به گزارش وقت صبح به نقل از روزآروز؛ «من نمیخوام تصویر مرد قلدر ایرانی باشم که غرورش بهش اجازه عذرخواهی نمیده». اینها را نامجو در پیام تصویریای میگوید که اخیرا در صفحه توئیترش منتشر کرده است.
این دومین پیام از اوست در مورد اتهامهایی که در ماههای گذشته در مورد تجاوزگری و آزار مطرح شده است. نامجو در ویدیوی دوم ادعا کرد که میخواهد نتیجه سالها تراپی، خودکاوی و مطالعه در خصوص خشونت و آزار جنسی را به مخاطبانش نشان دهد و همین کار را هم کرد، اما نه با نتیجهای که مد نظرش بود.
به نظر میرسد جامعه مخاطب پیام عذرخواهی نامجو را نپذیرفته است و حالا او در فضای عمومی نه فقط به عنوان یک مجرم به آزار جنسی، که یک فرد ناصادق، زنستیز و با افکاری واپسگرانه شناخته میشود.
بخش زیادی از این تصورات به دلیل انتشار فایل هفده دقیقهای اوست که کمی بعد از پیام تصویری او منتشر شد.
با اینحال، با در نظر نگرفتن فایل صوتی، پیام نامجو به عنوان عذرخواهی پذیرفتنی نبود و نیست، چون این پیام خالی از کوچکترین نشانی از تاسف است.
انتشار یک پیام صوتی هفده دقیقهای
هرچند که بخشی از این پذیرفته نشدن به دلیل انتشار یک پیام صوتی هفده دقیقهای از او بود که تمام جملههای پیام عذرخواهی را نقض میکند، اما حتی پیش از انتشار فایل صوتی، خود پیام عذرخواهی هم چندان به مذاق مخاطبانش خوش نیامد.
احساس راویان آزارهای جنسی و تجاوز غیرقابل توصیف است، با اینحال آنها از رنجشان میگویند. گفتههای آنها در مورد تاریکترین و تلخترین تجربهها، در شبکههای اجتماعی، در معرض تماشای بیشمار چشم و گوش تکرار میشود.
فارغ از حمایتهای اطرافیان و کاربران شبکههای اجتماعی، عذرخواهی فرد متهم به آزار و تجاوز میتواند تا حد زیادی به فرد آسیبدیده کمک کند. اما نه هر عذرخواهیای. سوال این است که عذرخواهی اثرگذار چه ویژگیای دارد و چرا پیام محسن نامجو واجد چنین ویژگیهایی نبود؟
صداقت، خصوصیتی که عذرخواهی نامجو فاقد آن بود
خصوصیتی که عذرخواهی نامجو فاقد آن بود، دقیقا همانی است که در فایل صوتی منتشر شده از او وجود دارد: صداقت. مهمترین خصوصیت پیام تصویری نامجو در نگاه اول این بود: یک پیام فکر شده و برنامهریزی شده در راستای اهداف مشخص. آشکار بود که ضبط این پیام نتیجه یک برنامه از پیش بررسی شده است؛ مردمک چشم نامجو هر چند ثانیه یکبار میان لپتاپی که روی زانوهایش است و دوربین حرکت میکند.
او از روی نوشته میخواند، و تقریبا در تمامی جاهایی که سعی میکند جملهای به متن نوشته شده اضافه کند تپق میزند. در کنار آن، او کلمهها را با حالتی خالی از هر احساسی که انتظار میرود بیان میکند.
نامجویی که هیچ ابایی از بغض کردن، فریاد زدن، شوخی بیپروا کردن در مقابل پیش چشم مخاطبان نداشت، اینبار حالتی که انگار روح از بدنش گریخته حتی نمیتواند چشمهایش را به دوربین بدوزد.
بیشتر بخوانید: محسن نامجو به خاطر آزار زنان عذرخواهی کرد
ساختگی بودن صحبت ها
لحن جملههایش که میان لحن محاوره و جدی در حرکت هستند به این ساختگی بودن کمک میکند: «.. و نیز، چنان که میدونید…» اصرار به استفاده از کلمههای انگلیسی در جملهها، این گفتهها را بیشتر به سخنرانی شبیه میکند تا یک پیام حاوی تاسف. همه این نشانهها میگویند که او «مجبور» به ضبط این پیام بوده است.
اولین قدم برای دلجویی، نشان دادن تاسف است
معذرت خواهی یعنی نشان دادن «تاسف». شاید کلمه «متاسفم» معادل بهتری برای عذرخواهی کردن باشد. از همین روست که اولین قدم برای دلجویی، نشان دادن تاسف است.
به شکلی که کسی که رنج برده بتواند اثر بیان رنجش را در اظهار پشیمانی فرد خاطی ببیند. اما در ویدیوی نامجو هیچ اثری از تاسف دیده نمیشود. او با همین لحن بیتفاوت و خنثی تکرار میکند: «من میپذیرم که در ویدئوی سپتامبر به اندازه کافی شفاف و صادق نبودم. من میپذیرم که این رفتار اشتباه بود.»
اشاره به ویدیوی قبلیاش در پاییز ۹۹
نامجو در همان ابتدا به ویدیوی قبلیاش در پاییز ۹۹ اشاره میکند: «در ویدیویی که همان چند روز اول منتشر کردم قول دادم که هر کمکی که از دستم بر میآید بکنم.»
همین ارجاع در ابتدای پیام، نامجوی آن روزها را در پیش چشم حاضر میکند که تمامی اتهامها را انکار کرده بود و همین ارجاع کافی است برای زیر سوال رفتن نیت ضبط این ویديو.
جایگاه «فرد کمک کننده»
نامجو همزمان خودش را در جایگاه «فرد کمک کننده» به این جریان معرفی میکند، نه فردی که از خطایی که کرده پشیمان است: «این ویدیو شروع همون کمکیه که قول دادم.»
اما در واقعیت او بیشتر از اینکه همراه باشد انتظار همراهی دارد. در ثانیه پنجاه ویدیو از مخاطبان میخواهد که شرایط او را «که همه عمرش را صرف موسیقی و هنر و ادبیات کرده» در نظر بگیرند که «یک روز صبح از خواب بیدار میشود و میبیند که نامش در کنار کسانی آمده که اسمشان به خاطر جرم و تجاوز و تعدی» سر زبانها افتاده است: «حق بدید که یکی از اولین احساسهایی که به انسان دست میده ترسه.»
محسن نامجو سعی دارد خودش را مبرا کند؟
محسن نامجو برخلاف چیزی که میگوید همچنان سعی دارد خودش را مبرا کند. اول سعی میکند خودش را از سایر نامهای مطرح شده جدا کند. سپس میگوید مبادا فکر کنید که «خدایی ناکرده این کارها از سر شیطانصفتی، خودشیفتگی یا احساس قدرت بوده، بلکه ناشی از نبود آموزش و روابط صحیح در یک فرهنگ هزار پانصد ساله مردسالاره.»
اما نامجو باید بداند که بستری که در آن آزار و تجاوز اتفاق میافتد، همواره بستری است که شکلی از اعمال قدرت از سوی فرد یا افراد به دیگران اعمال میشود. وگرنه اگر فرد متهم به تجاوز و آزار قدرتی برای اعمال کردن نداشته باشد اساسا آزار و تجاوز اتفاق نمیافتد.
احساس قدرتمند بودن را لو میدهد
با اینحال نامجو در سراسر پیامش به طور مرتب به خودش ارجاع میدهد: ملودیها، نوشتهها و خود را وقف هنر و ادبیات کردن. او جایی این احساس قدرتمند بودن را لو میدهد؛ در فایل صوتی هفده دقیقهای او بارها و بیواهمه، و به شکلهای مختلف خودش را در جایگاه مرد قدرتمند قرار میدهد.
به طور مثال جایی که خودش را ملاک و معیار تشخیص صدای خوب از بد معرفی میکند. این دقیقا همان جایگاهی است که آنطور که در برخی از روایتها دیده میشود عامل اصلی تعدی او به دیگری است. پس مسئله اصلی نامجو دقیقا همان احساس قدرت است.
نامجو پیامش را فرستاد، اما به فاصله کمتر از یک روز، فایل صوتی منتشر شده معدود تاثیرات آن را هم برای معدود حامیانش خنثی کرد. هرچند که بدون انتشار فایل صوتی هم پیام ویديو نامجو یک «عذرخواهی واقعی» نبود. انتشار فایل صوتی تنها نشانههای پنهان پیام تصویری را آشکار کرد.