علیاصغر سیدآبادی در شرق نوشت: زمانی مقالهای نوشته بودم درباره شعر کودک و نوجوان ایران و گفته بودم که شاعران کودک و نوجوان پس از انقلاب اسلامی نتوانستند از زیر سایه سنگین «محمود کیانوش» بیرون بیایند، حالا که دقیقتر نگاه میکنم او خودش هم زیر این سایه گم شد و باوجود اینکه دوست نداشت نامش بهعنوان شاعر کودک و نوجوان، بقیه فعالیتهایش را زیر سایه برد.
محمود کیانوش پیش از انقلاب اسلامی به لندن مهاجرت کرد و با وقوع انقلاب اسلامی مانند برخی دیگر از چهرههای فرهنگی که از ایران رفته بودند، نامش در جامعه ادبی ایران کمرنگ شد و با اینکه نویسنده پرکاری بود، پس از سال ۱۳۵۶ و هفت سال تا یک دهه بعد کتابی از او در ایران منتشر نشد.
در همین دوران نسلی نو از شاعران کودک و نوجوان در ایران متولد شدند که او را ندیده بودند اما احتمالا بهطور غیرمستقیم و از طریق نوشتهها و شعرهایش با او آشنایی داشتند و او را به حافظه ادبی ایران بازگرداندند و از او گاهی بهعنوان پدر شعر کودک و نوجوان ایران یاد کردند.
ترجمه و داستان کودک
کیانوش در آغاز با این ماجرا همراه بود و آثار دیگر شعر، ترجمه و داستان برای بچهها نوشت. با محافل ادبیات کودک ایران ارتباط داشت و مطبوعات و کتابهای این نسل از شاعران و نویسندگان را دنبال میکرد و در برخی از مواقع داوریها و نقدهایی هم درباره شعر کودک و نوجوان پس از انقلاب اسلامی نوشت اما بعدها با گشایش فضای مطبوعاتی و توجه نسل جوان ادبیات ایران به نویسندگان گذشته، بقیه وجوه شخصیت کیانوش زیر نام شاعری کودک و نوجوانش پنهان بود و او خود این را چندان نمیپسندید، اما با وجود اینکه آثار متنوعی برای بزرگسالان در دهههای اخیر سرود، نوشت، ترجمه و بازچاپ کرد، کماکان نادیده گرفته شد.
محمود کیانوش كه اكنون در 87سالگی درگذشته است، یکی از بازماندگان دهه درخشان ۴۰ در ادبیات ایران است که دهههای پس از آن نیز فعال بود. ویژگی این گروه از چهرههای ادبی ایران بیقراری برای کار است و تجربههای مداوم.
او ترجمه کرده، داستان و رمان برای بزرگسالان و کودکان و نوجوانان نوشته است، پژوهش و نقد ادبی دارد، تدریس و نویسندگی و گویندگی رادیو در کارنامه دارد. روزنامهنگاری و سردبیری کرده و نمایشنامه نوشته و این همه در کنار شعر و شاعری و ملحقات آن است که برایش جایگاه ویژهای داشت.
دفترهای متنوعی از شعر از او منتشر شده و پیش از احمد شاملو شعر سپید (بیوزن) سروده و آن را رها کرده و بنیانگذار شعر کودک و نوجوان ایران به شکل امروزی است یا دستکم صورتبندی نظری شعر کودک و نوجوان امروز ایران مدیون اوست.
محمود کیانوش و دوم خرداد
پس از تحولات اجتماعی و سیاسی دوم خرداد و فضای باز مطبوعاتی خبرنگاران و روزنامهنگاران ادبی فرصتی یافتند تا چهرههایی را که فکر میکردند از حافظه جمعی یا دستکم از صفحات مطبوعات رسمی ایران زدوده شدهاند، به یاد بیاورند.
چندیپس از آن نیز با فراگیری اینترنت در ایران و راهافتادن پایگاههای خبری و ادبی و شبکههای اجتماعی این فرصت و امکان گستردهتر شد و مرزهای جغرافیایی کمرنگتر شد.
در چنین فضایی محمود کیانوش که پیشتر با ادبیات کودک به فضای ادبی ایران بازگشته بود، در کسوت شاعر و نویسنده و مترجم بزرگسال نیز به فضای ادبی ایران بازگشت و آثار پیشین و تازهاش منتشر شد اما چنان که انتظارش بود، از این آثار استقبال نشد.
او یکی از چهرههای مهم و تأثیرگذار ادبیات ایران بود و آثارش کماکان گواهی است بر آن. ادبیات کودک و نوجوان در زندگیاش برای او یک حاشیه بود؛ حاشیهای که در آن از خودش دور میشد تا برای کودکان چیزی بسراید یا بنویسد و این حاشیه آنقدر بزرگ شده بود که وجوه دیگر فعالیت حرفهایاش گم شده بود.
او اگرچه در آغاز به استقبال این حاشیه رفته و با شعرها و نوشتههای تازه برای کودکان به فضای ادبی ایران بازگشته بود اما کمکم به این نتیجه رسید که این حاشیه هرچه بزرگتر میشود، تصویری از او ساخته میشود که ناقص است و تصویر خودش نیست.
من درباره نقش او در شعر کودک زیاد نوشتهام اما امروز دوست دارم به احترامش او را در کسوت شاعر، پژوهشگر و منتقد ادبی، نویسنده، مترجم و روزنامهنگاری به یاد بیاورم که آثارش در زمانه خودش تازگی داشت و هنوز خواندنی و مهم است و به اندازه وزنش قدر ندیده است و این البته دلایلی دیگر دارد؛ دلایلی جز آنکه خودش میپنداشت، شاید یکی از دلایلش استقلال او بود.