همه چیز در مورد انسانهای اولیه؛ نئاندرتالها چرا منقرض شدند؟
نئاندرتالها تا حدود ۴۰ هزار سال پیش در اوراسیا زندگی میکردند؛ اما علت انقراض این انسانتباران چه بود و چقدر شبیه انسانها بودند؟
به گزارش وقت صبح به نقل از زومیت، وقتی در سال ۱۸۵۶ کارگران یک معدن سنگ آهک در دره نئاندر آلمان استخوانهای فسیلشده. را پیدا کردند، فکر کردند بقایای یک خرس را کشف کردهاند.
اما آنها چیزی را کشف کرده بودند که تاریخ را تغییر میداد:
شواهدی از گونهای منقرضشدهای از اجداد انسان که حداقل ۴۰۰ هزار تا ۴۰ هزار سال پیش روی زمین زندگی میکرد.
بیشتر بخوانید:
کولاک هوش مصنوعی؛ تصاویر دیدنی از سلبریتی های غارنشین!
وقتی ایران پل مهاجرت انسانخردمند در پیش از تاریخ بود!
طولی نکشید که پژوهشگران متوجه شدند در اوایل قرن ۱۹ نیز از این نوع فسیلها پیدا شده ولی به اشتباه شناسایی شده. و این کشف دانشمندان مشتاق تئوریهای جدید تکامل را تشویق کرد و آغازگر جستوجویی جهانی برای فسیلهای مشابه شد.
همچنین این ایده را مطرح کرد که شاید در گذشته انسانتبار اسرارآمیزی بر اروپا تسلط داشته است.
*بازسازی زن نئاندرتال که با استفاده از شواهد دیانای باستانی انجام شده است.
انسان نئاندرتال (Homo neanderthalensis) نزدیکترین خویشاوند شناختهشده انسان است. در ادامه اطلاعاتی درباره این گونه ازجمله اینکه چگونه زندگی میکردند و چرا از بین رفتند، آوردهایم. این اطلاعات در وبسایت نشنال جیوگرافیک منتشر شده است.
نئاندرتال چیست؟
در نگاه اول، استخوانهای فسیلشده نئاندرتالها شبیه انسان بهنظر میرسد. اما بررسی دقیقتر ویژگیهایی را آشکار میکند که اجداد باستانی ما را از انسان خردمند متمایز میکند.
نئاندرتالها شبیه انسانها بودند، اما ابروها و چهرههای برجستهتر و قفسه سینه کوتاهتر، عمیقتر و پهنتری داشتند.
علاوهبراین، کاسه چشم آنها بسیار بزرگتر بود، اگرچه مشخص نیست که آیا دید آنها با دید ما فرق میکرد.
پژوهشگران بر این باورند که نئاندرتالها دارای مغز به اندازه مغز ما بودند اما مغز آنها کمی کشیدهتر بود.
در حالی که بحث درمورد اندازه و ساختار مغز نئاندرتالها همچنان ادامه دارد، پژوهشگران با این موضوع موافق هستند. که قد مردان نئاندرتال حدود ۱۶۵ سانتیمتر و قد زنان نئاندرتال حدود ۱۵۳ سانتیمتر بوده است.
نئاندرتالها زمانی در سراسر اوراسیا زندگی میکردند. پژوهشگران معتقدند که آنها بهعلت سازگاری با اقلیم سرد منطقه، ساختار عضلانی فشرده و بزرگی داشتند. و برای زنده ماندن به ۴۴۸۰ کالری در روز نیاز داشتند.
جانوران عظیمالجثهای مانند ماموتها، فیلها و کرگدنهای پشمالو شکار را به یکی از جنبههای مهم زندگی نئاندرتالها تبدیل کردند.
*نئاندرتالها از موادی مانند سنگ چخماق برای ساختن ابزارهایی استفاده میکردند. که بهعنوان سلاح، تبر و موارد دیگر مورد استفاده قرار میگرفت. این نمونه از محوطهی باستانشناسی در اسپانیا کشف شده است.
نئاندرتالها در گروههای کوچکی زندگی و سفر میکردند و از ابزارهایی مانند نیزه برای تهیه رژیم غذایی پر از گوشت خود استفاده میکردند.
آنها همچنین از گیاهان تغذیه میکردند که نشان میدهد احتمالا در موقعیتها، فصول و اقلیمهای مختلف. از منابع غذایی که دردسترس آنها قرار داشت، تغذیه میکردند.
گاهی اوقات، نئاندرتالها همدیگر را نیز میخوردند. در سال ۲۰۱۶، پژوهشگرانی که بقایای نئاندرتالها را در غاری در بلژیک مطالعه میکردند، شواهد آشکاری از همنوعخواری را پیدا کردند.
آیا نئاندرتالها باهوش بودند؟
پژوهشگران در ابتدا تصور میکردند نئاندرتالها موجودات وحشی بودند که افکار خشونتآمیز داشتند و به دنبال خونریزی بودند. اما با کشف شواهدی از ویژگیهای انسانمانند در میان نئاندرتالها این طرز تفکر خود را تغییر دادهاند.
نئاندرتالها در محیط زندگی و شکار از ابزار استفاده میکردند. آنها با استفاده از سنگ و چوب ابزارهای مورد نیاز خود را میساختند.
با اینکه نئاندرتالها احتمالاً توانایی تحمل سرما را داشتند. با پوست حیوانات برای خود لباسهایی میساختند که میتوانست تا ۸۰ درصد بدن آنها را بپوشاند.
تصور میشود که آنها مانند انسانها پاها و سایر قسمتهای حساس بدن خود را میپوشاندند. اما از آنجا که لباسهای آنها مدتها است پوسیده و متلاشی شده. پژوهشگران فقط میتوانند مورد لباس پوشیدن نئاندرتالها استنباط کنند.
*نقاشیهای غار نئاندرتال حدود ۶۵ هزار سال پیش درون غار آردالس در اسپانیا ایجاد شده است.
نئاندرتالها شاید دارای توانایی تفکر نمادین نیز بودند. در چندین محوطهی باستانشناسی استخوانهای تزئینشده و اشیایی پیدا شده است که تصور میشود در. مراسم خاکسپاری مورد استفاده قرار میگرفته و شواهدی از تفکر و سنت پیشرفته به شمار میرود.
در سال ۲۰۱۸، پژوهشگران اعلام کردند شواهدی از نقاشیهای غار منسوب به نئاندرتالها را پیدا کردهاند. که مربوط به ۶۵ هزار سال پیش بوده و قدیمیترین آثار هنری در نوع خود به شمار میروند.
نئاندرتالها چرا منقرض شدند؟
نئاندرتالها با هر توانایی شناختیای که داشتند، درنهایت نابود شدند. انقراض آنها نیز به اندازه سایر جنبههای زندگی آنها بحثبرانگیز است و دانشمندان هنوز دراینباره تردید دارند. که چه عاملی موجب شد نئاندرتالها در حدود ۴۰ هزار سال پیش از بین بروند.
*جمجمه یک زن نئاندرتال در کنار بقایای نئاندرتالهای دیگر که در غار گورهام کشف شد. این محوطه باستانشناسی که در ضلع شرقی صخره جبلطارق قرار دارد، بینشهای مهمی درمورد زندگی نئاندرتالها فراهم کرده است.
پژوهشگران میدانند که حداقل در برخی موارد نئاندرتالها با انسان خردمند که حدود ۳۰۰ هزار سال پیش در آفریقا ظاهر شد. همزیستی و تلاقی داشتهاند.
اما انسان خردمند درنهایت از نظر ژنتیکی پیروز شد و بیشتر ژنهای انسانهای مدرن از اجداد آفریقایی ما میآید.
برخی گمان میکنند رقابت با انسانها بر سر غذا و سرپناه یا تکامل در جهت انتخاب صفات انسانی موفقتر موجب انقراض نئاندرتالها شد.
برخی دیگر بر این باورند از آنجا که نئاندرتالها در گروههای کوچکی میزیستند، از نظر تعداد مغلوب انسانها شدند.
فرضیه دیگر تغییرات آبوهوایی است:
دانشمندان سرمای هزار سالهای را در اروپای مرکزی ثبت کردهاند که با انقراض نئاندرتالها درحدود ۴۰ هزار سال پیش مقارن بوده. و میتوانسته جمعیت این گونه را کم کند.
تصور میشود سرما در مناطقی که انسان خردمند زندگی میکرد، شدت کمتری داشت. و طرفداران این تئوری معتقدند که وقتی جمعیت نئاندرتالها کم شد. انسانها به سرزمینهای آنها نقل مکان کردند و درنهایت به گونه غالب در سراسر جهان تبدیل شدند.
تئوری دیگری نیز درباره علت انقراض نئاندرتالها وجود دارد که شامل سلاح میشود:
شاید انسانهای اولیه سلاحهای بهتری داشتند و در مبارزه با نئاندرتالها پیروز شدند.
انسان مدرن و DNA نئاندرتال
با وجود نابودی نئاندرتالها، بقایای شگفتانگیزی از آنها را میتوان در ماده ژنتیکی برخی از انسانهای امروزی یافت.
تا ۴ درصد از دیانای انسانهایی که در خارج از آفریقا زندگی میکنند که مهد انسان خردمند بوده، به نئاندرتالها برمیگردد.
این همپوشانی نشان میدهد نئاندرتالها با انسانها تلاقی داشتند. جمعیت کنونی انسانها حدود هشت میلیارد نفر است.
بنابراین، میتوان گفت هرگز تا این حد دیانای نئاندرتال روی زمین وجود نداشته است.
از زمانی که نئاندرتالها در اوراسیا زندگی میکردند، مدت زمان بسیار طولانی میگذرد.
بنابراین، غیرممکن است که بتوانیم بهطور واقعی نحوه زندگی و مرگ آنها را بازسازی کنیم.
اما اسرار این اجداد انسانها و شواهد وسوسهانگیزی که نشان میدهند آنها شباهت زیادی به ما داشتند. همچنان انگیزهبخش پژوهش و بحث درباره آنها است.