ماجرای مرموز جنجالی‌ترین آدم ربایی قرن

ماجرای ربوده شدن فرزند کوچک «چارلز لیندنبرگ» هوانورد مشهور امریکائی، یکی از جنجال برانگیزترین ماجراهایی است که بشر در قرن بیستم شاهد ان بوده است.

کد خبر : ۲۱۷۸۷۸
لینک کوتاه کپی شد
0

به گزارش وقت صبح، ماجرا از نخستین ساعات غروب اول مارس ۱۹۳۲ آغاز گشت، یک مرد اتومبیل خود را کنار جاده باریکی که از میان جنگل می‌گذشت و به خانه سرهنگ «چارلز لیندنبرگ» منتهی می‌شد متوقف ساخت. 

آغاز ماجرا

این خانه چند کیلومتر با «هوپ ول» واقع در ایالت «نیوجرسی» فاصله داشت. آدم ربائی که درون اتومبیل نشسته بود از صندلی عقب اتومبیل یک نردبان تاشو برداشت و آنرا با خود تا پشت حصار باغ سرهنگ «لیندنبرگ» حمل کرد. 

نردبان را کنار پنجره اتاقی که طفل بیست ماهه‌ای در آن خوابیده بود گذاشت و بالا رفت. 

چند دقیقه بعد هنگامی که طفل را در بغل گرفته و میخواست از نردبان پائین بیاید ناگهان نردبان شکست و او همراه طفلی که در بغل داشت بر روی خاک نرم سقوط کردو پلیس توانست از این حادثه سرنخی بیابد. 

کودک از تخت خود در طبقه دوم خانه در نیوجرسی ربوده شد و در آن جا یادداشتی قرار داشت که آدم‌ربایان خواستار ۵۰ هزار دلار بودند؛ 

سر و صدائی که پیرامون حادثه ربوده شدن پسر کوچک «چارلز لیندنبرگ» براه افتاد بزودی افکار عمومی جهان را بخود جلب کرد. 

روزنامه‌ها به تفصیل درباره این حادثه به چاپ و انتشار مقالاتی پرداختند و نوشتند که: 

«چارلز لیندنبرگ» خلبان شجاعی که پنج سال پیش موفق شد به تنهائی و برای نخستین بار پرواز تحسین برانگیزی بر فراز اقیانوس اطلس انجام دهد و مسافت ۳۶۰۰ مایلی را که از نیویورک شروع و به پاریس ختم می‌شد را با موفقیت طی کند با واقعه دردناکی روبرو شده است. 

بدنبال این رویداد مردی از اهالی «نورفاک» واقع در «ویرجینیا» ادعا کرد با ادم‌ربایان تماس گرفته است، چند روزی وقت تلف شد تا معلوم گردید که انچه این مرد می‌گوید حقیقت ندارد. 

درخواست آدم‌ربایان

چند روز بعد، آدم‌ربایان در یادداشت جدیدی ۲۰ هزار دلار درخواست کردند. اتفاقات بعدی بسیار عجیب بودند؛ برای مثال یک معلم بازنشسته داوطلب شد دو بار با آدم‌ربایان کذایی ملاقات و مذاکره کند. 

در دومین ملاقات، این معلم پول را به آدم‌رباها تحویل داده و یادداشتی از آن‌ها گرفت که در آن گفته شده بود می‌توانند بچه را در قایقی در سواحل تاکستان مارتا پیدا کنند. 

پلیس جستجوی محل پرداخت ولی کمترین اثری از طفل گمشده نیافت. این یاداشت واقعی بود، لیکن قایقی که آدم‌ربایان به ان اشاره کرده بودند وجود خارجی نداشت. 

دو ماه پس از آدم‌ربایی جسد بچه در جنگلی در نزدیکی خانه لیندبرگ در نیوجرسی پیدا شد. نیویورک تایمز گزارش کرد «به احتمال زیاد او در شب آدم‌ربایی کشته شده است». 

دستگیری فرد مضنون

برای آزادی طفل مقداری پول بصورت اسکناس تهیه شد که دولت انها را از گردش خارج ساخته بود. سرانجام همین اسکناس‌ها، منجر به دستگیری یک کهنه سرباز المانی زمان جنگ بنام «برونو هافمن» شد. 

مشخصات او دقیقا با مظنون احتمالی مطابقت داشت و از دانش و توان ساختن نردبان برخوردار بود. آثار باقیمانده روی نردبان با ابزار موجود در کارگاه هافمن هم‌خوانی داشت. در نهایت نمونه‌هایی از چوب بکار رفته در ساخت نردبان در اتاق زیر شیروانی وی یافت شد. 

او به اتفاق همسر و پسرش در خانه‌ای محقر در «برانکس» زندگی میکرد. او بیکار بود با این حال پلیس متوجه شد که او پول زیادی خرج می‌کند. پلیس او را به دام انداخت و سرانجام وی را بدست صندلی الکتریکی سپرد. 

هافمن در سال ۱۹۳۶ در حالی‌که هیچ‌گاه به جرم خود اعتراف نکرد، گناهکار شناخته و اعدام شد. 

این ماجرا از پاره‌ای جنبه‌های شگفت‌انگیز برخوردار بود که اسرار ان هیچگاه فاش نشد. ذکر این نکته لازم است که «برونو هافمن» دست کم دو شریک جرم دیگر داشته که یکی مرد و دیگری زن بوده است. 

(پلیس هیچگاه موفق به یافتن آن‌ها نشد و حتی پس از دستگیری «برونو هافمن» کوششی برای یافتن آن‌ها به عمل نیامد) 

قابل ذکر است که از پول پرداختی سرهنک «چارلز لیندبرگ» به جز مقداری که نزد «هوپتمان» بود مابقی هیچگاه بدست نیامد. 

نظرات گوناگونی درباره این آدم‌ربایی وجود داشت از جمله دست داشتن پرستار بچه یا معلم بازنشسته در این جنایت. 

قتل این نوزاد یکی از مشهورترین جرائم قرن بیستم محسوب می‌شود که نه تنها به افزایش هوشیاری و اضطراب عمومی در نگهداری از فرزندان انجامید، بلکه قوانین مربوط به آدم‌ربایی در آمریکا هم در سطح ایالتی و هم در سطح فدرال را به شدت تشدید کرد. 

چارلز لیندبرگ که بود؟ 

در سال ۱۹۲۷، لیندبرگ اولین کسی بود که مسیر نیویورک تا پاریس را با یک هواپیمای تک موتوره از فراز اقیانوس اطلس بدون توقف پیموده بود و پس از آن جایزه ۲۵۰۰۰ دلاری اُرتیگ فرانسه و مدال افتخار آمریکا را دریافت کرد. 

او در تاریخ ۲۰ و ۲۱ ماه مه ۱۹۲۷ با یک هواپیمای یک موتوره از نیویورک آمریکا برخاست و پس از ۳۳ ساعت و ۲۱ دقیقه پرواز بدون توقف، عرض ۳ هزار و ۶۰۰ مایلی اقیانوس اطلس را طی کرد و در بورژه پاریس در فرانسه فرود آمد. 

این پرواز نخستین پرواز انفرادی و بدون توقف بین دو قاره آمریکا و اروپا بر فراز اقیانوس اطلس بود و شهرت بسیاری را برای لیندبرگ به همراه داشت. 

همه او را به عنوان قهرمان آمریکا می‌شناختند. به همین دلیل هنگامی که در سال ۱۹۳۲ پسر کوچکش دزدیده شد، این مسئله بازتاب گسترده‌ای پیدا کرد. 

لیندبرگ که پدرش در آمریکا نماینده مجلس بود، بعدها وارد سیاست شد و مخالف ورود کشورش آمریکا به صحنه سیاسی جهان و خروج از انزوا بود. 

او که مدتی را در آلمان به سر برده بود در بازدید از مراکز هوانوردی آلمان نازی، بارها در مورد خطر قدرت گرفتن نازی‌ها به آمریکا هشدار داده بود. 

اعطای مدال افتخار توسط دولت آلمان نازی به وی و همین‌طور سخنرانی‌های او در مورد لزوم بی‌طرف ماندن آمریکا در جنگ، باعث انتقادات بسیاری علیه وی شد. 

با این حال لیندبرگ در دوران جنگ جهانی دوم و پس از ورود آمریکا به صحنه جنگ، مانند یک شهروند آمریکایی و به عنوان مشاور کمپانی فورد و همچنین شرکت هوانوردی متحده وارد جنگ شد. 

او در سال ۱۹۷۴ در ۷۲ سالگی درگذشت. 

منبع: وبلاگ خبرنگار، خراسان، کجارو