وقت صبح – در بخش ابتدایی سریال دایی مائده نقشه ای را طراحی کرد تا رها را با فرهاد جلوی چشمان مائده رو در رو کند که موفق شد.
با کلی نقشه و فیلم خانواده توانستند این صحنه را رقم بزنند و کارگردان که دستش از خلاقیت خالی شده بود با یک سیلی کلیشه ای از فرهاد به رها و تلافی آن از مائده به فرهاد کار را پیش برد.
مائده نادم و پشیمان شد و رها ترسید که فرهاد به سراغش بیاید و او را بکشد. اما در نهایت این رها بود که فرهاد را با چاقو کشت و معلوم نشد بالاخره تکلیفش چه شد.
در نهایت هم آقای مرادی بزرگی کرد و رفت در اتاق مائده و به او گفت روزهای خوبی در راه است.
من تمام قسمت های سریال احضار را نوشتم ولی واقعا این قسمت اخر عین آب بستن در آبگوشت با سویا بود و هیچ چیز خاصی نداشت.
از طرفی مینو خانم حاج آقا را به دفتر برد تا شیطان را فراری بدهد و وسایل شیطانی را جمع کرد.
دست آخر هم شیده خانم زنگ زد که بیایند زهره را برای پسرشان بگیرند.