سریال ایلجیما و بازگشت ایلجیما (ایلجیما ۲)؛ دو روایت متفاوت از رابین هود کره ای!

دو سریال کره‌ای، ایلجیما (2008) و بازگشت ایلجیما (2009) که با عنوان رودخانه ماه هم شناخته می‌شود، هر دو حول شخصیت ایلجیما، یک قهرمان مردمی کره‌ای شبیه به رابین هود هستند. با این حال، چندین تفاوت اساسی بین آنها وجود دارد:

کد خبر : ۲۳۱۵۹۵
لینک کوتاه کپی شد
0

وقت صبح- در ادامه با نگاهی تحلیلی به بررسی تفاوت‌های این دو درام تلویزیونی می‌پردازیم.

  • شروع داستان:

- ایلجیما (2008): ایلجیما در این سریال فرزند یک خانواده اشرافی است که به‌خاطر ظلمی که از طرف اشراف و امپراتور بر آنها روا داشته می‌شود، به دامان طبقه فرودست جامعه پناه می‌برد و از آنجا شروع به رشد می‌کند. او در بزرگسالی در پی انتقام خانواده‌اش شروع به مبارزه با اشراف می‌کند.

- بازگشت ایلجیما (2009): ایلجیما در این داستان فرزند همسر پنهانی و صیغه‌ای یک مرد اشراف‌زاده است که پدرش آنها را به‌خاطر آبرو طرد می‌کند. ایلجیما در پناه یک خانواده فرودست چینی بزرگ می‌شود و به دنبال هویت خود به کره برمی‌گردد اما دوباره توسط پدر طرد می‌شود. نفرت و کینه او از طبقه اشراف در اینجا شکل می‌گیرد و زمینه مبارزه و قیام او می‌شود.

  • طرح و تمرکز داستان:

 - ایلجیما (2008): این سریال در درجه اول بر سفر ایلجیما برای تبدیل شدن به یک قهرمان تمرکز دارد. خلاصه داستان حول محور تبدیل او از مرد جوانی است که به دنبال انتقام رفتار ناعادلانه خانواده‌اش است به یک مراقب نقابدار که از ثروتمندان دزدی می‌کند و به فقرا کمک می‌کند. خط داستانی شامل یک داستان فرعی عاشقانه قابل توجه است و رشد شخصی و مبارزات درونی او را به تصویر می‌کشد.

 - بازگشت ایلجیما (2009): این سریال زمینه تاریخی وسیع‌تری را ارائه می‌دهد و به محیط سیاسی-اجتماعی آن زمان می‌پردازد. این فیلم زندگی ایلجیما را به شیوه‌ای اپیزودیک گونه به تصویر می‌کشد و رویدادها و ماموریت‌های مختلفی را که او انجام می‌دهد را شرح می‌دهد. این روایت بیشتر بر تأثیر اعمال او بر جامعه و اطرافیانش متمرکز است، از جمله ظرافت‌های تاریخی و سیاسی.

 

  • پردازش شخصیت:

 -ایلجیما (2008): توسعه شخصیت ایلجیما بیشتر بر روی انتقام شخصی او و کشف هویت واقعی او متمرکز است. این سریال بر تکامل او از یک مرد جوان تا حدودی بی‌پروا به یک قهرمان بالغ که عمیقاً به عدالت و رفاه مردم عادی اهمیت می‌دهد تأکید می‌کند.

 - بازگشت ایلجیما (2009): در این نسخه، ایلجیما از ابتدا به‌عنوان شخصیتی بالغ‌تر و ترکیب ‌بندی شده به تصویر کشیده شده است. این سریال به بررسی دیدگاه فلسفی او در مورد زندگی و عدالت می‌پردازد. تمرکز کمتر بر انتقام گیری شخصی او و بیشتر بر ماموریت او برای ایجاد تغییر اجتماعی است.

  • عناصر عاشقانه:

 - ایلجیما (2008): بعد عاشقانه نقش بسزایی در این سریال دارد. داستان عشق بین ایلجیما و علاقه عشقی او یک داستان فرعی اصلی است که انگیزه و اقدامات او را در طول سریال هدایت می‌کند.

 -بازگشت ایلجیما (2009): در حالی که عناصر رمانتیک وجود دارد، آنها در خط داستانی اصلی نیستند. این سریال تاکید بیشتری بر ماموریت گسترده‌تر ایلجیما و روابط مختلفی که او با شخصیت‌های مختلف برقرار می‌کند، دارد.

  • بیان و سبک:

 - ایلجیما (2008): این سریال، بیان اغلب ملودراماتیک و احساسی‌تری دارد و بر پیچش‌های داستانی دراماتیک و احساسات شدید شخصیت تمرکز دارد. سبک بصری شامل سکانس‌های اکشن پر جنب و جوش و تلطیف شده و مجموعه‌های دراماتیک است.

 - بازگشت ایلجیما (2009): این سریال لحن آرام‌تر و انعکاسی دارد. اغلب شامل یک سبک بصری واقع گرایانه و تاریخی است که بر تنظیمات دوره‌های دقیق و سکانس‌های اکشن بیشتر تمرکز دارد.

  • ساختار روایی:

 - ایلجیما (2008): روایت روندی خطی‌تر و ساده‌تر را با آغاز، میانه و پایان روشن دنبال می‌کند.

 - بازگشت ایلجیما (2009): ساختار روایت بیشتر اپیزودیک و تکه تکه است و منعکس کننده مراحل مختلف زندگی و ماموریت‌های مختلف ایلجیما است. این رویکرد دید وسیع‌تری از تأثیر شخصیت در طول زمان ارائه می‌دهد.

  • تولید و تصاویر:

 - ایلجیما (2008): تولید بر صحنه‌های پر انرژی و از نظر بصری چشمگیر با ترکیبی از درام و اکشن تاکید دارد. این سریال از جلوه های ویژه و اکشن بسیار سبک استفاده می‌کند.

 - بازگشت ایلجیما (2009): ارزش‌های تولید بر دقت تاریخی و تصویری واقعی‌تر از دوره تمرکز دارد. صحنه‌های اکشن بیشتر پایه‌گذاری شده‌اند و تاکید بیشتری بر صحت تنظیمات و لباس‌ها وجود دارد.

این تفاوت‌ها منجر به دو تفسیر متمایز از افسانه ایلجیما می‌شود که هر کدام برای می‌تواند برای مخاطبان جذاب باشند و برداشت‌های منحصر به فردی از داستان و شخصیت افسانه‌ای رابین هود کره ارائه دهند.