خانه » فرهنگی
تاندربولتس* با بهرهگیری از حس شوخطبعی و پویایی تیمی به سبک جیمز گان و با تکیه بر بازی درخشان فلورنس پیو، تجربهای سرگرمکننده و خودآگاهانه را ارائه میدهد که شاید نتواند مشکلات بزرگ مارول را حل کند، اما نکات قابل توجهی برای آینده این دنیای سینمایی به همراه دارد.
تاندربولتس* با بهرهگیری از حس شوخطبعی و پویایی تیمی به سبک جیمز گان و با تکیه بر بازی درخشان فلورنس پیو، تجربهای سرگرمکننده و خودآگاهانه را ارائه میدهد که شاید نتواند مشکلات بزرگ مارول را حل کند، اما نکات قابل توجهی برای آینده این دنیای سینمایی به همراه دارد.
North of North یک کمدی بومی با داستانی انسانی و امتیاز ۱۰۰٪ منتقدان است که بهرغم کیفیت بالا، بهدلیل نبود تبلیغات و چهرههای شناختهشده، در نتفلیکس نادیده گرفته شده است.
North of North یک کمدی بومی با داستانی انسانی و امتیاز ۱۰۰٪ منتقدان است که بهرغم کیفیت بالا، بهدلیل نبود تبلیغات و چهرههای شناختهشده، در نتفلیکس نادیده گرفته شده است.
«The Mirror and the Light» پایان تراژیک صعود و سقوط توماس کرامول را در بستر سیاست بیرحم و پرتنش دربار هنری هشتم به تصویر میکشد.
«The Mirror and the Light» پایان تراژیک صعود و سقوط توماس کرامول را در بستر سیاست بیرحم و پرتنش دربار هنری هشتم به تصویر میکشد.
«اسنیکز» یک انیمیشن کمدی است که با صدای ستارگان بزرگی داستان کفشهای زندهای را روایت میکند که در دنیای پرهیجان یک نوجوان گم میشوند.
«اسنیکز» یک انیمیشن کمدی است که با صدای ستارگان بزرگی داستان کفشهای زندهای را روایت میکند که در دنیای پرهیجان یک نوجوان گم میشوند.
امروزه رسانههای دیداری ابزاریست با قابلیت شکلدهی به افکار؛ ابزاری که با استفاده از تصویر و از دریچه چشم، الگوهای قهرمان و ضد قهرمان را ایجاد میکند. یکی از پیچیدگیهای رسانههای تصویری، اثرگذاری غیرمستقیم آن است؛ تأثیری که نه با دستور بلکه با نوع فضاسازی محقق میشود. بر همین اساس است که انتخاب شیوه روایت بهویژه در رسانههای جمعی، آنهم درباره یک موجود زنده نهتنها انتخاب هنری بلکه تصمیمی اجتماعی و در صورت خطا عاملی برای ترویج سوء رفتار است.
امروزه رسانههای دیداری ابزاریست با قابلیت شکلدهی به افکار؛ ابزاری که با استفاده از تصویر و از دریچه چشم، الگوهای قهرمان و ضد قهرمان را ایجاد میکند. یکی از پیچیدگیهای رسانههای تصویری، اثرگذاری غیرمستقیم آن است؛ تأثیری که نه با دستور بلکه با نوع فضاسازی محقق میشود. بر همین اساس است که انتخاب شیوه روایت بهویژه در رسانههای جمعی، آنهم درباره یک موجود زنده نهتنها انتخاب هنری بلکه تصمیمی اجتماعی و در صورت خطا عاملی برای ترویج سوء رفتار است.
به قول آدرنو، زندگی بد را نمیتوان خوب زیست. واقعیت این است که گرچه نقی و بهتاش داد میزنند، اما دردی مشترک را فریاد میزنند. خشمی که از رنج نزیستنها و بدزیستنها میآید. سخن از این نیست که حق با کدام بود، سخن از حقیقتی تلخ و گزندهای است که دشواری زندگی در روزگار سخت را بازتاب میدهد.
به قول آدرنو، زندگی بد را نمیتوان خوب زیست. واقعیت این است که گرچه نقی و بهتاش داد میزنند، اما دردی مشترک را فریاد میزنند. خشمی که از رنج نزیستنها و بدزیستنها میآید. سخن از این نیست که حق با کدام بود، سخن از حقیقتی تلخ و گزندهای است که دشواری زندگی در روزگار سخت را بازتاب میدهد.
محسن تنابنده در این فصل از سریال به جای آنکه یک شخصیت پخته از نقی باشد از نظر مخاطبان شباهت زیادی به شکیب در فیلم سینمایی «جنگ جهانی سوم» دارد. این مشکل در شخصیت ارسطو وجود دارد. احمد مهران فر در این کاراکتر به جای ایفای نقش پسرخاله ارسطو عامل از نظر بینندگان در قامت قنبر فیلم سینمایی «خجالت نکش» حاضر شده است و حتی از لهجه شمالی و جذاب این کاراکتر خبری نیست.
محسن تنابنده در این فصل از سریال به جای آنکه یک شخصیت پخته از نقی باشد از نظر مخاطبان شباهت زیادی به شکیب در فیلم سینمایی «جنگ جهانی سوم» دارد. این مشکل در شخصیت ارسطو وجود دارد. احمد مهران فر در این کاراکتر به جای ایفای نقش پسرخاله ارسطو عامل از نظر بینندگان در قامت قنبر فیلم سینمایی «خجالت نکش» حاضر شده است و حتی از لهجه شمالی و جذاب این کاراکتر خبری نیست.
جیسون استاتهام بار دیگر با کارگردان فیلم «زنبوردار» همکاری کرده است که فیلمنامه آن را سیلوستر استالونه نوشته است.
جیسون استاتهام بار دیگر با کارگردان فیلم «زنبوردار» همکاری کرده است که فیلمنامه آن را سیلوستر استالونه نوشته است.
فیلم شوالیههای آلتو، با بازی درخشان رابرت دنیرو در دو نقش اصلی، یکی از فیلمهایی است که از همان ابتدا نظر مخاطب را جلب میکند.
فیلم شوالیههای آلتو، با بازی درخشان رابرت دنیرو در دو نقش اصلی، یکی از فیلمهایی است که از همان ابتدا نظر مخاطب را جلب میکند.
انیمیشنهای کلاسیک دیزنی که تاکنون به نسخه لایو-اکشن تبدیل شدهاند کم نیستند، اما معدود آثاری به اندازه انیمیشن «سفیدبرفی و هفت کوتوله» (۱۹۳۷) محبوبیت دارند.
انیمیشنهای کلاسیک دیزنی که تاکنون به نسخه لایو-اکشن تبدیل شدهاند کم نیستند، اما معدود آثاری به اندازه انیمیشن «سفیدبرفی و هفت کوتوله» (۱۹۳۷) محبوبیت دارند.