چرا خوزستان خشک شد؟
این سدها ازسوی تکنوکراتهای شهرنشین در ساختمانهای مجلل بالای شهر تهران طراحی شدهاند.
به گزارش وقت صبح ، ، در روزنامه شرق نوشت: مدتهاست تمایل ندارم درباره آب بنویسم. نه اینکه نمیخواهم و به آن فکر نمیکنم، دلیلش این است که گاهی از سر نومیدی فکر میکنم کاری از من ساخته نیست.
نه من، بلکه همه کسانی که سوادشان به مراتب از من بیشتر است، بارها و بارها درباره فساد گسترده در صنعت آب و انرژی گفتهاند و کسی به آنها گوش نداده است.
فیلم مادرکشی که توسط کمیل سوهانی، اتفاقا به سفارش مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری در سال 1394 ساخته شده است، پیام کاملا مشخصی داشت که پشت سدسازی در ایران، مافیایی بزرگ خوابیده است.
جالب است همان دولتی که خود سازنده این فیلم بود، تبدیل شد به یکی از سدسازترین دولتها و مغز متفکر پشت آن فیلم نیز در دوره دوم روحانی به وزارت نیرو برده شد تا در نقد سیاستهای آبی کشور، رفتارش را اصلاح کنند. این را از این باب میگویم که قبل از مناظره سدسازی، چنین پیشنهادی را به من هم دادند.
در فیلم مادرکشی نَقلی از عیسی کلانتری شده است که میگوید «مجریان سد گتوند را باید محاکمه کرد». عجیب آن است وقتی ایشان به ریاست سازمان محیط زیست گمارده میشود، بدتر از اسلاف خود، مجوز ساخت سدهای جدید و پروژههای بهمراتب ویرانگر انتقال آب را صادر میکند.
چاره خوزستان چیست؟
بسیاری از من میپرسند چاره چیست؟ پاسخ من همیشه این بوده و هست که نگهداری آب در سرزمین خشک ایران در پشت سدها کاری اشتباه است.
ما چارهای جز برداشتن سدها و اصلاح توازن هیدرولوژیک کشور نداریم. آب در ایران باید به آبخوانها برود و میزان مصرف آب متناسب با حجم آبخوانها مدیریت شود. ولی از خودم میپرسم مگر میشود 700 سد ایران را برداشت؟
اگر این سدها را بردارند، با این جغرافیایی که برمبنای ساخت سدها درست کردهاند، چه کنند؟ مگر میشود 10 میلیون جمعیت تهران و کرج را بدون این سدها سیراب کرد؟
این سدها ساخته شدهاند که با بزرگشدن شهرها، اقتصادی برمبنای بازی زمین و مسکن شکل گیرد. این سدها ازسوی تکنوکراتهای شهرنشین در ساختمانهای مجلل بالای شهر تهران طراحی شدهاند.
فرایند مطالعات و ساخت آنها اولویت شرکتهای قدرتمندی است که در ساخت و مشاوره سدها منافعی بسیار کلان دارند.
چه باید کرد؟
آیا باید گذاشت ناآرامی کشور را بگیرد و مردم در رنج و عذاب باشند؟ من پاسخی برای این سؤال ندارم.
چه کسی میتواند حدود سه، چهار دهه سیاستهای نادرست کشور را تغییر دهد؟ برداشتن حتی یک خشت از این ساختمان بدقواره، ممکن است باعث فروریختن آن شود.
اگر امثال کلانتری بر آنچه میگفتند باور داشتند، باید او در دوران چهارساله مدیریتش بر سازمان حفاظت محیط زیست، مجریان گتوند را به دادگاه میبُرد.
کاش آنهایی که امروز در خوزستان فریاد بیآبی سر میدهند، به طراحی و افتتاح سدهای جدید دیگر در این استان و مجاور آن اعتراض کنند.
یکی از آنها سد چمشیر در 25کیلومتری گچساران است.
یکی از مهندسان یک شرکت بزرگ مشاور سدساز در ایران دو بار به اتاق من آمد و اسنادی را به من نشان داد که این سد نیز درست مانند گتوند روی سازند نمکی گچساران است و فاجعه گتوند2 بهزودی با افتتاح آن سد تکرار میشود.
حرفش مستند و منطقی بود؛ سازند گچساران کل منطقه را گرفته است و هر سدی در هر نقطهای در آن منطقه ساخته شود، عاقبتش مانند سد گتوند است.
متأسفانه این مهندس دلسوز نه جرئت کرد مدارک را به من بدهد و نه حتی شماره تلفنش را به من داد.
وقتی رفت، دست بر پیشانی گرفتم که آخر چه شده است که مهندس باسابقه شرکت مشاور سدسازی کشور دست به دامن من گیاهشناس میشود ولی خودش جرئت نمیکند در همان شرکت به مدیرانش بگوید دست از جنایت دیگری در خوزستان بردارید. این است دلیل فاجعه امروز خوزستان.