به گزارش وقت صبح به نقل از آخرین خبر؛ عشق ورای هر منطقی است و برای همین معجزهوار رفتار میکند. عشق اتفاقی است که در دلهای زلال رخ میدهد و میتواند چنان انقلابی ایجاد کند که یک آدم را تبدیل به فرد تازهای کند که خودش هم نمیتوانست باور کند.
عشق چیزی است که در عاشقانه تماشایی سینمای ایران یعنی «آتابای» بهخوبی بهتصویر کشیده شد.
فیلمی که 6 دلیل برای تماشای آن داریم.
یک عاشقانه آرام و رویایی
«آتابای» سومین تجربه بلند نیکی کریمی در مقام کارگردان است و براساس داستانی از هادی حجازیفر ساخته شده.
غیر از حجازیفر، جواد عزتی و سحر دولتشاهی هم در فیلم حضور دارند و داستان کاظم با بازی هادی حجازیفر است که جوان موفق روستاست و در تهران درس خوانده، عاشق شده و در رابطه عاطفیاش شکست خورده است.
برای همین درس را رها کرده و با کار زیاد سعی میکند روزهای تلخ قبلی را فراموش کند. او برای روستایش در حوالی خوی گردشگر میآورد، باعث آبادی روستا شده و مورد احترام اهالی است. برای همین به او میگویند «آتابای».
اما به زنان شهری بدبین است و نمیتواند کسی را دوست داشته باشد. برای همین تلخ و عبوث است. حضور یک خانواده پولدار تهرانی در روستا همهچیز را به هم میریزد و دوباره کاظم درگیر عشق میشود. آن هم معنای تازهای از عشق.
اما چرا باید این فیلم را ببینیم؟
1- عاشقانه کم سابقه
داستان فیلم یک عاشقانه آرام و شاعرانه است که در بین فیلمهای اجتماعی تلخ و کمدیهای سخیف یک استثنای بزرگ است.
فیلم عشق را در دل لوکیشنهای زیبا نشان میدهد و عجلهای برای بیان داستان ندارد تا احساس مخاطب آرامآرام درگیر این عاشقانه شود. عاشقانهای که در سینمای ما کم سابقه است.
2- بازیهای شگفتانگیز
هر سه بازیگر اصلی یکی از بهترین نقشآفرینیهای کارنامهشان را در این فیلم ارائه دادهاند. حجازیفر به زیبایی پلهپله مراحل تبدیل یک آدم عبوث را به عاشق پیشهای لطیف اجرا میکند. دولتشاهی درونگرا و چشمنواز بازی میکند و شگفتانه فیلم بازی جواد عزتی با زبان ترکی است.
3- جشنوارهها و منتقدان
فیلم نامزد 5 سیمرغ در جشنواره فجر شد و در آسیاپاسیفیک هم خوش درخشید. در جشن منتقدان سینمای ایران هم برنده 5 جایزه شد. در کنار همه اینها در سال 98 به انتخاب مجله «فیلم» بهترین اثر سال شد.
4- یک فیلم سینمایی تمام عیار
فیلمهای سینمای ایران عموماً برای مدیوم سینما تولید نمیشوند. با فیلمهایی طرفیم که عموماً کلوزآپهای ساده مبتنی بر داستانهای آپارتمانی دارند.
بدون اینکه کمی ابزارهای سینمایی را دخیل کنند. اما آتابای برای پرده عریض تولید شده، پر از لانگشاتهای زیبا و شاعرانه از طبیعیت خوی که شاهکار دوربین خلاق سامان لطیفیان است و در کنار موسیقی جادویی استاد علیزاده.
انگار ترکیب فیلمبرداری و موسیقی در برخی سکانسها تبدیل به رقصی جادویی میشود که با صدا و تصویر میخواهد معجزه عشق را به مخاطب یادآوری کند.
5-مبتنی بر اقلیم و زبان
عادت کردهایم فیلمهایی را ببینیم که در شلوغی تهران هستند با شخصیتهایی که از دل پایتخت و مناسباتش انتخاب شدهاند.
اما فیلم نیکی کریمی به اقلیم، دنیای مردمی جز پایتخت و زبان و فرهنگشان توجه میکند. 90 درصد فیلم زیرنویس فارسی برای دیالوگهای آذری دارد که در نظر خیلی از مخاطبان ضعف بوده اما در حقیقت گام بزرگی برای تمرکززدایی از سینمای پایتختمحور است.
5+1- معجزه عشق و درام
فیلم ریتم آرامی دارد و درامی که در دلش نقطه عطف دارد آن هم از نوع تکاندهنده. یکی دو قوس شخصیتی جذاب و یک گرهگشایی جالب. اما هیچکدام از اینها بهسرعت رخ نمیدهد.
گاهی آفت سینمای ما همین عجله و باج دادن به مخاطب برای ارائه اطلاعات است. اما آتابای میخواهد داستان عاشقانه و تحول شخصیتها و گرهگشاییهایش را با حوصله رو کند، مثل حضوری فعال در دل یک جاده زیبا.
وقتی سرعت کم است لذتی بیشتری از مسیر میبریم. با این اوصاف بسیاری از نقاط قوت آتابای مثل ریتم شاعرانه و آرام، یا بردن داستان به یک روستا میتواند برای برخی از مخاطب جذاب نباشد.
مهم این است با انتظار صحیحی سراغ این اثر جذاب بیایید تا از آن حسابی لذت ببرید.