اعلام 3 فرضیه قوی از دلیل قتل “داریوش مهرجویی” و زنش
3 فرضیه قوی وجود دارد که ممکن است قاتل داریوش مهرجویی و زنش بخاطر یکی از این 3 دلیل دست به قتل زده باشد.
به گزارش وقت صبح ، چند روز از قتل داریوش مهرجویی و همسرش می گذرد و همچنان پیگیری های پلیس برای پیدا کردن قاتل آنها ادامه دارد.
کامبیز نوروزی، وکیل دادگستری تحلیل متفاوتی از قتل فجیع داریوش مهرجویی و همسرش را در روزنامه اعتماد منتشر کرده است.
قتل داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدیفر به چه علت و با کدام هدف رخ داده است؟
برای پاسخ سه احتمال قابل طرح است:
1- احتمال قتل ناشی از سرقت:
گاهی در جریان سرقت، سارق در شرایطی قرار میگیرد که خود را ناگزیر از ارتکاب قتل میبیند.
دفاع در برابر یک مرد 83 ساله و یک زن کار دشواری نیست.
مالی که مورد توجه سارق است باید آنقدر ارزش داشته باشد که به خاطر آن دو قتل مرتکب شود اما چنین چیزی دربین نبوده است.
بهطور کلی کیفیت عملیات قاتل یا قاتلان این احتمال را با تردید مواجه میکند که آنها برای سرقت آمده بودند و در جریان سرقت ناگزیر از قتل شدهاند.
چیزهایی مثل باز بودن درِ گاوصندوق هم ممکن است برای فریب و رد گم کردن باشد.
در این احتمال یا فرضیه قتل به علت سرقت و به هدف گریختن از احتمال شناسایی توسط صاحبخانه صورت گرفته است. خصوصیات این حادثه، که در بالا گفته شد، با چنین احتمالی کمتر سازگار است.
2- احتمال قتل انتقامجویانه:
گاهی قتل فجیع و زجرآلود میتواند برای انتقامکشی رخ دهد.
در این نوع قتلها، قاتل لطمهای بسیار سخت و سنگین از قربانی خورده که زندگی او را به شدت تحت تاثیر قرار داده است به شکلی که فقط قتل است که موجب تشفی خاطر او میشود.
در این نوع قتلها، قاتل از قبل ارتباطی با قربانی دارد و در این ارتباطات بوده که از قربانی آسیب جدی دیده است.
اما باتوجه به شخصیت و حرفه داریوش مهرجویی و شخصیت و موقعیت همسرش، که گویا نزدیک به 20 سال پیش از این با او ازدواج کرده است، تا حد زیادی نمیتواند نشاندهنده وجود چنان روابطی باشد که مهرجویی یا همسرش با فرد یا افرادی ارتباط داشته باشند.
چنین ارتباطاتی معمولا به اندازهای است که دیگران هم کم و بیش از آن آگاه میشوند، اما تاکنون کسی خبری از چنین روابطی نداده است. علاوه بر این در قتلهای انتقامی قاتل یک فرد حرفهای نیست و معمولا نمیتواند کار شرورانه خود را به شکل منظم و مرتب انجام داده و ردی از خود بهجا نگذارد.
قاتل انتقامجو معمولا فردی عادی است که بر اثر تفوق مجرمانه حس انتقام به سوی قتل کشیده میشود و رفتاری آماتور و پراشتباه دارد.
قتل مهرجویی و همسرش به قدری با دقت و حرفهای انجام شده است که لااقل تاکنون پلیس، آنطور که خودشان گفتهاند سرنخ قابل توجهی پیدا نکرده است. انتقام، از بین بردن قربانی و تشفی خاطر قاتل علت و هدف این نوع قتلند.
3- احتمال قتل ارعابی :
مقصود از قتل ارعابی قتلی است که کسانی غیر از مقتول یا مقتولها را بترساند. در این نوع قتل، مقتول هدف اصلی قاتل نیست، بلکه ترساندن دیگران، یا حتی کل جامعه از چیزی با چیزهایی هدف اصلی قاتل است.
در این نوع قتلها قربانی از میان کسانی انتخاب میشود که بسیار مشهور و خوشنام بوده و نامشان ارزش خبری بالایی داشته باشد. قتلهای ارعابی به شکل بمب خبری درآمده و افکار عمومی را به شدت متوجه خود میکنند.
انجام چنین قتلهایی به شکلی رخ میدهند که جنبه نمایشی آنها قوی و زیاد باشد. در این فرم نمایشی غیر از شخصیت مقتول شیوه قتل هم اثرگذار است. هر اندازه قتل فجیعتر و خشنتر باشد، نمایشیتر است.
در این ماجرا حمله به گردن، خونریزی شدید، ضربه سنگین به سر و قتل یک زن، عناصر نمایشی حادثه را به شدت افزایش داده و تشدید میکنند.
عاملان قتلهای ارعابی همواره افرادی حرفهای هستند که به کار خود مسلطند و میتوانند عملیات مجرمانه خود را دقیق و سریع به انجام رسانند و کار شناسایی را بسیار سخت کنند.
در قتلهای ارعابی فقط قاتل یا قاتلها دخالت ندارند. کسان دیگر نیز وجود دارند که با طراحی عملیات قتل ارعابی دنبال ترساندن مردمند، به همین دلیل معمولا این نوع قتلها را باید در زمره قتلهای سازمانیافته تلقی کرد.
در میان این سه احتمال، شاید احتمال سوم سازگارتر با اجزا و عناصر واقعه بوده و قویتر از دو احتمال دیگر باشد.
اگر چنین باشد پرسشهایی پیش میآیند.
مانند اینکه چه کسانی به دنبال ارعاب جامعهاند؟ با این قتلها قرار بوده است چه کسانی از چه چیزی بترسند و مرعوب شوند؟ چه کسانی جلو و پشت صحنه این قتل تاریخی قرار دارند؟ و…
اطلاعات موجود اجازه هیچ حدس و گمان و فرضیهسازی برای پاسخ به این پرسشها نمیدهند.