آیا مراسم قهوه قجری واقعیت دارد؟
«قهوه قجری» از نوشیدنیهای دوره قاجار و وزنهای برای سنجش خواستگار بود و البته برای برخی رجال حکم آخرین نوشیدنی قبل از مرگ را داشت و به این ترتیب بود که پای قهوه قجری به سیاست باز شد.
به گزارش وقت صبح به نقل از همشهری، با روی کار آمدن حکومت قاجار در ایران و برگزیدن تهران به عنوان پایتخت، فصل جدیدی از فعالیت قهوهخانهها در ایران به ویژه در تهران رقم خورد.
به مرور زمان ساخت قهوهخانهها در تهران افزایش پیدا کرد و در این دوران قهوهخانه و کافهنشینی به اوج خود رسید.
البته در این دوره مردم برای اولین بار قهوه قجری را به عنوان نوشیدنی امتحان کردند.
اما در دوره قاجار این نوشیدنی خوش عطر و رنگ برای عدهای حکم مرگ و زندگی را داشت و باعث شد جان عدهای در گرو نوشیدن قهوه باشد.
خواستگارسنجی
در دوره قاجار مرسوم بود کسی که به خواستگاری میرفت، باید جرات مرگ و کشتهشدن را داشت.
به همین دلیل با دو فنجان یکی آلوده به زهر و دیگری حاوی قهوه سالم، از خواستگار با آن پذیرایی میکردند.
خواستگار در صورت انتخاب فنجان زهرآلود کشته و در صورت انتخاب قهوه سالم، داماد خانواده میشد.
راهیابی به سیاست
براساس رسم خواستگاری، قهوه به عرصه سیاسی کشور هم راه پیدا کرد و افراد بسیاری را به کام مرگ کشاند.
البته افرادی که با قهوه کشته میشدند از مسموم بودن قهوه مطلع بودند و، اما چارهای جز نوشیدن آن نداشتند و در صورت اجتناب این کار به اجبار قهوه به آنها خورانده میشد.
براساس آنچه در کتاب «تهران قدیم» به قلم «حسن بیگی» اشاره شده است. «مشیرالملک» یکی از افراد مشهور با قهوه قجری به قتل رسیده است. او وزیر اعظم دربار «ظل السلطان» بود و روز به روز به محبوبیت او افزوده میشد.
او در خصوص تحریم تنباکو به مخالفت با ظل السلطان پرداخت. ظل السلطان هم طولی نکشید که این وزیر را برکنار کرد.
اما ماجرا به اینجا ختم نشد و ظل السلطان نقشهای برای مشیر کشید و خود را به بیماری زد. و «مهدیقلی میرزا» مامور شد تا مشیر را متقاعد کند که به ملاقات شاه برود.
در مجلس ملاقات «میرزا علی خان مستوفی خزانه»، «میرزا محمد خان امین الدوله»، «حاج میرزا محمد حسن شیخ الاسلام». و «میرزا حبیب ا… مشیرالملک» حضور داشتند و چون مشیر از وضعیت پذیرایی شاهزاده و کیفیت قهوه مطلع بود از خوردن قهوه اجتناب کرد. و فنجان اول را نزد شیخ الاسلام گذاشت. فنجان دوم را به میرزا علی خان مستوفی داد و فنجان سوم را به امین الدوله تعارف کرد. و بالاخره چهارمین فنجان را به اجبار نوشید و پس از سه روز هر ۴ نفر درگذشتند. »