طلاق می‌خواهم چون متوجه شدم زنم در نبود من...!

پوریا برای جدایی از همسرش از او وکالت گرفته است. آنها یک سال قبل ازدواج کردند و بعد از گذشت 8 ماه تصمیم به طلاق گرفتند.

کد خبر : ۲۳۵۲۰۹
لینک کوتاه کپی شد
0

به گزارش وقت صبح، پوریا برای جدایی از همسرش از او وکالت گرفته است. آنها یک سال قبل ازدواج کردند و بعد از گذشت 8 ماه تصمیم به طلاق گرفتند. پوریا درباره این جدایی توضیح می‌دهد.

تصمیم من بود. همسرم هم قبول کرد. من برای انجام کارهایش آمده‌ام.

*چرا همسرت همراهت نیامده است؟

همسرم همان موقع که تصمیم به طلاق گرفتیم در دفترخانه نامه‌ای داد و همه چیز را به من سپرد و بعد خودش رفت. من از آن به بعد دیگر با او در ارتباط نبودم و حکم طلاق را هم برای برادرش می‌فرستم.

*چطور با هم آشنا شدید؟

او خواهر دوستم بود. من در رفت و آمدها با او آشنا شدم و بعد هم در سفر خارج از کشور که داشتیم رابطه بین ما جدی شد و تصمیم گرفتیم ازدواج کنیم.

*چرا تصمیم به طلاق گرفتی؟

رویا اصلا دختری نبود که بخواهد و بتواند زندگی اداره کند. او هنوز آمادگی این کار را نداشت. به طور مرتب با دوستانش بیرون می‌رفت و برنامه‌هایش را با آنها هماهنگ می‌کرد. اصلا کارهایش را با من هماهنگ نمی‌کرد. وقتی معترض می‌شدم می‌گفت به تو ربطی ندارد. من ازدواج کردم که زندگی‌ام سر و سامان بگیرد. اینطوری بی‌سر و سامان‌تر شده بودم. حتی نمی‌توانستم برای یک مهمانی هماهنگی بکنم چون اصلا نمی‌دانستم زنم کجاست. اگر به تنهایی هم می‌رفتم نمی‌توانستم جواب مردم را بدهم.

*گفتی برادر همسرت دوست تو است. رابطه دوستی شما به خاطر این مساله بهم نخورد؟

برادرش قبول دارد که خواهرش زن زندگی نیست. او خودش به من گفت که اگر از خواهرش جدا شوم ناراحت نمی‌شود. چون شرایط را می‌دید.

*مگر شرایط شما چه بود؟

قبل از طلاق سه ماه بود که رویا به خانه من نمی‌آمد. او حتی گفت برای طلاق به دادگاه نمی‌آید و به من وکالت داد. با چنین شرایطی کدام مردی حاضر به ادامه دادن است.

*پس از طلاق چه می‌کنی؟

می‌دانم دوران سختی را خواهم داشت چون همسرم را دوست داشتم اما سعی می‌کنم به زندگی برگردم.