به گزارش وقت صبح ؛ این روزنامه نوشته: تصور بسیاری از ما درباره افرادی که دست به تکدیگری میزنند، انسانهای نیازمندی است که از سر ناچاری، دستشان را جلوی مردم دراز میکنند، اما همیشه اینطور نیست. بهتازگی، پلیس به یک خانم که هر روز با هواپیما از اصفهان به تهران سفر میکرد و برمیگشت، مشکوک شد. پلیس بعد از رصد و پیگیری، به اطلاعات عجیبی درباره او دست یافت.
آنها با دستگیری این خانم پی بردند که این شخص هر روز با پرواز مستقیم به تهران برای گدایی میرود!
گفته میشود که وی روزانه ۵ میلیون تومان درآمد داشته و دوباره به شهر خودش برمیگشته است. در ادامه از چند متکدی خبرساز با درآمدهای نجومی و شیوههای عجیبشان خواهیم گفت.
گدایی با 400 کیلو برنج و دهها کیلو حبوبات
مهر 98 ماموران شهرداری قزوین به یک گدا که همیشه در جلوی مغازههای خواربار فروشی اعم از برنج، حبوبات و… حضور داشت، مشکوک شدند و او را دستگیر کردند، اما مرد ۴۵ ساله با تهدید نیروهای شهرداری ادعا کرد سالها در تهران گدایی کرده و هیچفردی کاری با او نداشته است.
با حکم قضایی ماموران وارد خانه این گدا و شوکه شدند!
ماموران در خانه او چند کلید گاوصندوق پیدا کردند و در بازرسی از دو گاوصندوق یک چک یک میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومانی و مقداری پول نقد کشف کردند. همچنین از خانه او ۴۰۰ کیلوگرم برنج، دهها کیلوگرم حبوبات و دهها کیلوگرم روغن جامد و مایع پیدا کردند که با گدایی از مردم گرفته بود.
متکدی که 2 کارمند شخصی داشت!
مدیرکل بهزیستی مازندران در سال 90 گفت که گداهایی در آن استان شناسایی شدهاند که ماهانه 400 تا 500 میلیون تومان درآمد دارند! او با اشاره به گدایی که جلوی در فرمانداری ساری، سالهاست برای تکدیگری با ویلچر حضور دارد و بسیاری از مردم شهر او را دیدهاند، گفته که در یک نیمروز یک میلیون تومان درآمد و دو کارمند برای خودش دارد!
او ادامه داده که بعد از زیرنظر گرفتن فردی که هر روز جلوی در فرمانداری ساری برای تکدیگری با ویلچر پیاده میشود، متوجه شدند که دارای دو کارمند است که هر روز او را میآورند و او به این افراد پول میدهد.
خانواده متکدی با درآمد ماهانه 50 میلیون تومانی!
آذر امسال بود که مدیرعامل سازمان رفاه، خدمات و مشارکتهای اجتماعی شهرداری تهران در پاسخ به این سوال که شما اعلام کردید کودکان کار و خیابان روزانه بین ۴۰۰ هزار تا یک میلیون تومان درآمد دارند، به ایلنا گفت: «…من با یکی از اینها صحبت کردهام و گفته است امروز ۴ میلیون تومان درآمد داشتهام… میانگین درآمد چنین خانوادههایی به ۵۰ میلیون هم میرسد، یعنی یک خانواده ۷ تا ۸ نفره در خیابان و در سرچهارراهها پخش میشوند و کار میکنند.»
گدایی با لباس مبدل در کیش
اواخر سال 99، پلیس کیش از ورود یک گدا به این جزیره باخبر شد. با بررسی پلیس، پیرمرد گدا که لباس کهنه به تن داشت، دستگیر شد.
بررسیهای پلیس نشان داد این مرد چهار روز قبل از دستگیری، وارد کیش شده و اقدام به گدایی کرده است.
او که ظاهرا وضع مالی نسبتا خوبی داشته و با لباس مبدل گدایی میکرده، در بازجوییها مدعی شد: «برای گدایی به کیش آمدم و با پوشیدن لباس کهنه ادعا میکردم بیماری سرطان دارم و میخواهم برای شفا گرفتن به عراق بروم، اما پولی ندارم.
در این مدت مسافران در جلوی پاساژها و هتلها به من کمک میکردند.»
با بررسیهای پلیس مشخص شد که این مرد هیچ بیماری ندارد و سالم است.
او در هنگام دستگیری 10 میلیون تومان پول همراه داشت و در محل استراحتش هم چندین میلیون تومان پول کشف شد که تنها در چهار روز به دست آورده بود.
کت جادویی یک گدا
سال ۹۴ وقتی دستگیر شد، تیتر یک رسانهها شد. همه جا حرف از گدای میلیونر بوشهری بود. وقتی ماموران شهرداری بوشهر اسماعیل 54 ساله را با همکاری پلیس دستگیر کردند، رازهایش را فاش کرد. بعد از دستگیری، ماموران شهرداری او را پس از ماهها به حمام بردند و با مصرف دو بطری شامپو، موفق شدند او را تمیز کنند!
سپس چهار کت و کاپشن تن این گدا بررسی و مشخص شد اسماعیل پولهایش را داخل درز این لباسها جاسازی میکرده است. از لباسهای گدای ژولیده ۹ کیلو و ۳۰۰ گرم پول کهنه که به علت خیس شدن قابل جداسازی و شمارش نبود، پیدا شد!
طلب کمک با نوشتن پیامهای خندهدار
اما محض تنوع یک مصداق خارجی؛ یکی از روشهای تکدیگری که در ژاپن زیاد دیده میشود، این است که آنها سعی میکنند جملههای جالب و خواندنی را روی تکههای مقوا بنویسند تا توجه عابران به آنها جلب شود.
جملههایی که آنها استفاده میکنند معمولاً خندهدار هستند مثلاً این که «پدرم را نینجاها کشتهاند، برای کاراته یاد گرفتن به پول نیاز دارم»، «من مسافر زمان هستم» و دیگر جملههای خندهدار که هر کدام بهتر باشد، پول بیشتری نصیب متکدی میکند!