خودآزاری دقیقا چه شکلی است؟

معمولا اتاق تراپی این افراد اینگونه می‌گذرد که شخص مازوخیست با اینکه شکایت می‌کند که دائماً مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرد در همان لحظه نشانه‌هایی از خرسندی در آنها دیده می شود.

کد خبر : ۲۲۲۰۳۸
لینک کوتاه کپی شد
0

وقت صبح- رودابه منوچهری، پژوهشگر نوروساینس؛ وقتی نگاهی به تمام تئوری‌های فروید می‌کنیم اصل لذت در تمام ایده‌های او به چشم می‌خورد.

 لب کلام تفکر فروید این است که انسان بر اساس اصل لذت در جستجوی لذت و خودداری از درد به جهت ارضای نیازهای جسمی و روحی است.

اما فروید در یافته‌های خود وقتی به شخصیت خود تخریب‌گر یا مازوخیست رسید بسیار گیج شده بود چون نه تنها این شخصیت در پی لذت و دوری از درد نبود بلکه کاملاً متقابل  آن عمل می‌کرد؛ یعنی از احساس درد لذت می‌برد و از پیروزی و خوشحالی رنج.

بررسی شخصیتی که خود را نابود می‌کند دو بعد ساده و پیچیده دارد. ابتدا به بعد ساده آن می‌پردازیم و سپس به بعد پیچیده آن و سپس به آن چیزی که در ناخودآگاه می‌گذرد نگاهی می‌اندازیم.

معنای مازوخیسم و شخصیت خود تخریبگر

مازوخیسم شخصیت متضاد سادیسم است. طبق تعریف‌ها شخصیت سادیستیک شخصیتی است که از ایجاد درد در دیگران احساس لذت می‌کند.

کلمه سادیسم از نویسنده معروفی به نام Marquis de sade, گرفته شده است. او در نوشته‌هایش در کمال لذت شخصیت سادیسمیک را شرح می‌داد.

 گفته می‌شود زمانی که مارکوس کوچک بوده پدرش خانواده آنها را ترک می‌کند و مادرش نیز به صومعه می‌پیوندد و از آنجایی که پدر و مادر مارکوس در دسترس نبودند که آنها را شماتت کند به صورت ناخودآگاه راه دیگری را پیدا می‌کرده تا از آنها انتقام بگیرد.

کلمه مازوخیسم را روانشناس استرالیایی  Richard von Krafftاز نام نویسنده استرالیایی  Leopold von Sacher-Masoch  و از کتابی که در رابطه با شخصیت مازوخیسم نوشته گرفته است.

گفته می‌شود که خودش از این اقتباس خوشحال  نبوده است، اما ریچارد معتقد بود که لئو در واقع شخصیت خود را در کتابش به تفسیر می‌کشد.

شخصیت مازوخیسم از نظر انجمن روانشناسان آمریکا

فرد مازوخیسم کسی است که برای رهایی از احساس گناه به صورت مدام و مشخص خود را تحقیر و تخریب می کند.

او زندگی خود را در بدبختی غوطه ور می‌سازد تا آنجا که در برخی موارد به  صورت فیزیکی نیز به خود آسیب می‌زند.

در برخی موارد برای متخصصین این سوال پیش می‌آید که با توجه به اینکه هر کسی رفتاری را از کسی در گذشته خود یاد گرفته است شخص مازوخیست با توجه به اینکه این رفتار را از کسی یاد نگرفته است چطور اجرا می‌کند؟

برای مثال کودکی که در خانواده‌ای بزرگ می‌شود که دائم بحث و جدل در آن جریان دارد و هیچ کسی بابت ش عذرخواهی نمی‌کند وقتی بزرگ می‌شود احساس می‌کند که نیازی ندارد از کسی بابت رفتار بدش عذرخواهی کند

و در مقابل کودکی که در خانواده‌ای بزرگ می‌شود که گاهی در آن دعوا و خشم و عصبانیت وجود دارد اما والدین بابت رفتار زشتشان عذرخواهی می‌کنند یاد می‌گیرد که زمانی که کسی را دوست داریم و کار اشتباهی انجام می‌دهیم باید از او عذرخواهی کنیم و همچنین یاد می‌گیرد که به عمد نباید به دیگران آسیب زد

 

آیا مازوخیسم می‌تواند خوب باشد

علی رغم اینکه مازوخیسم آسیب زننده و تخریبگر است در زیر مثال‌هایی را می‌بینید که مازوخیسمی که انتخاب شونده باشد می‌توانند نتایج خوبی داشته باشند.

مادری کردن در واقع نوعی مازوخیسم می‌باشد یعنی رفاه و آسایش فرزندان خود را مقدم بر خود دانستن.

اخلاقیات، در یک جامعه ما گاهی بر اساس اصول اخلاقی قدم‌هایی را بر ضد خود برمی‌داریم که ممکن است اثرات مخرب کوتاهی داشته باشد اما در کل و در طولانی مدت به نفع جامعه می‌باشد

مازوخیسم اخلاقی می‌تواند راه به جاهای خطرناکی ببرد

پیشروی زیاد در مازوخیسم اخلاقی بسیار آسیب زننده است این افراد می‌توانند دائماً در جامعه دیگران را شماتت کنند و خود را بر حق بشمارند.

به عنوان مثال هلن پرستاری بود که در بیمارستان روزانه بیش از ۸ ساعت کار می‌کرد و توجیه او این بود که بقیه کارمندان بیمارستان آنطور که باید کارشان را خوب انجام نمی‌دهند او می‌گفت من یکی از آنها نخواهم بود و باید کارم را به نحو احسن بتوانم انجام دهم.

معمولا اتاق تراپی این افراد اینگونه می‌گذرد که شخص مازوخیسم در حالی که شکایت می‌کند که دائماً مورد ازار و اذیت قرار می‌گیرد در همان لحظه نشانه‌هایی از خرسندی در آنها دیده می شود.

و از سوی دیگر تراپیست کاملاً متوجه است که شخص مازوخیسم چطور افراد سادیسمیک را به خود جذب و آنها را ترغیب به آزار می کند.

تعریف شخصیت مازوخیسم از نظر انجمن روانشناسان آمریکا

اختلال شخصیتی که با بی میلی به جستجوی فعالیت های لذت بخش، ترغیب دیگران به استثمار یا سوء استفاده از خود، تمرکز بر بدترین ویژگی های شخصی، و تمایل به خرابکاری در زندگی خوب شناخته می شود.

حال بیایید به این مسئله فکر کنیم که حتی افراد عادی در رفتار روزانه خود کارهای مخربی انجام می‌دهند مانند تمام نکردن یک کتاب ورزش نکردن سیگار کشیدن و غیره.

اما در فرد مازوخیسم این رفتارها تعمیم یافته و هدفمند دنبال می‌شوند پس می تواند قضیه بسیار جدی و خطرناک باشد

حال همه ما گیج شده‌ایم که چرا اصلاً چرا یک فرد باید رفتارهایی را انجام بدهد که آسیب جسمی یا روحی احساسی بخورد و یا کار خود را به قصد از دست بدهد و زندگی خود را نابود سازد

تئوری معروف طبیعت یا تربیت

در اکثر موضوعات این مقوله بررسی می‌شود که طبیعت بر روند داستان تاثیر گذاشته و یا همان ژنتیک یا تربیت و محیط رشد او بعد از دهه‌ها بررسی به روی ریشه‌های به وجود آورنده مازوخیسم است.

 متخصصین به این نتیجه رسیدند که عامل به وجود آورنده مازوخیسم محیطی عاری از عشق می‌باشد و مسئولیت آن بر عهده کسانی است که می‌بایست به شخص عشق می‌دادند و از او مراقبت می‌کردند