به گزارش وقت صبح به نقل از سینمانوین؛ علی شادمان در میان همنسلانش و چهرههای مشابهی که به یاد داریم، یک استثنای واقعی، مقاوم و شایستهی ستایش است.
او از آن پرشمار استعدادهایی که در کودکی روی پرده نقرهای، بارها خیلی از ما را به تحسین و شگفتی واداشتند و احساساتمان را برانگیختند، اما در ادامه به آرامی محو و یا در لابیرنت پیچیده سینما، گرفتار افول و فراموشی شدند، هیچوقت نبوده است.
بیشتر بخوانید: فیلم های ماندگاری که با استعداد “علی شادمان” سیراب شدند
شادمان با جسارتی عجیب، خلاف جهت شنا کرد و از این سرنوشت ظاهراً محتوم گریخت. او این سالها صبور بوده و پیگیر و مشتاق.
آهسته و پیوسته حرکت کرده. سنجیده دست به انتخاب زده و مدام محک خورده. البته که شانس آن را هم داشت تا سِیر مسیر بازیگریاش او را همچون یک الماسِ خوش تراش صیقل دهد. جوری که سینما با همه بی رحمی اش نتواند او را از یاد ببرد.
مثل «سرزمین مادری» او را تنگ در آغوش گرفت تا «رویای سینما» برایش بدل به واقعیت دوست داشتنی و جذابی شود.
١۵ سال پس از آنکه پا به پای بازیگر کارکُشته و کاریزماتیکی مثل گلشیفته، عواطف ما را به نفع هنرمندی اش مصادره کرد، امروز جلوی دوربین سر از پا نمی شناسد.
تکنیک را خوب می شناسد و بسان هنرمندی سالخورده، گویی دارد از کوله تجربه ها و اندوخته هایش، همین طور ایده و فکت و کُنسه خرج میکند.
مشخص است که هنوز دارد خودش را ورز میدهد و میآموزد.
خلاصه انگار نه انگار که امروز تنها ٢۵ بهار را دیده و این طور به شکوفایی در بازیگری رسیده است. سریال «یاغی» برای بازیگری مثل علی شادمان مصداق این گوی و این میدان بوده! یک فرصت ایده آل.
آرام آرام شبیه یک پیانیست قهار به نظر می رسد که میداند کلاویه ها را چطور هنرمندانه بفشارد تا ملودی سحرانگیزی نواخته شود.
علی شادمان بی ادعا و متواضع در بازیگری به رشد و بلوغ خیره کننده ای رسیده و منطقی به پیش میرود. «جاوید» در «یاغی» با تمام حس انگیزی و فراز و فرودش، همه آن بغض و اشکهای از سر حسرت و آرزو، عشق ورزی های خالصانه، سبکسری های عادت شده و طغیان های گاه و بی گاهش و نگاههایی که در عین بیپروایی در عمقشان حجب و معصومیت ناشناختهای موج می زند، برای شادمان تنها به مثابه چندین پله بالاتر رفتن است.
او تا سالهای سال جا برای سبقت گرفتن و پیشرفت دارد. هر چند شاید دیگر وقتش رسیده که به ستاره جدید سینمای ایران سلام کنیم.