۱۵ شگفتی حیرتانگیز تخت جمشید که تاکنون نشنیده اید!
در سال ۵۱۸ پیش از میلاد، تعداد زیادی از با تجربهترین مهندسان، معماران و هنرمندان از چهار گوشه عالم فرا خوانده شدند تا با مشارکت و هم اندیشی، اولین بنایی را برپا سازند که بتواند هزاران سال نمادی از وحدت جهانی و صلح و برابری باشد.
به گزارش وقت صبح ، به نقل از عجیب ترین، ایرانیان در قرن ششم پیش از میلاد در سایه رهبری کورش بزرگ و در دوران حکومت داریوش بزرگ موفق به تشکیل یک دولت جهانی شدند که از رود دانوب در اروپا تا دریای آرال در آسیای مرکزی و از اقیانوس هند و رود سند تا حبشه و لیبی گسترش داشت.
در واقع آنان بر نیمی از دنیای آن روز فرمان میراندند و آنرا اداره میکردند. در سال ۵۱۸ پیش از میلاد داریوش فرمان به ساخت کوشک شاهانهای در سرزمین فارس داد و سرانجام بناهای باشکوه و شگفتانگیز تخت جمشید بر صخره بزرگی در کوه مهر، در مرودشت ساخته شد.
ساخت تخت جمشید در دوران حکومت داریوش، پسرش خشیارشا و پسرزادهاش اردشیر یکم ادامه داشت و هر یک از آنان بخشهایی را به مجموعه افزودند.
اما در واقع ساخت وساز تخت جمشید تا ۱۸۸ سال، یعنی پایان حکومت هخامنشیان در ۳۳۰ پیش از میلاد ادامه داشت و هیچگاه به پایان نرسید.
از آن دوران کاخ نیمه تمامی در تخت جمشید وجود دارد که مشخص است فرصت نکردهاند به پایان برسانند.
تخت جمشید مملو از شگفتی و فرهنگ درخشان مردمانی است که حتی خرابه و ویرانههای آن امروز پس از گذشت ۲۵۰۰ سال مورد تحسین هر بیننده ایرانی و غیر ایرانی قرار میگیرد.
به راستی راز این جاودانگی در چیست؟
۱۵
شگفتی پانزدهم تا کنون بیش از ۳۰ هزار گل نبشته از کاوشهای تخت جمشید به دست آمده که از نظر ابعاد و متن کوچک و مختصر هستند اما به لحاظ محتوا از با ارزشترین اسناد دوران هخامنشی به شمار میروند.
بر اساس این گل نبشتهها که در حال حاضر اکثر آنها در آمریکا نگهداری میشوند، مشخص گردیده که در دوران فعالیت تخت جمشید، به کارگران دستمزد پرداخت میشده، حقوق زن و مرد برابر بوده، زنان میتوانستند کار کنند و یا کار نیمه وقت اختیار نمایند، زنان از حق ارث برابر برخوردار بودند، مادران از حقوق زایمان و کودکان از حمایتهای اجتماعی بهرهمند میگشتند.
بیشتر بخوانید:
ویدئو/ تخت جمشید اگر خراب نمیشد این شکلی بود!
ویدئو/ کشف حیرتانگیز دروازه کوروش در تخت جمشید!
این همه تأمین اجتماعی که به قول خانم پروفسور کخ حتی امروزه در کشوری مانند آلمان هم بهطور کامل انجام نمیشود، برای ۵۰۰ سال پیش از میلاد به معجزه میماند.
بیشک گل نبشتههای اداری، سندی قطعی و بیچون و چرا از نظام اداری و اجتماعی دوران هخامنشان هستند.
۱۴
شگفتی چهاردهم آپادانا یا تالار ستون دار، کاخی است که بیش از ده هزار متر مربع وسعت دارد و در زمان باستان دارای ۷۲ ستون بوده است.
این کاخ به دلیل ارتفاع حدود ۲۰ متری ستونها و فاصله غیر معمول آنها از یکدیگر، جزء شاهکارهای هنر معماری دوران باستان است و دیگر نظیرش ساخته نشد.
وزن هریک از ستونها ۹۰ تن بوده و بر فراز آنها سر ستونهای گاو دو سر و یا شیر دو سر که هر کدام بیش از ۱٫۵ تن وزن داشت قرار میگرفت.
۱۳
شگفتی سیزدهم آپادانا دارای دو جفت پلکان دو طرفی در سمت شمال و شرق است که طول هر یک از دیوارههای آن ۸۱ متر است.
بر روی این دیوارههای سنگی، صفی از سربازان، بزرگان کشوری و ۲۳ قوم هدیهآور از ایران بزرگ را حک کردهاند.
در مرکز این پلکانها نقشی از پادشاه قرار داشته که در یک دست عصایی به نشانه پادشاهی دارد و در دست دیگر گل نیلوفری را به نشانه صلح و دوستی تقدیم هدیه آوران مینماید.
۱۲
شگفتی دوازدهم در تخت جمشید بیش از ۳۰۰۰ نقش برجسته و تندیس وجود دارد که بیشک بسیاری از آنها الهام گرفته از هنر میان رودان و آشور است.
اما بر خلاف آنها حتی یک مورد یافت نمیشود که به صحنه جنگ، صف اسیران، از بین بردن دشمنان و یا قدرت نمایی پادشاه پرداخته شده باشد بلکه همواره به اتحاد و دوستی اقوام اشاره دارند.
۱۱
شگفتی یازدهم یکی از شکفت انگیزترین بخشهای تخت جمشید که معمولآ هیچوقت دیده نمیشود، آبراهههای زیر زمینی آنست که بیش از ۲ کیلومتر درازا دارند.
هخامنشیان در برخی از قسمتها صخره را تا ۹ متر تراش داده و پائین رفتهاند و در بخشهایی نیز با افزودن سنگهای غول پیکر توانستهاند به شیب مورد نظر دست یابند.
آنان با روشهای خاص و مهندسی خود تدابیری اندیشیده بودند که آب بدون گل و لای از کانال خارج گردد.
۱۰
شگفتی دهم تمام تندیسها و نقوش حجاری شده در تخت جمشید مزین به رنگهای ملون بوده و از زیبایی میدرخشیدهاند. برای نمونه میتوان به نقش داریوش در کاخ تچر اشاره کرد.
تاج وی از طلا، ریشش از سنگ لاجورد، دستبند و گوشوارهها از سنگهای قیمتی بودند ولی امروز فقط سوراخهای محل نصب، بر نقش باقی ماندهاند اما هنوز در حاشیه لباس داریوش میتوان آثار نقوش بسیار ریزی را یافت که با رنگهای زیبا برجسته میشدهاند.
۹
شگفتی نهم از دیگر شگفتیهای بنای تخت جمشید میتوان به معادن سنگ آن اشاره کرد.
مهندسان و معدنکاران میتوانستند با ابزارهای ساده خود سنگهایی حتی به وزن ۲۵۰ تن را از معدن استخراج و سالم به پائین کوه منتقل و پس از ایجاد طرح اولیه آنرا به تخت جمشید انتقال دهند.
۸
شگفتی هشتم به نظر میرسد بزرگی و یا کوچکی سنگ برای سنگ تراشان ماهر هخامنشی تفاوتی نداشته است.
آنان عطردان و گلدانهایی تراشیدهاند که قطر دهانه آنها بسیار کمتر از قطر داخلی بدنه است و این گویای آنست که میتوانستند سنگ را به صورت دورانی به گردش درآورده و با ابزارهای خاص داخل آنرا تراش دهند.
۷
شگفتی هفتم برای برهم نهادن پایه ستون، قلمه ستون، گل ستون، سر ستون و یا جرزهای درگاهها هیچ نوع ملاتی بکار نمیبردند و تنها با روش خاصی دو سطح تحتانی و فوقانی سنگ را پاک تراش میکردند.
این روش باعث میگردید تا ستون و درگاهها در مقابل نیروی زلزله پایداری کنند.
۶
شگفتی ششم بر اساس متون تاریخی و کتیبههای موجود، در پیرامون تخت جمشید شهری به نام پارسه وجود داشته که هزاران نفر در آن زندگی میکردند.
امروز نشانههای کمی از شهر پارسه بر سطح دشت باقی مانده است ولی کاوش گران به دنبال آنند تا این شهر را از زیر خاکهای کشاورزی بیرون آورند.
۵
شگفتی پنجم به نظر میرسد که انتخاب کوه مهر یا رحمت برای ساخت بنای تخت جمشید، به دلیل تقدس آن بوده است.
از جمله نشانههای تقدس میتوان به تدفینهای بسیار متنوع از ادوار گوناگون در دامنه این کوه اشاره کرد که به شکل گورهای مخروطی لاشه سنگی، گورهای حفر شده در سنگهای مکعبی و یا حفرههای محل نگهداری استخوان خود نمایی میکنند.
۴
شگفتی چهارم امروزه هیچ اثری از سقف چوبی کاخهای تخت جمشید بر جای نمانده است اما خوشبختانه باستانشناسان و پژوهشگران به درستی دریافتند که نقش حجاری شده بر سینه آرامگاههای پادشاهان هخامنشی، در واقع همان نقش کاخ داریوش است و بدین ترتیب موفق شدند بر اساس آن، سقف بخشی از کاخ ملکه را که امروز به موزه تخت جمشید تبدیل شده بازسازی نمایند.
۳
شگفتی سوم بیشک از همان آغاز برپا کردن تخت جمشید، یکی از دغدغههای مهم معماران، حفاظت مجموعه در مقابل عوامل طبیعی و بهویژه بارش باران بوده است.
ناودانهای آجری و قیر اندود، ناودانهای تنبوشه ای، ناودانهای پرشی، کانالهای روباز و چاه سنگی از جمله تدابیری هستند که مجموعه را از گزند سیلابها محفوظ میکردند.
۲
شگفتی دوم روشهای مرمت و نگهداری از بناهای تخت جمشید در دوران باستان، به نوبه خود بسیار شگفتانگیز است.
از آنجا که هیچگاه ساخت و ساز تخت جمشید به پایان نرسید میتوان نتیجه گرفت که همواره بناها و نقوش آن میتوانستند در اثر کوچکترین ضربهای دچار آسیب گردند ولی معماران با پیش بینیهای بسیار ماهرانه خود از این احتمالات جلو گیری و در صورت نیاز با ابتکارات خاصی به ترمیم قطعه سنگ آسیب دیده پرداختهاند.
۱
شگفتی اول از دیگر شگفتیهای تخت جمشید میتوان به اهمیت پیامرسانی آن برای آیندگان اشاره کرد.
داریوش فرمان داد تا ۴ لوح زرین را به همراه ۴ لوح سیمین و تعدادی سکه در زیر پی چهار گوشه آپادانا قرار دهند تا بدین شکل بتواند پیامش را شاید در ۲۵۰۰ سال بعد به گوش ما و آیندگان برساند.
همچنین وی در بخشی از چهار کتیبه حک شده بر دیوار جنوبی تخت جمشید چنین میگوید:
«این سرزمین را اهورامزدا از دشمن، از سال بد، از دروغ بپایاد. بدین سرزمین دشمن، بدسالی، دروغ میاد. این را من از اهورامزدا با ایزدان خاندان شاهی به نماز خواستارم»
در فوریه ۳۳۰ پیش از میلاد اسکندر به کوشک داریوش وارد شد و دستور داد سه هزار شتر و عده زیادی قاطر از شوش و بابل آوردند تا بتوانند انبوه زر و سیم خزانه تخت جمشید را که بالغ بر ۱۲۰ هزار تالان یعنی ۴۴۰۰ کیلو گرم نقره میشد به همراه پردهها، پارچههای نفیس و فرشهای عالی، از جای بکنند و ببرند.