محل نگهداری جذامی ها در ایران
اخیرا شایعاتی در مورد گسترش جذام در ایران مطرح شده است. در این مطلب با بررسی این موضوع گزارشی از محل نگهداری جذامی ها در ایران که ایسنا در سال 1399 منتشر کرده است را می خوانیم.
به گزارش مهر، روز گذشته مهشید ناصحی، در خصوص شایعات در فضای مجازی درباره شیوع بیماری جذام در کشور گفت: این شایعات صحت ندارد و برخلاف تصور عموم، میزان سرایت این بیماری کمتر از سایر بیماریهای عفونی است.
وی افزود: ۹۵ درصد افراد حتی در صورت تماس فیزیکی هم مصون هستند و امکان سرایت فقط برای افرادی است که بیماری ژنتیکی داشته باشند یا در تماس طولانی مدت با افراد جذامی قرار بگیرند که با اولین دز مصرف دارو، همان امکان سرایت هم رفع میشود.
ناصحی با بیان اینکه جذام در ایران به مرحله حذف رسیده است، گفت: این به معنای ریشه کنی کامل نیست، اما از ۲۰ سال قبل که در کشور بیش از ۴۰ نفر به این بیماری مبتلا میشدند اکنون به کمتر از ۱۰ نفر در سال رسیده است و همیشه از این تعداد حداکثر ۳ نفر ملیتی غیر ایرانی داشتند.
رئیس اداره سل و جذام وزارت بهداشت در خصوص چگونگی سرایت این بیماری، افزود: جذام انواعی دارد که با ایجاد لکههای پوستی تشخیص داده میشود و میتواند در صورت تماس طولانی مدت تنفسی یا از طریق زخمهای پوستی مننتقل شود و میزان سرایت آن پایین است.
ناصحی در پایان با اشاره به درمان پذیر بودن این بیماری در کشور گفت: جذام قابل درمان است و اگر به موقع تشخیص داده شود با اولین دوز دارو همان سرایت ناچیز هم از بین میرود و دیگر سرایت نمیکند.
محل نگهداری جذامی ها در ایران( مشهد)
به گزارش ایسنا، در اسناد تاریخی روایت شده است که در سالهای دهه ۲۰ تا اواخر دهه ۴۰، «جذام» از جمله بیماریهای عفونی بوده که به کابوس جمعی ایرانیان تبدیل شده و عموم مردم در آن زمان به واسطه ناشناخته بودن دلایل بروز آن از ابتلای به این بیماری هراس داشتند.
مبتلایان به این بیماری که جذام جسمشان را رنجور کرده است، امروز هم هراس دارند، اما این بار نه از ناشناخته بودن بیماری بلکه از تنهایی و رها شدن.
گفته میشود که در گذشته تعداد زیادی از بیماران جذامی از اقصا نقاط ایران برای طلب شفا راهی مشهد میشدند و پس از زیارت امامرضا (ع) در این شهر ماندگار میشدند به همین خاطر است که شهرکی در اختیار این بیماران قرار گرفته است و در حال حاضر بیماران جذامی نیز به دور از مردم عادی در شهرکی جدا زندگی میکنند.
این شهرک به جایی تبدیل شده است که جذامیها بیش از آنکه باید در سکوتشان غرق شدهاند.
شهرکی با ۳۸ خانوار که حضورشان در کنار هم کمی از غربت تنهایی و زندگی به دور از مردم عادی را کم میکند.
البته این تنهایی و شهرکنشینی تنها میراث جذام برای آنها نیست و حال باید تنها جایی که برای زندگی داشتهاند را به اجبار برخی از نهادها و دستگاهها ترک کنند؛ مدتی است دانشگاه علوم پزشکی مشهد ادعا میکند زمین شهرک متعلق به این نهاد بوده و حال با توجه به احتیاج خود این نهاد بیماران جذامی باید محل راتخلیه کنند.
منظور ما، اما از شهرک، شهرکهای متصور شده در پیش چشمانمان نیست؛ شهرکی که این مردم درد کشیده از بیماری در آن روزگار میگذرانند خط صافی است با اتاقهایی ۱۲ متری که برای آنها حکم خانه را دارد که با ورود به آنها به دنیایشان پا خواهیم گذاشت.
سوکت، اما از در و دیوار شهرک جذامیها بالا میرود، آن طرف شهرک آدمهای سالم زندگی میکنند و زندگی نیز به سریعترین شکل ممکن در جریان است و در اینجا فقط تنهایی و بیتوجهی است که سر بر میکشد.