آخرین بار نبود، در عرض ۲۴ ساعتی که از حضور ری در بیمارستان میگذشت، او ۲۷ بار به طور کامل دچار ایست قلبی شده و علائم حیاتی را از دست داد و بار دیگر با عملیات احیا زنده شد.
ری در مصاحبه با نشریهی سان گفت: «پرسنل بیمارستان به من گفتند تا به حال چنین موردی را شاهد نبودهاند که کسی ۲۷ بار به طور کلی علائم حیاتیاش را از دست داده و دوباره به زندگی بازگردد و این یک معجزه بوده است.»
او دربارهی احساسش در زمانی که علائم حیاتی نداشت میگوید:
در تمام مدتی که بارها دچار ایست قلبی شدم و به زندگی بازگشتم، حس مبهمی داشتم. چیز زیادی به خاطر نمیآورم، اما دائما خانوادهام را میدیدم که نگران و مضطرب در کنار من ایستاده بودند، آن قدر آن زمان برایم گنگ است که نمیدانم در واقعیت آنها را دیدهام یا در رویاهایم.
کافی است فقط فکر کنید به اندازهای که یک نفر چرت میزند و بیدار میشود، من دچار ایست قلبی میشدم و باز به هوش میآمدم.
برای باز کردن رگهای قلب ری از بالون استفاده شد. در تمام این مدت پزشکان هراس داشتند که شاید این حملات قلبی به مغز ری نیز آسیب بزند، زیرا به خاطر ایست بیش از حد قلب، اکسیژن کافی به مغز نمیرسید و هر لحظه ممکن بود ری دچار سکتهی مغزی هم بشود.
البته به خانوادهی او در این باره هشدار داده شده بود که حتی اگر ری بتواند از این ایستهای قلبی جان سالم به در ببرد احتمالاً از سکتهی مغزی در امان نمیماند.
ری میگوید: «زمانی که برای بار بیست و هفتم، به هوش آمدم و پزشکان از سالم بودن قلبم مطمئن شدند، خواهر، برادر، همسرم و سه فرزندم نگران بالای سرم ایستاده بودند. آنها هرگز گمان نمیکردند که پس از این همه مردن و زنده شدن بار دیگر بتوانند من را در کنار خود داشته باشند.»
همسر ری میگوید:
«هر بار که ری دچار ایست قلبی میشد، سختترین لحظههای زندگیام را تجربه میکردم. هر بار به خود میگفتم این بار دیگر نمیتواند دوام بیاورد و او را از دست خواهم داد. اما باز هم چشمان خود را باز میکرد. زندگی ری یک معجزه است که خدا دوباره به او هدیه داده است.»
ری چند روزی را در بیمارستان گذراند تا به طور کامل بهبود یافت، اما او که از کودکی دچار مشکل قلبی بود با این ۲۷ بار ایست قلبی، متأسفانه ۲۰ درصد ازعملکردش را از دست داد.
حالا او دیگر نمیتواند مانند گذشته فعالیت بدنی داشته باشد و تنها باید به نیم ساعت پیادهروی بسیار آرام در طول روز اکتفا کند.
با این که ری علاقه بسیار زیادی به فوتبال دارد، اما دیگر پزشکان اجازه شرکت در مسابقات فوتبال را به او نداده اند و از این به بعد ری تنها میتواند به عنوان یک تماشاچی در مسابقات شرکت کند.