وقت صبح – قسمت هفتم احضار شبکه یک سیما ویژه ماه مبارک رمضان کمی از فضای احضار روح خارج شد و عشق و عاشقی شد. البته در صحنه‌های پایانی به اصل خویش برگشت!
به گزارش وقت صبح، قسمت 7 احضار با خروج مائده از دفتر احضار روح مینو خانم شروع شد. سوسن که در ماشین منتظر مائده بود از او پرسید آیا دستش از روح کامرانی رد شده یا خیر؟!
اینجا تلفن مائده زنگ می خورد. خواستگار مائده از او می خواهد امروز باهم قرار بگذارند اما مائده که در واقع هیچ کاری ندارد می‌گوید امروز خیلی گرفتار است.
استارت کلاس گذاشتن مائده شروع می شود و می گوید برایش فرقی ندارد کجا بروند و خودش می آید و.. تا بالاخره ساعت 3 در کافه دوست جعفری خواستگار قرار می گذارند.
خواستگار که معتاد است ظاهرا با زنی به نام رها هم ارتباط دارد که دوستش می خواهد از شر او خلاص شوند. مائده بعد از رفتن به خیریه پدرش به کافه می آید.
بخوانید: ویدئو/ قسمت 6 سریال احضار ترسناک شد!
هول شدن خواستگار و شیت تست مائده
مائده به محض نشستن شروع به ارزیابی خواستگار می کند. کارگردان در اینجا یک دِیت را به خوبی نمایش می دهد. مائده مدام در برابر حرف های خواستگار خود را غیر راغب به رابطه نشان می دهد. از نمره منفی دادن به او حرف می زند و…
اینها که همان شیت تست (sheet test) هستند از ترفندهای رایج در برخی قرارها است. مثل اینکه «من رابطه نمی خواهم و…». مائده در این کار استاد است و جعفری را به گوشه رینگ می‌برد.
خواستگار دست و پایش را گم کرده و یک شوخی از پیش تعیین شده استفاده می کند و با نوشیدنی عجیب و غریب کافه شوخی می‌کند.
یکی از اشتباهات حامد در این قرار زل زدن های مداوم به مائده است. مائده چشمش را می دزدد و سرش را پایین می اندازد و معذب می‌شود.
خواستگار که کاملا مشخص است ترس برش داشته و هول است می‌گوید قرار اول به متلک های مائده گذشته و مائده از خیر این مساله نمی گذرد.
حامد برای فرار از این موقعیت به در و دیوار می زند اما معلوم است که خام بازی جواب نمی دهد. سرانجام اشتباه اصلی را انجام می دهد و خود را در موضع ضعف و بچه طلاق بودن و جلب ترحم می‌برد.
مائده دلش می سوزد و “آخی” می گوید و این احتمالا در دنیای واقعی پایان کار برای شروع یک رابطه جدی تر است. در ادامه هم مائده که رقیب جدی نمی بیند از نوشیدنی تعریف می‌کند و سکانس عوض می‌شود.
احضار روح واقعی است؟
مائده سراغ زهره می رود و ماجرای کامرانی و روح او را برایش تعریف می کند. زهره زیر بار نمی رود و از پدرش می پرسد آیا احضار روح وجود دارد؟
دایی مائده به صورت کامل شرایط را توضیح می‌دهد و می گوید احضار روح ممکن است اما کار درستی نیست و شخصی مثل مینو خانم کلاهبردار است.
در نهایت مائده که از میدان قرار در رابطه پیروز بیرون آمده تسلیم زهره هم نمی شود و با گفتن جمله ای از کامرانی به زهره پیروز زمین بازی را ترک می کند: « به غزال گریز پا بگو به من سر بزند تا بد قول نشود»
