در سری جدید بازی شاهزاده ایرانی؛ آخرین پادشاه چه می گذرد؟

بازگشت سری Prince of Persia با The Lost Crown این بار در قالب و ظاهری بسیار متفاوت رخ داده است. آیا با نتیجه‌ای راضی‌کننده مواجه هستیم؟

کد خبر : ۲۲۳۷۴۱
لینک کوتاه کپی شد
0

گیمفا نوشت: داستان بازی Prince of Persia The Lost Crown، در زمان حمله‌ی حکومت کوشانیان به ایران آغاز می‌شود؛ جایی که ما کنترل سارگون، یکی از هفت قهرمان و دلاور گارد جاویدان ایران را بر عهده می‌گیریم.

پس از نبرد ابتدایی گارد جاویدان با ارتش کوشانیان و بازگشت به تخت جمشید، غسان (Ghassan)، شاهزاده‌ی سلطنتی ایران طی فعل و انفعالاتی ربوده شده و به کوه قاف برده می‌شود.

کوه قاف، زمانی مرکز علم، دانش و علوم مختلف بود تا اینکه به طور ناگهانی، اکثر ساکنان آن جانشان را از دست دادند و اکنون، کوه قاف، منطقه‌ای ممنوعه و مرگبار به شمار می‌رود که با نفرین‌های عجیب و غریبی دست و پنجه نرم می‌کند.

سارگون همراه دیگر دلاوران گارد جاویدان، راهی کوه قاف شده و ماجراجویی پر فراز و نشیب خودشان برای نجات شاهزاده غسان را آغاز می‌کنند.

داستان بازی، به نسبت ساختار خوبی دارد و به لطف چند اتفاق کلی که بهتر است به آن‌ها اشاره نکنم، تعلیق خوبی نیز در دل خود جای داده و کاملا می‌تواند مخاطب را با خود همراه سازد.

صد البته انتظار داستانی خارق‌العاده یا حیرت‌آور را نداشته باشید.

شخصیت پردازی شخصیت‌ها بسیار خوب صورت گرفته و از تک تک دلاوران گارد جاویدان و خصوصا خود سارگون گرفته، تا دیگر شخصیت‌های بازی، شاهد پرداخت و بلوغ شخصیتی بسیار خوبی هستیم.

سارگون کاملا حس و حال قهرمان جوان و خامی که به دنبال ماجراجویی است را به خوبی منتقل می‌کند و در طول داستان نیز به بلوغ خوبی می‌رسد.

کوه قاف، میزبان راز و رمز‌های کوچک و بزرگ مختلفی است که در طول داستان اصلی یا هنگام اکتشاف در محیط و خواندن کتیبه‌ها، می‌توانید بسیار عمیق‌تر و کامل‌تر با دنیای بازی آشنا شوید.

لازم به ذکر است که کوه قاف و تمام مناطق مربوط به آن، از لحاظ Lore و پیشینه تاریخی، بسیار هنرمندانه و جذاب طراحی شده‌اند.

بازی Prince of Persia The Lost Crown عنوانی اکشن پلتفرمینگ دو بعدی است که از بسیاری از آثار پیشین خود، الهامات زیادی را گرفته است. از المان‌های Metroidvania در ساختار مراحل گرفته تا سکانس‌های پلتفرمینگ زمان دار و ده‌ها المان کوچک و بزرگ دیگری که مشابه آن‌ها را به دفعات در آثار دو بعدی مختلف دیگر، دیده‌ایم.

مبارزات بازی Prince of Persia Lost Crown، هر آن چیزی است که از یک بازی اکشن دو بعدی انتظار دارید. سریع، پر هیاهو و هیجان انگیز است. سلاح اصلی سارگون یک جفت شمشیر بلند با استایل عربی است که در طول مبارزات از آن‌ها بهره می‌برد.

در کنار این سلاح اصلی، با پیشرفت در بازی، قابلیت‌ها و سلاح‌های جدیدی مثل کمان نیز به تجهیزات سارگون اضافه می‌شود که نه تنها در مبارزات مفید خواهند بود بلکه در حل بسیاری از پازل‌ها و معما‌ها نیز ضروری به شمار می‌آیند.

یکی از مهم‌ترین ارکان اصلی مبارزات بازی، بر پایه حملات و قابلیت‌های آترا است. آترا جادویی است که سارگون با استفاده از آن می‌تواند حرکات خاصی را انجام دهد.

دور خود طوفان آغاز کند، حمله‌ای مرگبار به جلو انجام دهد، خود را Heal کند و دیگر قابلیت‌هایی که با پیشروی در بازی و اکتشاف در محیط به آن‌ها دست پیدا خواهید کرد. آترا با آسیب زدن به دشمنان و Parry کردن حملات آن‌ها پر شده و با دریافت آسیب تخلیه می‌شود.

صحبت از Parry شد، بد نیست در مورد دو مکانیزم دفاعی-ضد حمله‌ای بازی نیز صحبت کنیم. مکانیزم اول همانطور که اشاره کردم Parry است که هنگام برخی حملات خاص دشمنان که با رنگ زرد مشخص شده‌اند، اگر در لحظه مناسب دفاع کنید، دشمن را Parry کرده و شاهد یک انیمیشن ضد حمله‌ی خاص خواهید بود که هم آسیب زیادی به دشمنان وارد می‌کند و هم میزان مناسبی آترا به شما می‌دهد. خصوصا در اکثر باس فایت‌ها، Parry یکی از بهترین ابزار‌های ممکن برای شما به شمار می‌آید.

قابلیت دیگر حا خالی دادن یا بهتر از بگویم خزیدن از زیر دشمنان است که خصوصا هنگام حملات غیر قابل Parry که با رنگ قرمز مشخص شده‌اند، بسیار کارآمد است و هم شما را از آسیب احتمالی نجات می‌دهد و هم فرصت ضد حمله مناسب را در اختیار شما قرار می‌دهد.

در واقع چهار رکن اصلی مبارزات، حملات با شمشیر، قابلیت‌های آترا، جاخالی دادن و Parry کردن هستند.

مبارزات بازی، در کل قابل قبول و جذاب هستند، اما باید بگویم به شخصه انتظار داشتم که در بطن مبارزات، شاهد کمبو‌های ترکیبی یا حملات سبک و سنگین مختلفی باشیم و مبارزات بازی عمق بیشتری داشتند.

شاید در دید اول این حرف کمی سختگیرانه به نظر بیاید، اما وقتی بعد از ۱۵ ساعت تجربه‌ی مداوم بازی، تنها با یک یا دو کمبو و الگوی حملات مبارزه کنید، متوجه می‌شوید که اگر بازی حملات ویژه یا حملات سبک، سنگین و ترکیبی را در دل خود جای داده بود، قطعا مبارزات بازی جذاب‌تر و لذت‌بخش‌تر از پیش می‌شدند.

کوه قاف، از مکان‌ها و مناطق متعددی تشکیل شده‌است. از مناطق زیرزمینی و فاضلاب‌ها گرفته، تا جنگل‌های هیرکانی و مناطق کوهستانی مختلف‌. هر کدام از این مناطق، آیتم‌ها و راز و رمز‌های مختلفی در دل خود جای داده‌اند. در برخورد اولیه، بسیاری از راه‌ها، مسیرها و مناطق قابل دسترسی نیستند و با پیشروی در بازی و به دست آوردن وسیله یا ابزاری خاص، میتوانید به این مناطق یا مسیرها دسترسی پیدا کنید.

به همین دلیل Backtracking در بازی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و از آن جایی که دنیای بازی ساختاری در هم تنیده و یک پارچه دارد، باید مدام بین مناطق جدید و قدیمی در حرکت باشید.

اینجا بازی یکی دیگر از مشکلات خودش را نشان می‌دهد. درخت‌های جادویی به نام واک واک در بازی حضور دارند که حکم Checkpoint را دارند و شما می‌توانید معجون‌ها، تیر‌ها و سلامتی خود را در این درخت‌ها تجدید کنید و پیشرفت خود را ذخیره کنید.

این درخت‌ها در سرتاسر دنیای بازی به چشم می‌خورند. اما امکان جابه‌جایی بین این درخت‌ها وجود ندارد و قابلیت Fast Travel در بازی، تنها از طریق مجسمه‌های هما ممکن است که متاسفانه هم تعداد این مجسمه‌ها نسبت به وسعت و گستردگی نقشه کم است و هم فاصله‌ی این مجسمه‌ها از یکدیگر بسیار زیاد است.

در واقع وقتی قرار است به لوکیشن‌های تکراری دوباره سر بزنید، باید مسیر قابل توجهی را بارها و بارها طی کنید که خصوصا در اواسط بازی آزار دهنده می‌شود.

از طرف دیگر، بسیاری از مناطق فرعی بازی دارای درخت واک واک نیستند و اگر در طی کاوش در این مناطق کشته شوید، باید مسیر نسبتا طولانی را دوباره طی کنید تا دوباره به مکان قبلی برسید.

در برخی مناطق بازی مثل دانجن‌‌های سمی که پر است از تله و سم، با توجه به ناشناخته بودن محیط امکان مرگ وجود دارد و همین مسئله باعث می‌شود در برخی مناطق، کمی اکتشاف لذت خود را از دست بدهد.

لازم به ذکر است از آن جایی که به شخصه بازی را روی سطح قهرمان (معادل Hard) تجربه کردم، این مسئله بیش از پیش به چشم می‌آمد.

 

سازندگان می‌توانستند به راحتی با قرار دادن قابلیت سفر بین درختان واک واک، یا ایجاد Checkpoint‌های موقت که مشابهش را در بسیاری بازی‌های دیگر دیده‌ایم، این مشکل را حل کنند. البته باید بگویم در اکثر مسیر‌های اصلی این مشکل آن چنان به چشم نمی‌آید و بیشتر برای مناطق فرعی و هنگام Backtracking این مسئله مشکل ساز می‌شود.

اکتشاف در محیط‌های بازی ارزشمند است و از آیتم‌های مختلف مثل طلسم‌های مختلف گرفته تا شمش‌های مورد نیاز برا آهنگری و برخی مراحل فرعی، فعالیت‌های زیادی در Prince of Persia Lost Crown برای انجام دادن وجود دارد.

برخی مراحل فرعی شما را به نبرد با جنگجویان گمشده وادار می‌کند و مراحل دیگر نیز حول محور کمک به افراد آسیب دیده‌ی کوه قاف جریان دارند. خوشبختانه این مراحل فرعی معمولا پاداش خوبی به همراه دارند و تکمیل آن‌ها شما را قوی‌تر و مجهز‌تر می‌سازد.

به شکل قابل پیشبینی‌ای، شاهد ارتقاء‌های متعددی در بازی هستیم. از پیدا کردن چهار گلبرگ جادویی برای افزایش سلامتی گرفته، تا فروشگاه بازی به اسم مغان که می‌توانید میزان و تاثیر معجون سلامتی را در آن جا افزایش دهید و آیتم‌های مختلفی خریداری کنید.

با پیشروی در بازی، استفاده از آهنگری نیز در اختیار شما قرار می‌گیرد که با استفاده از کریستال‌ها و منابع مورد نیاز مثل شمش‌های آهنگری، می‌توانید تمام وسایل خود، از شمشیر سارگون گرفته تا کمان و طلسم‌های او را ارتقاء دهید. طبیعتا هر چه بیشتر در محیط کاوش کنید، مراحل فرعی را انجام دهید و کریستال‌های بیشتری به دست بیاورید، بهتر و کامل‌تر می‌توانید خود را مجهز کنید.

 

تنوع دشمنان بازی قابل قبول است و با تغییر محیط، شاهد دشمنان مختلف‌تر و جدید‌تر نیز هستیم. خوشبختانه تنوع باس‌فایت‌های بازی نیز بسیار قابل قبول است و اکثرا این باس‌ها بر اساس هیولاهای باستانی ایران، مثل Maneater (مردخوار) طراحی شده‌اند که بسیار قابل تحسین است.

یکی از بزرگ‌ترین نقاط قوت بازی، وفاداری و استفاده کامل و جامع از اساطیر و افسانه‌های قدیمی ایران است. بسیاری از آیتم‌ها و طلسم‌های بازی، بر اساس پادشاهان یا شخصیت‌های اساطیری ایران، مثل ارسلان نام‌گذاری شده‌اند، ققنوس، هما و بسیاری از المان‌های اساطیری در بازی نقش پررنگی دارند و معماری مناطق کوه قاف نیز بر اساس معماری هخامنشی و تخت جمشید صورت گرفته است. ترکیب این فضای اساطیری با موسیقی متن جذاب، حال و هوا و اتمسفری بسیار جذاب را برای مخاطبان ایرانی رقم خواهد زد.

صحبت از موسیقی شد، بد نیست به صداپیشگی بسیار مناسب و درخور نسخه‌ی ایرانی بازی نیز اشاره کنم. تقریبا صداپیشگی تک تک شخصیت‌های بازی، فوق‌العاده کار شده و یادآور دوبله‌های ارزشمند فارسی در سال‌های دور است. خود شخصیت سارگون نیز صداپیشگی بسیار خوبی برای او صورت گرفته و در کل، سطح فنی صداپیشگی بازی جای بحث و انتقادی را باقی نمی‌گذارد.

گرافیک فنی و هنری بازی، استایلی بسیار مینیمالیستی و ساده دارد و محیط‌ها، شخصیت‌ها و اجسام، جزییات کمی دارند. البته طیف رنگ به کار رفته در بازی وسیع است و مناظر چشم نوازی را رقم زده است، اما از سوی دیگر، باید بگویم می‌توانستیم شاهد استایل گرافیکی پر جزئیات‌تر و واقع‌گرایانه‌تری باشیم که در نهایت می توانست جلوه‌ی بصری زیبا‌تری به بازی ببخشد. اشتباه نکنید، بازی در شرایط فعلی نیز زیباست، اما تا حد قابل قبول فاصله دارد و به شخصه اعتقاد دارم می‌توانستیم شاهد آرت استایلی جذاب‌تر و واقع‌گرایانه‌تر باشیم.

مشکل فنی یا گرافیکی خاصی به جز یک مورد در طول تجربه بازی مشاهده نکردم که البته متاسفانه همان یک مورد فوق‌العاده عذاب آور بود، در همان ساعات ابتدایی بازی، یکی از معماهای اصلی که با آب سر و کار دارد دچار مشکل شد و عملا پیشرفت بازی غیر ممکن شد. چند ساعت تمام مناطق بازی را برای پیشروی جست و جو کردم اما در نهایت، مجبور شدم بازی را مجددا از ابتدا آغاز کنم! البته فکر کنم جز معدود آدم‌های بد شانس در این زمینه بودم چرا که در ادامه‌ی بازی به باگ یا مشکل خاصی برنخوردم.