آیا می‌دانستید در نزدیکی تهران یک روستای ایتالیایی وجود دارد؟

در ۹۰ کیلومتری پایتخت، شهرستان آبیک استان قزوین واقع شده؛ شهرستانی دارای روستایی به نام زرگر که زبان اهالی آن متفاوت بوده و به رومانو و به اذعان رومی و ایتالیایی صحبت و محاوره می‌کنند.

آیا می‌دانستید در نزدیکی تهران یک روستای ایتالیایی وجود دارد؟
کد خبر : ۱۸۵۱۶۳
لینک کوتاه کپی شد
0

به گزارش وقت صبح به نقل از فارس، شغل بیشتر مردم روستا کشاورزی، زنبورداری، دامداری سنتی بوده و برخی هم در مشاغل متفرقه مشغول هستند. عصر یکی از روزهای خرداد ماه برای تهیه گزارش راهی روستای زرگر شدیم.

بعد از عبور از شهر قشلاق و روستاهای دبیریان و باقرآباد ترک، به جاده‌ای آسفالته رسیدیم که با طی ۲ کیلومتر به روستا رسیدیم. مقابل مسجد روستا که به نام امام رضا علیه‌السلام مزین شده و روبرویش هم پارک کودک قرار داشت، ایستادیم.

زبان زرگری را کمتر از یک ماه یاد گرفتم

روستای زرگر در نزدیکی تهران یک روستای ایتالیایی است.

خانم مسنی در حال گذر از مقابل مسجد بود که سلام دادیم وبا روی خوش پاسخ داد و بعد از معرفی، با وی هم کلام شدیم.

اهل یکی از روستاهای کردنشین نزدیک روستای زرگر بود. می‌گفت ۱۵ساله بودم که ازدواج کردم.

چون همسرم زرگری بود به این روستا آمدم و یک ماه طول نکشید که زبان زرگری را یاد گرفتم (با خنده) حتی بهتر از خود زرگرها، زرگری صحبت می‌کنم.

زمانی که فرزندان دختر و پسر این خانم به دنیا آمده بودند به دلیل اینکه این زبان را دوست داشت، به آن‌ها زبان زرگری یاد داده بود. این زبان نسبت به زبان‌های دیگر دشوارتر است، اما همچنان اهالی روستا آن را حفظ کرده و به زرگری سخن می‌گویند.

در کوچه‌های روستا کمی قدم زدیم و جلوتر رفتیم. دو آقا و خانمی را دیدیم که بر روی سکوی سیمانی بیرون از دروازه منازلشان نشسته بودند. دررکنارشان نشستیم و از زبانشان پرسیدیم.

داماد بر سر عروس انار می‌انداخت

روستای زرگر در نزدیکی تهران یک روستای ایتالیایی است.

قربان‌علی زرگر ۷۷ساله یکی از اهالی روستاست که زبان خود را رومی-ایتالیایی ذکر می‌کند و با نقل قولی، می‌گوید:

در یکی از جنگ‌هایی دوره‌ای که شاه اسماعیل بود نیاکان و اجداد ما هم شرکت کرده بودند.

جنگ به وسط ایران کشیده می‌شود و بزرگان اعلام می‌کنند هرکسی دوست دارد بماند و هر کسی هم دوست ندارد می‌تواند از ایران برود. که نیاکان ما از آن دسته بودند که ماندند و تاکنون هم زبان ما هم ماندگار شده است.

وی به رسم زرگرها در قدیم اشاره و تصریح می‌کند: در روز مراسم عروسی، داماد به پشت بام می‌رفت و برای شادی در دستش سیب و انار و هر میوه‌ای بود قرار می‌داد و از بالا بر سر عروس می‌انداخت که در حال حاضر دیگر از این رسم خبری نیست.

در کوچه پس کوچه‌های روستا اهالی بیشتر افراد مسن در مقابل درب منزل خود نشسته بودند و با زبان رومانو به گفتگو با یکدیگر می‌پرداختند.

افرادی در سن و سال ما فقط و بیشتر زرگری صحبت می‌کنند و جوانان و نسل امروزی به زبان فارسی و آذری صحبت می‌کنند.

قدیمی‌ها زرگری را اصیل صحبت می‌کردند

روستای زرگر در نزدیکی تهران یک روستای ایتالیایی است.

در حین گفتگو با اهالی روستای زرگر، مهدی زرگر رئیس شورای روستا که جانباز ۴۵ درصد است و در سال ۶۶ در سن ۲۰ سالگی بعد از اعزام به خدمت در چهارمین عملیات (نصر ۶) در منطقه میمک به درجه جانبازی نائل می‌آید.

او اذعان می‌کند: در حین استراحت در دیده‌بانی که منتظر بدیم تا هواپیماها از منطقه خارج شوند یک توپ وسط دیده‌بانی افتاد و ناحیه آرنج دست چپم البته نه به صورت کامل قطع شد و در بیمارستان کلا قطع کردند.

قدیمی‌های روستا بهتر به زبان رومانو صحبت می‌کردند و به گونه‌ای، زرگری اصیل را تکلم می‌کردند که کسی متوجه نمی‌شد. اما در حال حاضر به زبان آذری و فارسی نزدیک شده و در هم آمیخته شده است.

لازم به ذکر است، علاوه بر این جانباز روستای زرگر ۴ جانباز به نام‌های رشید بختیاری، رشید زرگر، رحیم زرگر و مرحوم سبزعلی ریوشه و یک آزاده به نام علی رحیمی که مدتی در این روستا سکونت داشته، هم دارد.

خوشه چین‌ها مورد حمایت کشاورزان بودند

روستای زرگر در نزدیکی تهران یک روستای ایتالیایی است.

امیر منصور زرگر کارشناس ارشد حقوق بین‌الملل که معاون پشتیبانی اداره آموزش و پرورش شهرستان آبیک هم است، به رسوم جالبی از زرگرها در گذشته اشاره و می‌گوید:

به بانوان سرپرست خانوار خوشه چین می‌گفتند و به دلیل اینکه منبع درآمدی نداشتند کشاورزان پس از برداشت گندم با داس، گندم‌های ریخته شده در مزارع را دست نمی‌زدند. و این بانوان جمع‌آوری کرده و ۴۰۰ تا ۵۰۰ کیلوگرم و شاید هم بیشتر گندم برداشت می‌کردند.

وی به نقل قولی از پدرش اشاره و می‌افزاید: در شب چهارشنبه سوری و شب عید، بزرگان طایفه زرگر برای کسانی که توانایی تهیه غذا را نداشتند ماهی شور با برنج تهیه و به آنان تقدیم می‌کردند.

این کارشناس زبان زرگر را زبانی مستقل و خاص دانست و با اشاره به اینکه هیچ گونه دعوا و اختلاف و کشتار و قتل طی ۲۰۰ سال اخیر در روستای زرگر رخ نداده اذعان می‌کند:

جنگ زرگری اصطلاح عامیانه است که رایج بود و در واقع از نظر علمی، جنگ دیپلماتیک بود و به صورت مذاکره انجام می‌شد.

نماینده رومانوها در یونسکو هستم

روستای زرگر در نزدیکی تهران یک روستای ایتالیایی است.

ابوالفضل زرگر از فرهنگیان شهرستان آبیک است که حدود ۱۷ سال در زمینه زبان رومانو و زرگرها تحقیق و پژوهش کرده است. او با زرگرهای ساکن در دیگر کشورها از طریق فضای مجازی ارتباط برقرار کرده و اطلاعات کسب کرده.

و مسافرت‌هایی به کشورهای آن‌ها داشته و در سمینارها و شبکه‌های تلویزیونی ترکیه، آمستردام، آذربایجان، یونان و شبکه‌های سیمای جمهوری اسلامی در خصوص زبان رومانو و زرگرها حضور یافته و به گفتگو پرداخته است.

وی که نامش به عنوان نماینده رومانوها در یونسکو به ثبت رسیده، با تاریخ‌دانان و زبان‌شناسان بزرگی همچون مهدی امینیان در اتریش ارتباط دارد.

این پژوهشگر معتقد است؛ تمام اطلاعاتی که ارائه می‌دهم بر مبنای کتاب و تاریخ مدون نیست و سخنان و گفته‌هایی است که از گذشتگان سینه به سینه نقل شده. و به ما رسیده و به ارث برده‌ایم که به قطع یقین نمی‌توان گفت، این اطلاعات ۱۰۰ درصد اشتباه و یا ۱۰۰ درصد صحیح است.

زبان رومانو در زرگر حفظ شده

روستای زرگر در نزدیکی تهران یک روستای ایتالیایی است.

زرگر قزوین خاستگاه اصلی روم‌ها را جنوب شرقی آسیا می‌داند و می‌گوید: برخی این خاستگاه را به بخش‌هایی از هندوستان و برخی هم به قسمت‌هایی از چین و ژاپن متصل می‌کنند. اما آنچه کلیت دارد این است که جنوب شرقی آسیا خاستگاه اصلی روم‌ها بوده و پیشه و هنر اصلی آن‌ها آهنگری و زرگری بوده است.

وی جنگ‌های جهانی را بیشتر، علت مهاجرت روم‌ها ذکر و می‌افزاید: زمانی که این جنگ‌ها در کشورهای دیگر رخ می‌داد و مشکلاتی در ساخت و سازها و بناها ایجاد می‌شد. از این کشورها به بریتانیای سابق می‌آمدند و نیروهایی برای آهنگری، زرگری و معماری درخواست می‌کردند.

آن قسمت‌هایی از جنوب شرقی آسیا که مستعمره بریتانیا بود خیلی از زرگرها ادعا می‌کنند که از اروپا آمده‌ایم. که در تقسیمات جغرافیایی آن زمان درست است، اما در تقسیمات جغرافیایی فعلی می‌توانیم بگوییم که جنوب شرقی آسیا هستند.

مردم به ایتالیا می‌رفتند و کار زرگری و معماری را انجام می‌دادند که یک سری از افراد باز می‌گشتند.

اصالت از جنوب شرق آسیا

اما برخی در همان کشور می‌ماندند و مجبور بودند زمین‌هایی را برای زندگی اشغال کنند. و در کشورهای اروپایی از اینکه اذعان کنند رومی هستند، اِبا می‌کردند و حتی سعی می‌کردند به زبان خود صحبت نکنند.

که همین امر موجب شد کم کم زبان آن‌ها به فراموشی سپرده شود، اما در روستای زرگر این زبان همچنان حفظ شده و پابرجا مانده است.

زرگر بیان می‌کند: نادرشاه مردم را به ایران می‌آورد و زمین‌هایی را به آن‌ها می‌دهد. و حتی آن‌ها را از خدمت سربازی و پرداخت مالیات معاف می‌کند.

همین امر موجب می‌شود مردم از اینکه بگویند رومی هستند،ِابایی نداشته باشند و در ادارات دولتی مشغول فعالیت باشند.

جالب است بدانید مهاجرت زرگرها به ایران به حدود ۶۰۰ سال پیش باز می‌گردد. و پراکندگی آن‌ها علاوه بر زرگر شهرستان آبیک استان قزوین، در اشتهارد، میانه، خوی، اردبیل، شیراز و اهواز است. که به جز اهالی روستای زرگر هیچ کدام از زرگرهای دیگر شهرها، به صورت مدون و کامل و با رعایت نکات دستوری به زبان رومانو صحبت نمی‌کنند.

رومانو در یونسکو ثبت شده

روستای زرگر در نزدیکی تهران یک روستای ایتالیایی است.

طبق اذعان زرگر؛ زبان رومانو، زبان زرگری نیست و رومانو در یونسکو ثبت شده و شماره ایزو دارد. اما به زرگری مصطلح شده یعنی به دلیل این که نام خانوادگی زرگر و نام روستا زرگر است در عامه اذعان می‌شود که زبان هم زرگری است در حالی که رومانو است.

در زبان رومانو انتهای هر سیلاب یک اسم یک اَزَ و انتهای سیلاب هر فعل یک جَزَ آورده می‌شود. و زمانی که سیلاب‌ها را می‌خواهند به هم بچسبانند اَزَها و جَزَها را برمی‌دارند و سیلاب‌ها را به هم می‌چسبانند. و مخاطب مقابل، مفهوم طرف مقابل خودش را درک می‌کند؛

آن زرگری که مردم عامه می‌شناسند این است و آن زرگری که مصطلح شده این زبانی است که ما داریم تکلم می‌کنیم.

وی بر این اعتقاد است که نژاد اصلی زرگرها هند و اروپایی و زبان هم هند و اروپایی است. و در مجله شماره ۳۲ یونسکو در خصوص زبان رومانو مقاله مفصلی به چاپ رسید و شماره ایزو به این زبان تعلق گرفت؛

قواعد زبان رومانو خیلی مفصل، شنیدنی‌تر و داغ‌تر از قواعد زبان فارسی و دیگر زبان‎‌هاست.

به دلیل دشوار بودن زبان رومانو فهم آن پیچیده‌تر و به راحتی یادگیری آن دست یافتنی نیست.

این فرهنگی تصریح می‌کند: در کشوری زندگی می‌کنیم که فرهنگ و دین غالب آن را قبول داریم. و به ایرانی بودن و دینمان و زیر سایه جمهوری اسلامی زندگی کردن افتخار می‌کنیم.

درخواستی که از مسئولان شهرستان آبیک داریم این است که فضای فرهنگی و یا موزه مردم‌شناسی در این روستا راه‌اندازی شود. تا بتوانیم از گردشگران و مهمانان به نحو احسن استقبال و پذیرایی کنیم.

۰
ارسال نظر