ما و جنايت عليه مردم‌ افغانستان

در طی چند هفته گذشته شاهد روندي بسيار ترسناك و نگران‌كننده در افغانستان بوده‌ايم. طي اين مدت قتل سيستماتيك و هدفمند روزنامه‌نگاران، مدافعين حقوق بشر، فعالان جامعه مدني و كاركنان غيرنظامي دولت به ‌شدت افزايش يافته است.

ما و جنايت عليه مردم‌ افغانستان
کد خبر : ۲۲۶۹
لینک کوتاه کپی شد
0

در چند هفته گذشته فرشته كوهستاني فعال مدني در كاپيسا، يوسف رشيد رييس بنياد انتخابات آزاد و منصفانه افغانستان، رحمت‌الله نيكزاد روزنامه‌نگار در غزني، 5 پزشك يك زندان، يما سياوش مجري مشهور تلويزيون، الياس داعي مجري راديو در جنوب افغانستان و ملاله ميوند روزنامه‌نگار به قتل رسيدند.

مادر ميوند نيز كه يك فعال اجتماعي بود، 5 سال پيش به قتل رسيده بود.

قتل‌هاي هدفمند از اين نوع اگرچه ظرف دو، سه هفته گذشته به ‌شدت افزايش يافته و شكل نظام يافته‌اي به خود گرفته‌‌‌‌، اما تحول جديدي نيست.

به گفته رييس كميته مدافعان حقوق بشر افغانستان در يك سال گذشته تنها ۲۳ تن از فعالان حقوق بشر در افغانستان ترور شده و ۵۴ نفر از آنها نيز تهديد به قتل شده‌اند.

فعالاني كه هدف ترور و ارعاب هستند، با شجاعت تحسين‌برانگيز و بي‌مانندي زندگي خود را وقف دفاع از خير عمومي، انسانيت و مدنيت در برابر وحشيگري و بدويت در افغانستان كرده‌اند.

آنها در پي يك جامعه و حكومت مشاركتي هستند كه در آن همه طيف‌هاي متنوع جامعه افغانستان بتوانند سهم داشته باشند.

اين ترورها و سياست ارعاب عليه بي‌دفاع‌ترين انسان‌ها به قدري غيرانساني، رذيلانه و بزدلانه است كه حتي افراطيون تروريست و زشت طينت فعال در افغانستان نيز حداقلي از شهامت اخلاقي در خود نمي‌يابند كه مسووليت عمل خود را بپذيرند

چه كساني از اين ترورها سود می برند

اما روشن است كه چه كساني از اين ترورها سود مي‌بردند.

واقعيت اين است كه مذاكره بين دولت افغانستان و طالبان در مقطع سرنوشت‌سازي قرار دارد.

باتوجه به تحولاتي كه جامعه افغانستان طي حدود 20 سال گذشته از سر گذرانده و سابقه تاريخي مشابه طي چند دهه قبل از اشغال افغانستان توسط شوروي، اكنون روشن است كه مقاومت چنين جامعه‌اي در برابر غلبه مجدد افراطي‌گري بيشتر از هر زمان ديگر است.

هدف اين ترورها و تهديدها در واقع شكستن مقاومت جامعه است؛ با اين اميد شيطاني كه با شكستن مقاومت جامعه، دولت و طرف‌هاي خارجي نيز چاره‌اي جز تسليم نداشته و به اين ترتيب راه براي تحميل يك «امارت» در واقع غيراسلامي هموار شود.

به عبارت ديگر، افراطيون بيش از آنكه دولت ناكارآمد و قواي نظامي و امنيتي افغانستان را مانعي در برابر سيطره مجدد خود بر كشور به شمار آورند، جامعه مدني و مردم در شهرهاي افغانستان را مانع اصلي مي‌دانند.

موازات كاهش جدي عمليات تروريستي

به اين دليل است كه آنها به موازات كاهش جدي عمليات تروريستي و نظامي عليه واحدهاي دولتي، بر شمار عمليات تروريستي خود عليه چهره‌هاي برجسته و شجاع و فداكار جامعه مدني افزوده‌اند.

مردم افغانستان طي حدود 20 سال گذشته حداقل در شهرها توانستند به‌رغم همه اشكالات و ايرادها موحش‌ترين نوع افراطي‌گري را به عقب‌نشيني وادارند و در جهت ساختن جامعه‌اي مبتني بر اصول انساني و مدني حركت كنند.

ترور غيرانساني و بزدلانه افراد بيگناه و بي‌دفاع كه روح و روان تمامي جامعه را مي‌خراشد، مي‌تواند با هدف شكستن مقاومت مردم سازماندهي شده باشد.

از اين رو، روندي كه در برابر چشمان ما در افغانستان جريان دارد، روند مهمي است. جامعه افغانستان از متنوع‌ترين و رنگين‌كماني‌ترين جوامع بشري است.

زندگی اقوام و پيروان مذاهب مختلف

اقوام و پيروان مذاهب مختلف و بسيار متعددي در افغانستان زندگي مي‌كنند.

متنوع شدن گرايش‌هاي فكري طي 20 سال گذشته نيز بر اين تنوع افزوده است.

از طرفي، افراطيون طالبان طي حكومت كوتاه خود در دهه 1990 ميلادي نشان دادند كه دشمن تنوعند و در پي تحميل برداشت در واقع ضداسلامي خود از اسلام رحماني بر طيف وسيع و رنگارنگ جامعه افغانستان هستند.

در اينكه طالبان پيچيده‌تر و زرنگ‌تر و ظاهرسازتر شده‌اند، ترديدي نيست، اما در مورد اينكه برداشت ايدئولوژيك و به غايت افراطي آنها از دين رحماني اسلام و برنامه‌هاي آنها براي افغانستان تغييري نكرده نيز هيچ ترديدي نيست.

آنها همچنان در پي برقراري «امارت» خود، گماردن يك «اميرالمومنين» غيرپاسخگو و مادام‌العمر بر همه مردم افغانستان هستند.

چنين تحولي در افغانستان نه ‌تنها دورنماي وحشتناكي را براي جوامع مختلف افغانستان با زبان و مذهب و آداب و رسوم متفاوت باز مي‌كند، بلكه مقدمه‌اي براي دور جديدي از جنگ‌هاي داخلي در آن كشور با اثرات سوء براي كل منطقه نيز خواهد بود.

براي ما ايرانيان به عنوان كساني كه طي قرن‌ها سابقه همزيستي با برادران و خواهران افغانستاني خود داشته‌ايم و در غم‌ها و شادي‌هاي يكديگر شريك بوده‌ايم، مهم است كه سرنوشت اين مردم درد كشيده و زخم خورده چه خواهد بود.

از اين رو مهم است كه مقامات ما نيز در كنار برخي تعبيرهاي مثبت اخير در مورد طالبان، جنايات آشكار اخير را نيز محكوم كنند.

منبع:اعتماد

۰
ارسال نظر