آخرین انیمیشن دیزنی، برای افرادی که با ذن یا فلسفه بودیسم آشنایی دارند یک آشناییپنداری تماموکمال است.
همانا که بهخوبی آگاه هستیم ذن یک فلسفه فراعقیدتی است، در واقع حتی رهروان یا بزرگان ذن مخالف برچسبزدن یا نامنهادن بر آن هستند.
زیرا بر این باورند که ذن تنها وقتی پدید میآید که تک به تک لحظات زندگی در آگاهی و حضور کامل ذهن سپری شود و در سراسر زندگی و فرازونشیبهایش باید باشد و تنها در لحظاتی که حضور باشد، ذن هم حضور دارد.
در ذن هیچ مقصدی متصور نیست
در ذن هیچ مقصدی متصور نیست. مسیر، به تمامی مقصد است. ذن هم پیچیده است هم ساده. مانند زندگی است. سرشار از تناقض است.
اما زیبا و سازنده است. دیزنی در «روح» بهصراحت یک دنیای برآمده از آمال ذن را تصویر کرده است. نام انیمیشن میتوانست The Ghost باشد اما کاملا عامدانه و هدفمند The Soul است.
معنای گسترده «سول» در ادبیات ذن
«سول» در ادبیات ذن معنای بسیار گسترده و روحانیای دارد و به بعدی از انسان اشارت دارد که جاودانه و نامیراست. ضمیری است که به وقت مرگ پدید نمیآید.
بلکه وقتی زندهایم هم هر لحظه با ماست یا در واقع بخش اصلی وجود ماست و بعد از مرگ هم کماکان وجود دارد.
اما Ghost تنها پس از مرگ وجود دارد و از همین جهات به نظر روح تفاوت عمدهای با دیگر انیمیشنهای پیشین دیزنی دارد که همین تفاوتها عظمت انسانی و الهامبخش زیبایی را به آن بخشیده است.
عناصر الهامبخش، شالوده اساسی انیمیشن روح
پیش از این غالب انیمیشنهای دیزنی، که بهطور قطع عناصر الهامبخش، شالوده اساسی آنها را تشکیل دادهاند بر هدفگرایی با مفهوم متداولی که همه با آن آشنا هستیم، تأکید داشتهاند: موتیفهایی مانند رسیدن به خواستهای که از کودکی در سر داشتهایم.
مبارزه با دشمنان
مبارزه با دشمنانی که همیشه مانع بزرگی برای رسیدن به آرزوهایمان بودهاند و این دست سوژههای متداول. تا یکسوم پایانی انیمیشن روح تقریبا با همین مضمون تکراری مواجه هستیم.
معلم موسیقی سرخورده
جو گاردنر معلم موسیقی سرخوردهای که تنها چند ساعت مانده به محققشدن آرزوی دیرینهاش، یعنی اجرا در یک گروه موسیقی جَز، تقریبا میمیرد!
حالا تمامی تلاش او برای بازگشت به زندگی و وصال با هدف زندگیاش است و پس از تلاشهای بسیاری که برای بازگشت به زندگی و محققشدن آرزویش میکند درمییابد که عنصر بزرگی همواره در زندگیاش کم است و این عنصر همان هدف اصلی انیمیشن روح است.
غایت معنای زندگی فراتر از رسیدن به خواسته معینی
جو گاردنر متوجه میشود غایت معنای زندگیاش فراتر از رسیدن به خواسته معینی است و سراسر زندگی باید مملو از معنا باشد. همان چیزی که در ذن بر آن تأکید دارند.
زندگی با کیفیتی لحظه به لحظه. روح بدبین و زادهنشدهای به نام 22 از دنیای پیش از زندگی بهطور اتفاقی به این دنیا پا میگذارد و کیفیت این لحظات به اصطلاح عادی را درمییابد و در انتها باعث بیداری جو گاردنر میشود.
پدر معنوی ذن
چیزی که بودا در 2500 سال پیش بهعنوان پدر معنوی ذن دریافته بود که انسان پس از رسیدن به هدف خاص و از پیش تعیینشدهای نهتنها سیراب نمیشود بلکه عطشی مجدد و بس بزرگتر برای رسیدن به خواستهای دیگر بر او چیره میشود و نباید ماهیت آدمی صرفا با خواستهها یا اهداف عجین شود و به هویتی برای او بدل شود.
زیرا رسیدن به بزرگترین آرزوها باز انسان را به تمامی سیراب نمیکند. مسیر همان هدف است و غالبا تنها انسان در کودکی مسیر را بسان هدف زندگی میکند و پس از آن تقریبا به باد فراموشی میسپارد و شاید برای همین تا این حد رنجور میشود.
روح به ما این کودکی فراموششده را یادآوری میکند. فلشبکهای جو گاردنر از خوشیهای دوران طفولیتش در انتهای انیمیشن بر این عنصر بزرگ گمشده تأکید ویژهای دارد و در منطقهای که میان دنیای فیزیکی و روحانی است، گمشدگان (آدمبزرگها) که به تمامی این مسیر را فراموش کردهاند با قامتی تأثربرانگیز و در خویش وامانده تصویر شدهاند.
معنایی که جو گاردنر تنها وقتی محو نوازندگی است به آن میرسید اما در انتها متوجه میشود باید این معنا را در سراسر زندگیاش بسط دهد.
فارغ از تصویرسازی ِدنیای پیش و پس از مرگ در انیمیشن روح که تا حدی متأثر از نظریه سامسارا در فلسفه بودیسم است، جهان انیمیشن روح زیبا و باشکوه است و معنای انسانی آن هیچ ارتباطی با هیچ مکتب روانشناختی شرقیای ندارد.
درواقع به نظر میرسد مخاطب روح بیشتر ما بزرگسالان باشیم تا کودکان که فراموش نکنیم معنای زندگی ما در خواستههای نهایی ما نهفته نیست و زندگی سراسر هدف است و هدف چیزی جز مسیر نیست.
منبع: شرق