دلیل مرگ ناگهانی جلال آل احمد از زبان همسرش؛ مراهم سیگاری کرد!
در الکل هایش آب جوشیده میریختم، اما آدم تا سرشار نشود دست از بطری که برنمی دارد.
به گزارش وقت صبح، سیمین دانشور، همسر جلال آل احمد، نویسنده معاصر در کتاب «غروب جلال» روایتی دست اول از چگونگی مرگ این نویسنده مشهور بیان کرده است که از نظر میگذرانید:
"من جلال را پیش عمویم بردم که رییس بهداری ارتش وقت بود. او معاینات فراوان کرد و دستور آزمایشهای فراوانتر داد و به این نتیجه رسید که جلال سل ندارد. اما برونشیت مزمن دارد و قلبش هم نسبت به اندامش کوچک است و سیگار کشیدن و نوشیدن الکل را مطلقا ممنوع کرد.
پدرش حضرت آیت الله سید احمد طالقانی، جلال را به شاه آباد پیش آقای عباس آل احمد برد که متخصص عکسبرداری از ریه بود و او هم تشخیص عمویم را تایید کرد.
حاج آقا (پدر جلال) با تعدادی جوجه که خریده بودند از شاه آباد بر گشتند. تصور میفرمودند بیماری جلال از بیقوتی است از الکل و سیگار اطلاع نداشتند.
هرچه به جلال التماس کردم که سیگار را ترک بکند، زیر بار نرفت و با مهارت خود مرا سیگاری کرد.
یک پاکت سیگار همای اتو کشیده در یک جاسیگاری زیبا و یک فندک قرمز برایم هدیه آورد و گفت پس از تدریس و یا ترجمه، یک عدد بکش، خستگیات رفع میشود.
من ابله هم رطب را خوردم و از آن به بعد منع رطب خوردن نتوانستم. جلال الکل خوردن را هم ادامه داد و کوشید مرا هم، هم پیالهی خود بکند که این بار زیر بار نرفتم. میگفت مگذار شیطان هم پیالهی من شود.
وقتی به اسالم میرفتیم یعنی میرفتیم که دو ماه و اندی بعد جسدش، جسد بیجانش را به تهران بیاوریم، در قزوین توقف کرد و چندین کارتن قزونیکا خرید.
در الکلهایش آب جوشیده میریختم، اما آدم تا سرشار نشود دست از بطری که برنمی دارد، آن هم کسی که از ساعت یازده صبح تا اواخر شب قزونیکای ملک ری مینوشد و سیگار کارگری اشنو میکشد. "/ پارسینه
الکل و سیگار و قلیون از مضرات زندگی است اما نوشیدن و کشید نشان همه مضرات فراموش می شود