صحنه جنجالی و خبرساز “زخم کاری” که بدآموزی دارد!

صحنه های روانکاوی سمیرا در سریال زخم کاری بحث برانگیز شده است و باعث واکنش یک روانشناس شده است.

کد خبر : ۲۱۷۰۰۳
لینک کوتاه کپی شد
0

به گزارش وقت صبح ؛ "زخم کاری بازگشت" یکی از تازه‌ترین سریال‌های نمایش خانگی است که با کارگردانی محمد حسین مهدویان تولید شده است. این سریال از زمان انتشار با حواشی بسیاری روبه رو بوده است و امروز هم ما قصد داریم نگاهی به رفتار یکی از عمیق‌ترین شخصیت‌های سریال بی‌اندازیم.

شخصیت سمیرا، یک شخصیت کنترل کننده یا به عبارتی دیگر، فرمانروا است. او دوست دارد روی تمام جوانب زندگی خودش و بعضا زندگی دیگران کنترل کامل داشته باشد. سمیرا برای اینکه این کنترل از دستش خارج نشود، هر کاری می‌کند.

زمانی که احساس کند به هر دلیلی کنترل از دست او خارج شده، شدیدا دچار استرس و عذاب می‌شود و هر لحظه منتظر رخ دادن اتفاق‌های بد می‌ماند.

گاهی این استرس ناشی از خارج شدن کنترل انقدر زیاد می‌شود، که به کار‌های غیر متعارفی مثل حمله کردن و چنگ زدن به طرف مقابل یا داد و فریاد کردن روی می‌آورد.

در فصل جدید این سریال اما در سکانس‌هایی سمیرا را در جلسه تراپی هم نشان می‌دهد که خب از همان قسمت اول حسابی بحث‌برانگیز شده و جنجال‌های زیادی به دنبال داشت.

یاسر درخشان، روانشناس نیز به اشتباهات و گاف‌های این سکانس‌ها واکنش نشان داد.

این روان تحلیل‌گر طی یادداشتی در همین رابطه نوشت:

لطفا نسبت به مشاهده «رِدفلگ» و عبور از خط‌قرمز در تراپی حساس باشید. چه در فیلم و سریال و چه در زندگی روزمره.

اینجا سمیرا به روانشناس مراجعه کرده اما جلسه هیچ شباهتی به جلسه تراپی ندارد. در ادامه یکی یکی ردفلگ هارو میگم اما قبلش به این جمله عجیب توجه کنید خصوصا که یه بچه ات رو هم از دست دادی! این جمله چیزی به جز احساس شرم به مراجع میده؟

نوع بودن

نوع بودن تراپیست در اتاق درمان بسیار مهم است و این با جمله‌هایی که به کار می‌برد مرتبط است اما یکی نیست. برای درک راحت‌تر در نظر بگیرید که «حضور او» به شما چه احساسی می‌دهد؟

در ویدئوی بعد ببینید نوع بودن تراپیست چه احساسی به شما می‌دهد؟ نگاه عقل کل و از بالا به پایین دارد؟ سرزنش گری؟ قضاوت‌گری؟ بی‌حوصلگی؟ یا از اون احساس همدلی دریافت می‌کنید؟

خوردن و آشامیدن در جلسه تراپی کار مناسبی نیست!

مخصوصا اگر درمانگر از مراجع پذیرایی کنه! هدف در یک جلسه تراپی فقط گفتگو درمانیه. هر کار دیگه‌ای هم می تونه یک کنش محسوب بشه و روند گفتگو و تداعی مراجع را مختل کنه و یا با هدف کاهش اضطراب ازش استفاده بشه.

ضروری ترین ویژگی برای تراپیست خنثی بودن و قضاوتی نبودنه و در این گفتگو بارها این اصل نقض میشه و برای مثال تراپیست 3 بار خواسته خودش را به مراجع گوش زد می‌کند و لحن و میمیک صورت او کاملا تحمیل کننده و تحکم آمیزه و بار سوم میگه: اصلا شنیدی من چی گفتم!

ضمن اینکه در رویکرد تحلیلی موضوع جلسه در اختیارمراجع است و روانکاو تعیین نمیکنه درباره چه چیزی صحبت بشه که اینجا البته روانکاوی نیست.

جمله ژاک لکان، روانکاو فرانسوی این است

روانکاو در جایگاهی است که مراجع تصور می‌کند او می‌داند و و روانکاوی که این اشتباه را مرتکب شود و خودش هم خیال کند می‌داند به بی‌راهه می‌رود.

این تصور در مراجع به او کمک می‌کند تا در رابطه با روانکاو قرار بگیرد و این وظیفه روانکاو است که بداند که نمی‌داند و برای همین باید به مراجع گوش کند.

تعیین مرزهای روان درمانی بخشی از خود فرآیند درمانی است. به خاطر ماهیت خود روان درمانی، تخطی از مرزها هم برای تراپیست و هم برای مراجع آسیب زاست. کتاب مرزها و تخطی از مرزها در روانکاوی از آقای دکتر گابارد یکی از منابع مناسب برای مطالعه در این حوزه است.

نگاهتان را در چشم کودکی بگذارید که مادرش پیش از آنکه در آغوش بگیرد سرزنش می‌کرده و پیش از آنکه بشنود، قضاوت می‌کرده و امروز که بزرگ شده، برای دریافت کمک نزد چه کسی می‌رود؟ آشنای تحقیرکننده؟ با غریبه دربرگیرنده؟