مجرم سابقه‌دار که با فریب مرد مجسمه‌ساز از خانه او و همسایه‌اش سرقت میلیاردی انجام داده بود، دستگیر شد.
به گزارش سایت جنایی، تحقیقات در این پرونده که در شعبه سوم دادسرای ویژه سرقت نزد بازپرس شرفی‌وند در حال رسیدگی است، با شکایت مردی آغاز شد که با مراجعه به دادسرا گفت: من در کار ساخت و فروش مجسمه تزیینی گران‌قیمت هستم. معمولاً سفارش می‌گیرم و بعد مجسه می‌سازم. چند وقت پیش با مردی به نام حسام آشنا شدم که خودش را اهل هنر معرفی کرد و وعده داد برایم مشتری پیدا کند. حتی او به من گفت می‌تواند مشتری خارجی هم برایم پیدا کند، اما لازم است کارگاهم را ببیند.
شاکی ادامه داد: شبی که خانواده نبودند، حسام را به خانه‌ام در شمال شهر دعوت کردم. کارگاهم در زیرزمین خانه‌ام است. در یکی از طبقات خودم سکونت دارم و بقیه طبقات هم همسایه‌ها هستند. حسام شبی که به خانه‌ام آمد با خودش نوشیدنی آورد. یک ساعت پس از آنکه به خانه‌ام رسید، نوشیدنی ریخت و تعارف کرد. خوردن نوشیدنی همانا و بیهوش شدنم همان. بعد از ۱۰ ساعت به هوش آمدم و دیدم از خانه‌ام سرقت شده است.
این مرد مجسه‌ساز گفت: ۵۰۰ میلیون طلا، وسایل باارزش خانه و تعدادی از مجسمه‌های گران‌قیمتم سرقت شده و الان هم شکایت دارم.
با شروع تحقیقات و بررسی‌های پلیسی در حالی که هنوز سرنخ دقیقی برای شناسایی مرد سارق به دست نیامده بود، یکی از همسایه‌های شاکی به دادسرای ویژه سرقت مراجعه کرد و گفت: کلید خانه من دست مرد مجسمه‌ساز بوده و الان که از سفر آمده‌‌ام، فهمیدم از خانه‌مان سرقت شده و یک و نیم میلیارد طلا و وسایل باارزش ربوده شده است.
پس از آن، مرد مجسمه‌ساز در مورد این سرقت مورد تحقیق قرار گرفت و تایید کرد: کلید خانه همسایه نزد من امانت بود و من آن را به جا کلیدی دم در آویزان کرده بودم که احتمالاً سارق کلید را از آنجا برداشته و خانه همسایه را هم خالی کرده است.
در ادامه تحقیقات مشخص شد خانه مورد نظر دوربین مداربسته ندارد. بنابراین ماموران به ناچار از تصاویر دوربین‌های مداربسته همسایه‌ها استفاده کردند و ردی از سارق به دست آمد که گفته‌های مرد مجسمه‌ساز را تایید می‌کرد اما به خاطر دوری تصویر، چهره سارق قابل شناسایی نبود.
به هر ترتیب تحقیقات ادامه داشت تا اینکه شاکی بار دیگر به اداره پلیس مراجعه کرد و گفت: مجسمه‌هایم را در حالی که فروخته شده‌اند، دیده‌ام.
بنابراین تحقیقات پلیس بر این یافته جدید متمرکز شد و خریداران مجسمه‌ها در بازار پیدا شدند. بررسی دوربین‌های آنها در شناسایی مجرم تاثیر داشت و این در حالی بود که بعضی از خریداران نیز مرد تحت تعقیب را می‌شناختند. به این ترتیب، هویت مرد فراری شناسایی و معلوم شد او قاچاقچی سابقه‌داری است که چند بار به زندان رفته و آخرین بار هم یک سال قبل از زندان آزاد شده است. بنابراین پاتوقش شناسایی و این اقدامات در نهایت به دستگیری او منجر شد.
مرد متهم پس از دستگیری گفت: سابقه فروش مواد مخدر دارم و آخرین بار سه سال حبس کشیدم. پس از آزادی هم شروع به خرده‌فروشی مواد مخدر کردم تا اینکه در نهایت تصمیم گرفتم سرقت را شروع کنم. به طور اتفاقی با این مجسمه‌ساز در پارک آشنا شدم. وقتی گفت کارگاه مجسه‌سازی دارد و خانه‌اش هم شمال شهر است، فریبش دادم و گفتم به کار آثار هنری و علاقه دارم. به خانه‌اش رفتم و نوشیدنی مسموم به او دادم. بعد از اینکه از خانه و کارگاهش سرقت کردم، متوجه کلید دیگری شدم که به جاکلیدی جلوی در آویزان بود. کلید را امتحان کردم که دیدم ربطی به خانه مرد هنرمند ندارد. به همین خاطر حدس زدم مال خانه یکی از همسایه‌ها باشد که در مسافرت هستند. به طبقات رفتم و کلید را امتحان کردم، دیدم به طبقه سوم خورد و در را باز کرد. کسی در خانه نبود، به همین خاطر آنجا را هم سرقت و فرار کردم.
با این اعترافات مرد سابقه‌دار، بازپرس پرونده دستور بازداشت او و ادامه تحقیقات در مورد موارد احتمالی را صادر کرد.
