کارشناسان نگارکند نامدار به «تنگ قَندیل» را دردانه‌ی سنگ‌نگاره‌های ساسانی کشور می‌دانند که یکی از زیباترین پیکره‌تراشی‌های عاشقانه‌ی تاریخ ایران را به تصویر کشیده است.

تصاویر/ عاشقانه‌ترین سنگ نگاره ایران را تاکنون دیده اید؟
کد خبر : ۲۱۹۸۰۸
لینک کوتاه کپی شد
0

به گزارش وقت صبح، نقش‌برجسته تنگ قندیل نقش‌برجسته‌ای مربوط به زمان شاهنشاهی ساسانی در شهر چنارشاهیجان (قائمیه) و در روستای قندیل است. 

این نقش‌برجسته صحنه ازدواج شاهنشاه بهرام دوم ساسانی با شهبانو شاپوردختک (دختر شاپورمیشانشاه) و همچنین نوه شاپور یکم (ملقب به شهبانوی شهبانوان) است. 

بهرام در وسط نقش، شاپوردختک در سمت چپ تصویر و در پشت سر بهرام دوم به گزارش بعضی از باستان‌شناسان کرتیر (موبد موبدان) حجاری شده‌است. 

اما این موضوع مورد اختلاف است، و بعضی دیگر نیز تصویر سمت راست را پسر بهرام دوم و شهبانویش شاپوردختک، بهرام سوم می‌دانند.

پژوهش‌گران و کارشناسان یکی از ارزشمندترین یادمان‌های تاریخی به‌جا مانده از روزگار باستان را سنگ‌نگاره‌ها می‌دانند. 

یادگارهایی که رویدادهای (: حوادث) گوناگون تاریخی همچون پیروزی، دلاوری، تاج‌ستانی، نبرد و رزم را به نمایش گذاشته است. 

در این میان، سنگ‌نگاره‌ی بسیار زیبایی از شاهنشاه ساسانی در شهر کازرون و روستای تنگ قَندیل به‌جا مانده که بیانگر عشق و وفاداری و مهرورزی است و با دیگر نگارکندهای (: نقش برجسته‌ها) ساسانی ایران، ناهَمسانی (: تفاوت) دارد. 

مکان

از شهر کازرون به سوی شهر نورآباد که رهسپار شوید در بخش چنارشاهیجان (قائمیه امروزی) و در شمال روستای تنگ قَندیل در درون تنگه‌ای پهن و زیبا با نگارکَندی روبه‌رو خواهید شد که به سنگ‌نگاره‌ی «تنگ قَندیل» نامدار شده است. 

یادمانی که کارشناسان و باستان‌شناسان از آن با نام یکی از برجسته‌ترین و ارزشمندترین یادگارهای ساسانی یاد می‌کنند. 

سنگ‌نگاره‌ای بی‌مانند (: منحصربه‌فرد) و یگانه که یکی از زیباترین صحنه‌های تاریخی ایران را به نمایش گذاشته است و از دیدگاه بررسی و پژوهش‌های تاریخی، آیینی و جایگاه اجتماعی دوره‌ی ساسانی دارای ارزش بسیار فراوانی است. 

در این نگارکَند (: نقش برجسته) با صحنه‌ای عاشقانه روبه‌رو هستیم که راز و رمزهای نهفته‌ای را در دل خود پنهان دارد. 

در سنگ‌نگاره‌ی تنگ قندیل، ما بیننده‌ی یکی از زیباترین چهره‌های بانوان ساسانی هستیم و همین جستار، ارزش آن را دوچندان کرده است. 

همچنین این نگارکند وارون (: خلاف) دیگر سنگ‌نگاره‌های ساسانی که بر روی صخره‌ی پیوسته به کوه تراشیده شده‌اند، بر روی یک تکه سنگ بزرگ جداگانه (: منفرد) در دامنه‌ی بستر یک رودخانه‌ی فصلی تراشیده شده است. ا

ز همین‌روی، کارشناسان سنگ‌نگاره‌ی نامدار به «تنگ قَندیل» را دُردانه‌ی نگارکندهای ساسانی ایران می‌دانند. 

سنگ‌نگاره‌ی تنگ قندیل

سنگ‌نگاره‌ی نامدار به «تنگ قندیل» بر روی سنگی به پهنای ۸ متر در ۵ و نیم متر تراشیده شده و اندازه‌ی خود نگارکند دو متر و ۸۰ سانتی‌متر در دو متر و ۱۰ سانتی‌متر است. 

در این نگاره (: تصویر) دو مرد و یک زن به‌گونه‌ی ایستاده تراشیده شده‌اند. فرد میانی یا همان شاهنشاه بر روی یک پای خود تکیه داده و دست چپ خود را بر روی شمشیر گذاشته و در حال گرفتن گل از بانویی است. 

پوشاک وی به‌گونه‌ی بالاتنه چسبان با یک شنل آویزان و شلوار گشاد چین‌دار است. در روبه‌روی او و سمت چپ، زنی ایستاده و بر روی پای چپ خود تکیه داده و با دست راست خود به پادشاه گلی را پیشکش می‌کند. 

پوشاک وی به‌گونه‌ی جامه‌ی جلو باز بلندی (قبا) است که تا روی زمین دنباله یافته است. در پشت سر پادشاه و سمت راست فردی حلقه‌ی قدرت را در دست راست خود گرفته و دست چپ خود را بر روی شمشیر قرار داده است. پای این فرد و پایین شمشیر پادشاه بسیار آسیب دیده است. 

بازشناسی نگارکند تنگ قندیل

درباره‌ی بازشناسی و هویت افراد در سنگ‌نگاره‌ی تنگ قَندیل، دیدگاه‌های گوناگونی وجود دارد. علی‌اکبر سرفراز، باستان‌شناس که برای نخستین‌بار به شناسایی (: معرفی) این نگارکند درگذشته پرداخته است، پادشاه را شاپوریکم و شهبانو را آذر آناهیتا دانسته است. 

ولی درباره‌ی فرد پشت سر پادشاه، دیدگاهی را به میان نیاورده و تنها آن را جانشین (: ولیعهد) پادشاه دانسته است. با این‌همه، دیدگاه وی دست کم درباره‌ی پادشاه رد شده است و پژوهش‌های نوین آگاهی‌های بهتری را به ما می‌دهد. 

علی‌رضا جعفری‌زند، باستان‌شناس با گرایش دوران تاریخی و بانو نگین میری، باستان‌شناس با گرایش دوره‌ی ساسانی، باور دارند که پادشاه در سنگ‌نگاره‌ی تنگ قندیل، بهرام دوم است که گل را از شهبانوی خود دریافت می‌کند. 

نگین میری که بر روی دوره‌ها و زندگی اجتماعی ساسانیان پژوهش کرده است، پیش‌تر به اَمرداد گفته بود: «نگاره‌ی پادشاه، چهره‌ی بهرام دوم را نشان می‌دهد. 

زیرا تاج بهرام که نشان «ایزد بهرام» است بال مانند و میان دایره جای دارد که بر روی سکه‌ها نیز، همین چهره آشکاراست. بهرام دوم، نخستین پادشاهی است که در سکه‌ها به همراه شهبانو و همسر خود دیده شده است. 

نگاره‌ی زن نیز، شاپور دُختک، همسر پادشاه است که گلی را به زیبایی به پادشاه پیشکش می‌کند. پشت سر پادشاه هم، بهرام سوم که جانشین شاهنشاه بوده، تراشیده شده است. 

در این نگارکَند ما با یک صحنه‌ی مهرورزانه و عاشقانه روبه‌رو هستیم که در واقع، نگاره‌ای (: تصویری) از ازدواج را به نمایش گذاشته است و همین جستار، آن نگاره را به یکی از بی‌همتاترین و زیباترین سنگ‌نگاره‌های ساسانی تبدیل کرده و چهره‌ی یک بانو را سراسر ناهمسان و ویژه نشان می‌دهد». 

نظرات دیگر

اما علی هژبری، باستان‌شناس با گرایش دوره‌ی ساسانی، دیدگاه دیگری دارد و پیش‌تر به اَمرداد گفته است: «پادشاه با نگرش به سنگ‌نگاره‌ی «بَرم دِلک» شیراز، نرسی است و نگاره‌ی زن نیز، آذرآناهید مادر پادشاه است که گلی را از دست او می‌گیرد». 

این دانش‌جوی دکترای باستان‌شناسی درباره‌ی فرد پشت سر پادشاه نیز با دودلی (: شک) افزوده است: «در دست راست این فرد حلقه‌ی قدرت وجود دارد که این شیوه و فرم در نگارکندهای ساسانی ریخت اهورامزدا را نشان می‌دهد. 

ولی به همراه این فرد شمشیر است و پشت سر پادشاه جای گرفته است. این جستار ما را با دشواری شناخت وی روبه‌رو می‌کند. 

زیرا اهورامزدا باید در برابر پادشاه باشد و بدون شمشیر. همچنین به باور من، نمی‌توان آن را جانشین پادشاه دانست. به دید من شاید این فرد یک شخصیت دینی باشد، ولی با استواری و روشنی نمی‌توان درباره‌ی آن چیزی گفت». 

همچنین نگارنده که سال‌ها با بازدیدهای میدانی فراوان، سنگ‌نگاره‌های ساسانی کشور را دیده و بررسی کرده است و در یک دهه‌ی گذشته، بارها سنگ‌نگاره‌ی تنگ قندیل را از نزدیک دیده است، پادشاه را بهرام دوم به همراه همسر خویش می‌داند و فرد پشت سر پادشاه را به‌گمان فراوان جانشین شاهنشاه و بهرام سوم می‌شناسد و همان دیدگاه سنتی را دنبال می‌کند. 

چالش‌های سنگ‌نگاره‌ی تنگ قندیل

سنگ‌نگاره‌ی بی‌همتای ساسانی تنگ قَندیل با همه‌ی ارزش فراوانی که دارد با دشواری‌های ریز و درشتی دست و پنجه نرم می‌کند. یکی از چالش‌های یادگار ساسانیان، دور از دسترس بودن مرکز یگان حفاظت وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی شهر کازرون است. 

نبود تعیین حریم و عرصه‌ی سنگ‌نگاره‌ی تنگ قندیل، بی‌گمان از دشواری‌های بزرگ آن است. زیرا نداشتن حریم مصوب یادمان‌های باستانی جای گرفته در روستاها و آبادی‌ها، بهانه‌ای خواهد شد برای دست‌اندازی برخی از نهادها و ارگان‌های دولتی. 

در تازه‌ترین بازدید میدانی نگارنده، در حریم درجه یک و در فاصله‌ای ۲۰۰ – ۳۰۰ متری در بالای تنگه‌ای که سنگ‌نگاره‌ی ساسانی در آن جای گرفته است، اداره‌ی آبفا، گودال پهنی را پدیدار آورده و در حال انجام کار است و در کنار آن نیز، اتاقکی (کانکس) برپا کرده است! 

نگارنده بر پایه‌ی خویشکاری (: وظیفه) ملی – میهنی و مسوولیت اجتماعی خویش با رفت و آمد به وزارت میراث فرهنگی استان و نشان‌دادن نگاره‌های موجود به کارشناسان بخش‌های گوناگون و همچنین رفتن به بخش یگان حفاظت وزارت میراث فرهنگی، موارد موجود را آگاهی‌رسانی کرده است. 

در همین زمینه، فرمانده یگان حفاظت میراث فرهنگی کازرون با پیگیری موضوع و تایید دست‌اندازی‌ها، موارد را چنین بیان می‌کند: 

«اداره‌ی آبفا به انگیزه‌ی ساخت آب‌انبار در حریم درجه یک یادمان ملی، آغاز به خاک‌ریزی و گودال کوچک و پهنی کرده و در کنار آن نیز، اتاقکی (کانکس) برپا کرده است. 

ما با باشندگی (: حضور) کارشناس فنی میراث فرهنگی و بررسی موضوع، از دنباله‌ی کار سازمان آبفا پیشگیری خواهیم کرد تا با درخواست آگاهی (: استعلام) از وزارت میراث فرهنگی و فراهم‌سازی طرحی که مورد پسند و پذیرش ما باشد، با رعایت قانون بتوانند کار خود را دنبال کنند. هم‌اینک به‌انگیزه‌ی تخلف روی داده، کار متوقف خواهد شد». 

فرمانده یگان حفاظت میراث فرهنگی کازرون درباره‌ی آسیب‌های وارده به سنگ‌نگاره‌ی تنگ قندیل که یکی از آن‌ها به‌تازگی و در بخش پشت نگارکند روی داده و شکستگی کوچکی را پدید آورده است، گفت: 

«آن را بررسی خواهم کرد و خودم از نزدیک این شکستگی را ندیده‌ام. هرچند که بیش‌تر آسیب‌های موجود وابسته (: مربوط) به سال‌های دور است. 

شوربختانه آسیب‌های کوچک به این روش که شما بیان می‌کنید، بیش‌تر از سوی چوپانان انجام می‌شود که نسبت به اهمیت میراث فرهنگی آگاهی چندانی ندارند. 

با این‌همه، ما نشست‌های توجیهی برای مردم بومی و منطقه می‌گذاریم تا آن‌ها بتوانند خودشان از یادگار گذشتگان خویش پاس‌داری و نگاه‌بانی کنند». 

سنگ‌نگاره‌ی ساسانی نامدار به «تنگ قندیل» در تاریخ ۱۳ اَمرداد ۱۳۸۰ با شماره‌ی ۴۵۳۹ به ثبت ملی رسیده است. 

منبع: اَمرداد