هدایت سیاست توسط حوزه سلامت
بعید میدانم لازم باشد اشاره کنیم که مسئله بحران کووید۱۹ در جوامعی که با واکیسناسیون ایمنی آن تضمین نشده است، همچنان مسئله اول و حیاتی است.
به گزارش وقت صبح ، زهرا نژادبهرام عضو شورای شهر تهران در شرق نوشت: در صد سال گذشته و بعد از همهگیری آنفلوانزای اسپانیایی این بزرگترین بحران بهداشتی است که همه دنیا را در بر گرفته است.
گذشت بیش از یک سال از این همهگیری و رفتارهای متناقض و متفاوت سیاستمداران در قبال این بیماری هم تاکنون درسهای زیادی به ما داده است.
با وجود اینکه این روزها با توسعه فضای مجازی میتوان بسیاری از کارها و رویدادها را در این فضا ساماندهی کرد، اما رویکرد سنتی بسیاری از سیاستمداران و انجام تجمعات و دیدارهای حضوری نشان از بیتوجهی آنان به اهمیت همهگیری کرونا و خطرات منفی آن برای جامعه دارد.
مقاومت سردمداران
چنانکه دیدیم در سرتاسر دنیا هم بسیاری از سیاستمداران در ابتدای این همهگیری مقابلهجویانه به مصاف این بیماری رفتند اما در ادامه و با ابتلای بخش زیادی از آنها به این بیماری، آن را پذیرفتند. میدانیم که شیوه رفتاری مقامات و سیاستمداران قابل تسری به مردم است.
هر چقدر که مسئولان سیاسی نسبت به کووید۱۹ حساسیت بیشتری نشان میدادند، میزان ابتلای شهروندان آن کشور هم به این بیماری کمتر بود و طبیعتا خسارتهای ناشی از این بیماری هم کاهش درخورتوجهی داشت.
مثال معروف این ماجرا آمریکای دوران ترامپ است. رویکرد سهلگیرانه ترامپ نسبت به این بیماری و رفتارهای تمسخرآمیز او در مواجهه با آن و توصیههای غیرعلمیاش موجب شده بود که آمریکا تا مدتها در صدر کشورهایی باشد که بیشترین آمار مرگومیر را از کووید۱۹ ثبت کرده بود؛
بهگونهایکه تا قبل از رویکارآمدن آقای بایدن آمریکا در صدر جدول کشورهایی بود که بیشترین موارد ابتلا و مرگومیر را ثبت کرده بود.
این مسئله نشان میدهد که بسیاری از سیاستمداران مسئله کووید۱۹ را آنچنان که باید و شاید جدی نگرفتهاند و برخوردشان با آن در شمار رفتارهایی است که با مسائل اقلیمی یا حوادث غیرمترقبه مثل سیل و زلزله انجام میدهند.
اثرات بیتوجهی سیاستمداران
این بیتوجهی سیاستمداران دو اثر را بر جوامع تحت حکمرانی آنها گذاشته است. نخست اینکه مردم مانند سیاستمداران چندان این بیماری را جدی نگرفتند و برای همین آمارها در بسیاری از کشورها دستخوش تغییرات صعودی شد.
نکته دیگر اینکه در این کشورها تلاش لازم برای جذب منابع در جهت درمان بیماری از قبیل توجه به شرایط کادر درمان و همچنین واکسیناسیون صورت نگرفت. ازاینرو ما این روزها با پدیده سیاسیشدن کووید۱۹ مواجه هستیم.
به این معنی که سیاستهای یک دولت یا حزب و جناح و چهره سیاسی در قبال کووید۱۹ میتواند موجب اقبال عمومی یا سقوط او در افکار عمومی شود؛ زیرا در انتخابات سال گذشته ایالات متحده آمریکا دیدیم که سیاستهای دونالد ترامپ در قبال کووید۱۹ یکی از مهمترین عوامل سقوط او و شکستش در برابر جو بایدن بود.
جدی گرفته نشدن کرونا در ایران
در ایران هم به نظر میرسد که مسئله کووید۱۹ چندان جدی گرفته نشده است. کاندیداهایی بودند که با وجود توصیههای رعایت پروتکلهای بهداشتی تجمعهای انسانی برگزار کردهاند.
این در حالی است که در جوامعی که واکسیناسیون گسترده در آن صورت نگرفته همچنان مهمترین عامل جلوگیریکننده از گسترش بیماری درخانهماندن و پرهیز از تجمع است.
چطور است که ما مردم را در این یکسالونیم از برگزاری میهمانی و عروسی و مراسمها منع کردهایم، اما همین که به عالم سیاست میرسد فراموشکار میشویم و برگزاری تجمعات سیاسی را به درخانهماندن ترجیح میدهیم؟
از نظر من همانند انتخابات آمریکا، در ایران هم میزان حساسیت یک کاندیدا به مسئله کووید۱۹ میتواند در اقبال عمومی به او مؤثر باشد.
اگر در گذشته مسائل بهداشتی و درمانی تا این حد در محبوبیت سیاسی یک چهره تعیینکننده نبودند، به نظرم این روزها این مسئله در جامعهای چون ایران تعیینکننده است.
به نظر میرسد عواملی که میتواند در موفقیت یک چهره سیاسی در نظامهای انتخابی تأثیرگذار باشد از مرز تصمیمگیریهای سیاسی و اقتصادی عبور کرده و به حوزه مسائل بهداشتی و سلامت رسیده است.
نباید فراموش کنیم که یکی از مهمترین عوامل پیروزی و محبوبیت باراک اوباما در آمریکا طرح «اوباما کِر» بود که مشخصا مسئله بهداشت و درمان شهروندان آمریکایی را هدف قرار داده بود.
ظاهرا در عرصه سیاست به نظر میرسد مسائل بهداشتی و سلامت امروز سیاست را تعیین میکنند. امروز سلامت سیاست را هدایت میکند.