به گزارش وقت صبح ، روزبه کردونی، کارشناس امور اجتماعی در روزنامه ایران نوشت: در زمانهای که بویژه بهدلیل شیوع بیماری دنیاگیر کرونا سایه شوم فقر و تبعیض بیش از پیش گسترش یافته است، شاید یک سؤال مهم این باشد که چه دولتی میتواند حل کننده مسائل و پاسخگو به مطالبات و خواستههای مردم باشد؟
در ایران ما اهمیت این سؤال از آنرو بیش از هر زمان دیگر است که کشور در آستانه انتخابات ریاست جمهوری است و علی القاعده باید منتظر بود که کلکسیونی از شعارها، وعدهها و گفتمانها برای کسب رأی اعتماد مردمی به حوزه عمومی ارائه شوند.
برای پاسخ به این سؤال ممکن است برخی دولت صلح، برخی دولت فراگیر، برخی دولت امید، برخی دولت زندگی، برخی دولت مقاومت و برخی دولت جوان را نام ببرند.
مدعای این یادداشت کوتاه این است که با توجه به مجموعه متنوعی از مسائل و چالشهای داخلی و بینالمللی که کشور با آن مواجه است دولتی که میتواند کشور را از این شرایط به سلامت راهبری کند یک دولت میانجی با رویکرد سیاستگذاری میاندارانه است.
سیاستگذاری میاندارانه
پیش از این در یادداشتی با عنوان «شوکران نزاع و سیاستگذاری میاندارانه» نوشته بودم «در شرایط کنونی کشور سطح منازعات، تنشها و درگیریها در بین نیروهای سیاسی و ارکان حکومتی به میزانی گسترش یافته است که تهدیدی جدی هم برای مردم جامعه و هم برای خود ساختار حاکمیتی است.»
واقعیت هم این است که نمونههای متنوعی از انواع تنشها و منازعات را درون دولت، بین دولت و سایر نهادها و قوا، بین حاکمیت و مردم و حتی بین مردم و مردم میتوان مشاهده کرد.
اگر منازعه را رویارویی بین دو یا چند طرف بر اثر رقابت یا ناسازگاری در هدف یا مسیرتعریف کنیم باید به روشنی اعتراف کرد امروز جامعه ما در دام نزاع، قرار گرفته است و اگر این دور بیپایان، پایان نیاب ، شکنندگی، اضمحلال سرمایه اجتماعی، فقر و ناعدالتی و ناامیدی همه آن چیزی است که سهم آن جامعه خواهد بود.


