داستان مردی ناتوان و مسیحی با مردی نابینا و مسلمان

داستانی قدیمی و عکسی که در سال 1899 در دمشق گرفته شده، نظر بسیاری از کاربران را در صفحات مجازی جلب کرده است.  گروه ترجمه وقت این داستان را به فارسی برگردانده است.

داستان مردی ناتوان و مسیحی با مردی نابینا و مسلمان
کد خبر : ۱۶۱۴۹۰
لینک کوتاه کپی شد
0

وقت صبح - داستان از عکسی شروع می‌شود که در سال 1899 در دمشق گرفته شده است.

در عکس فردی معلول به نام سمیر وجود دارد. او یک مسیحی بوده و نمی تواسته راه برود.

دیگری محمد است که آن را بر پشت خود حمل می کند. او مردی مسلمان و نابینا بوده است.

داستان مردی ناتوان و مسیحی با مردی نابینا و مسلمان

محمد به سمیر اعتماد می کند تا به او بگوید از چه راهی می‌تواند برود و سمیر هم از دوستش به جای پاهایش کمک میگیرد!

هر دو یتیم بودند و در یک اتاق زندگی می کردند.

سمیر استعداد گویندگی داشت و داستان های هزار و یک شب را برای مشتریان کافه ای در دمشق می گفت.

محمد جلوی همان کافه دست فروشی میکرد و عاشق گوش دادن به داستان های دوستش بود.

یک روز وقتی محمد به اتاقش رفت، دوستش را مرده دید! او هفت روز متوالی گریه کرد و برای دوستش سوگواری کرد.

وقتی از او پرسیده شد که چگونه برخلاف داشتن ادیان مختلف با هم خوب کنار می آمدند، او به قلبش اشاره کرد و گفت: «ما مثل هم بودیم.»

منبع: Uplifers

۰
ارسال نظر