زندگی محمد علی بهمنی؛ من از تو می‌نویسم و این کیمیا کم است

امروز خبر رسید که شاعر در بیمارستان بستری است، حالش وخیم است و تکلمش را از دست داده است، سکته مغزی گریبان شاعر عاشقانه‌ها را گرفته است و حالا چشم به ثانیه‌ها می‌دوزیم که از حال برگشتنش خبری شود.

کد خبر : ۲۳۲۰۵۱
لینک کوتاه کپی شد
0

وقت صبح- مانلی فخریان؛ محمدعلی بهمنی درباره خودش می‌گوید: «دو ماه به زمان تولّدم باقی‌مانده بود که برادرم در دزفول بیمار می‌شود.

خانواده هم از این فرصت استفاده می‌کنند تا به عیادتش بروند. این است که در قطار به دنیا آمدم و در شناسنامه‌ام درج شد متولد دزفول، چون دایی من در ثبت احوال آن منطقه بود، شناسنامه‌ام را همان زمان می‌گیرد.

البته زیاد آنجا نبودم، همان زمان ۱۰ روز یا یک ماه را در آنجا سپری کردیم، در اصل تهرانی هستیم.

پدرم برای ده ونک و مادرم برای اوین است.

در اصل ساکن خود بندرعباس بودیم. دوران کودکی را تهران، بخش شمیرانات، شهر ری، کرج و… به‌صورت پراکنده بودیم، چون پدرم شاغل در راه‌آهن بود، مأموریت‌های ایستگاهی داشتند. از سال ۱۳۵۳ به بندرعباس رفتم.»

او شاعر بی صدایی نبوده و در سال‌های اخیر حضور شعرش و حرف‌هایش سروصدا هایی به پا کرده است.

از جمله اینکه در دفاع سرسختانهٔ او از غزل پست‌مدرن با جملهٔ «اگر حافظ هم امروز بود غزل پست‌مدرن می‌گفت»، روبه‌رو شدیم.

حبیب خواننده لس‌آنجلسی که سال‌های آخر عمرش را در ایران گذراند در یکی از قسمت‌های آهنگ خرچنگ‌های مردابی که شعر آن از محمدعلی بهمنی است اشتباه می‌کند و آن قسمت را اشتباه می‌خواند و به خاطر عدم دسترسی شاعر به خواننده این آهنگ به همان صورت می‌ماند.

همچنین او در شهریور ۱۳۹۷ با انتشار مطلبی، خداحافظی‌اش از ریاست شورای شعر و ترانه دفتر موسیقی وزارت ارشاد را اعلام کرد.

وی در انتهای یادداشت خود چنین نوشت:

من با آگاهی اشتباهم از قبول (ریاست شورای ترانه)- نه به دلیل این‌که شش ماه است کارشناسانش هم حقوقی دریافت نکرده‌اند. فقط به این دلیل که دیگر مزاحم ترانه‌های ضعیف نباشم. باشرم خداحافظی می‌کنم.

— منبع اینستاگرام شاعر

محمدعلی بهمنی در سال ۱۳۷۸ تندیس خورشید مهر به‌عنوان برترین غزل‌سرای ایران را دریافت کرد.

در سال ۱۳۸۳ هم‌زمان با برگزاری ششمین کنگرهٔ سراسری شعر و داستان جوان در بندرعباس نکوداشت محمدعلی بهمنی برگزار شد.

اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است

دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است

اکسیر من نه اینکه مرا شعر تازه نیست

من از تو می‌نویسم و این کیمیا کم است...

عماد رام، حبیب، حمیرا، رامش، شادمهر عقیلی، ناصر عبداللهی، همایون شجریان و علیرضا قربانی از خوانندگان اشعار او بودند.

او در چاپخانه با زنده‌یاد «فریدون مشیری» که آن روزها مسئول صفحه ادبی هفت تار چنگ مجله روشنفکر بود، آشنا شد و نخستین شعرش در سال ۱۳۳۰، یعنی زمانی که او تنها ۹ سال داشت، در مجله روشنفکر به چاپ رسید.

وی در قالب‌های مختلف از کلاسیک، نیمایی و سپید به سرودن پرداخته است؛ اما وجه غالب شعرهای او، غزل هست.

شاعر را می‌توان از زمره ترانه‌سرایان موفق این روزگار دانست.

او تاکنون با شرکت در برخی همایش‌های سراسری شعر دفاع مقدس، علاقه‌مندی خود را به حضور در این عرصه نشان داده است.


ساده بگم دهاتی‌ام

اهل همین نزدیکیا

همسایه روشنی و هم خونه تاریکیا

ساده بگم ساده بگم

بوی علف میده تنم

هنوز همون دهاتیم

با همه شهری شدنم


گفتم بدوم تا تو همه فاصله ها را

تا زودتر از واقعه گویم گله‌ها را

چون آینه پیش تو نشستم که ببینی

در من اثرِ سخت‌ترین زلزله‌ها را

پرنقش تر از فرشِ دلم بافته‌ای نیست

ازبس‌که گره زد به گره حوصله‌ها را


اولین مجموعه محمدعلی بهمنی به نام «باغ لال» را انتشارات بامداد در سال 1351 منتشر کرد و در پی آن آثار بسیاری از وی به دست مخاطبانش رسید.

دو مجموعه‌ی گاهی دلم برای خودم تنگ می‌شود و شاعر شنیدنی است از آثار بسیار مشهور در کارنامه‌ی بهمنی، به چاپ دهم نیز رسیده است.

بهمنی سال 1378 غزل‌سرای نمونه کشور شد و سال 1385 در نخستین دوره‌ی جشنواره شعر فجر به اتفاق حسین منزوی برگزیده‌ی بخش شعر کلاسیک شد و هم در فهرست چهره‌های ماندگار شعر قرار گرفت.

گر جسارت بهمنی و هم نسلانش همچون منزوی، بهبهانی و نیستانی نبود قطعاً نوگرایی در غزل بیش از چند دهه به تأخیر می‌افتاد. بهمنی در غزل‌هایش همواره چشمی به نیما دارد و بسیار درست می‌گوید که: «جسمم غزل است؛ اما روحم همه نیمایی است.»

در بین آثار بهمنی گاهی دلم برای خودم تنگ می‌شود بی هیچ تردید در رشد غزل معاصر، مجموعه ایی بس تأثیرگذار است.

محمدعلی بهمنی سال‌ها پیش با صدیقه نیر قره گوزلو ازدواج کرده است.

او می‌گوید من همه شعرهایم را برای همسرم می‌گویم چه آنجایی که به او اشاره کردم و چه جایی که اشاره نکرده باشم. خانمم مدیر انتشارات چی چی کا و ناشر بیشتر آثار من است.

فرزندان محمدعلی بهمنی

محمدعلی بهمنی و همسرش دارای یک پسر و ۵ دختر به نام‌های بهمن، ترانک، ساده، آیه، غزل و واژه هستند.

آثار:

- باغ لال

- در بی‌وزنی

- عامیانه‌ها

- گیسو، کلاه، کفتر

- گاهی دلم برای خودم تنگ می‌شود

- شاعر شنیدنی است

- همواره عشق

- هوا دونفره هم که باشد در من جمعیتی است

- یه حرف یه حرف حرفای من کتاب شد

- من زنده‌ام هنوز غزل فکر می‌کنم

- گزیده‌ای از پنج کتاب در یک کتاب

- گزیده اشعار محمدعلی بهمنی

- مجموعه اشعار

- صبح زود یه قاصدک سوار باد خنک

- عشق است

- خیال که خیس نمی‌شود چتر برای چه؟

- چشمه صبح

- خوب‌ترین حادثه می‌دانمت