وقت صبح| چند وقتی بود وقتی فعالیت سنگین داشتم کمی سرگیجه میگرفتم و چشمانم سیاهی میرفت. اطرافیان میگفتند بخاطر کم آبی است اما خیلی هم کم آب نمی خوردم. یک بار بعد از خوردن املت در کوه چشمانم به شدت سیاهی رفت و سرم گیج رفت و افتادم.
چند وقتی فعالیتم را کم کردم و استراحت کردم. چون شرایط کرونایی بود ترجیح دادم دکتر نروم که اشتباه کردم. عجیب اینجا بود که وقتی خانه بودم هم سر گیجه شروع شد. چشمم سیاهی میرفت. خواب برایم هیچ لذتی نداشت و سرم بی حس بود. ظهر اصلا خوابم نمیبرد. نگاه کردن به مانیتور برایم سخت شده بود.
فشار زیاد باعث شد بالاخره به دکتر بروم. دکتر آزمایش نوشت و وقتی نتیجه را دید ابتدا شک کرد که علت بالا بودن میزان آنزیم ها قرصهایی باشد که میخوردم. قرصهایی برای ریزش مو و تقویتی مصرف میکردم. قرص را قطع کردم و حتی مسکن و آنتی هیستامین هم نخوردم.
دوباره آزمایش دادم آنزیمها هنوز بالا بود. حالم بد بود. دکتر سونوگرافی نوشت و مشخص شد کبد چرب گرید 2 دارم و اگر رعایت نکنم به سمت از کار افتادن کبد و پیوند میروم. یادم آمد پیشتر هم دکتر گفته بود در آستانه کبد چرب قرار دارم ولی یک سال رعایت نکردم.
تخم مرغ و املت زیاد میخوردم. سیگار میکشیدم و تحرک زیادی نداشتم. موقع دویدن به شدت عرق می کردن و کم جان می شدم. دست و پاهایم سست میشد. که آن هم ظاهرا با کبد چرب بی ارتباط نبوده است.
بیشتر بخوانید: تجربه یک خانواده کرونایی واقعا چگونه است؟
دکترم چه توصیه هایی برای درمان کبد چرب داشت؟
از همان ابتدا دکتر روشن کرد که حواسم به تغذیه و تحرک باشد. «پرچرب و پرشیرین» ممنوع. غیر از روغن زیتون روغنی نخورم. خامه و شیرینی و سیب زمینی سرخ کرده و… هم حذف.
گفت اگر می خواهی کبدت درمان شود باید روزی 2 ساعت ورزش کنم و اگر نمیتوانم تند راه بروم. قرص لیورگل 70 و ویتامین ای را روزانه یک عدد مصرف کنم؛ ولی اینها در صورتی موثر است که ورزش کنم و چربی نخورم.
دکتر همچنین گفت به مبتلایان کبد چرب توصیه میکند مشروبات الکلی مصرف نکنند. مصرف سیگار هم برای کبد و کیسه صفرا مضر است.
بعد از یک ماه از رعایت کردن و مصرف داروها، آنزیمهایم پایین آمد و حالم خیلی بهتر از قبل شد. بهبود از همان روزهای اول شروع شد. اما به گفته دکترم که متخصص گوارش بود 2 سال دست کم باید رعابت کنم تا مشکل جدی تر نشود. در ایم مدت عناب و چای سبز هم خوردم که به نظرم موثر بود.
توصیه دیگر دکتر کاهش وزن بود. ظاهرا اضافه وزن یکی از دلایل اصلی ابتلا به کبد چرب است. در مدت یک ماه حدود 2 کیلو وزن کردم و جالب اینکه بعد از ابتلا به کرونا 6 کیلوی دیگر وزن کم کردم. همه اطرافیان از لاغر شدن شدیدم گفتند ولی حالم بهتر است.
از سختی رعابت نباید غافل شد. سخت است غذای چرب بیاورند و نخوری. ته دیگ را نگاه کنی و لب نزنی. سمت قنادی نروی و چشمت به سیگار نیفتد. مشکل دیگر این است که برخی اعضای خانواده به شدت غذای چرب دوست دارند و راضی نمیشوند در غذای خانه روغن نریخت.
جدا کردن غذا با توجه به مشکلات مختلف و مشغله های گوناگون وقت گیر و سخت است. دختر دایی من هم که کبدش چرب بود از بس مرغ و سیب زمینی پخته خورد خسته شد و حالا فقط بعد از غذا کمی آب غوره میخورد که بشورد ببرد!
همه اینها هست ولی بهبود کبد چرب مستقمیا روی حال آدم اثر دارد، کمتر کسل می شوی و حال بیشتری برای انجام کارهای روزمره داری. برآیند بگیریم رعایت بهتر از عدم رعایت است.
بیشتر بخوانید: تجربه همزمانی کرونا با و التهاب پرکاری تیروئید چه وضعیتی است؟