ویدئو/ مسابقه بوکس کمتر دیده شده محمدعلی کلی در تهران!

محمد علی کلی در سفر خود به تهران در سال ۱۳۷۲ برای دویمن بار به ایران سفر کرد.

کد خبر : ۱۹۶۸۶۹
لینک کوتاه کپی شد
0

به گزارش وقت صبح ، در جریان این سفر محمدعلی کلی در ورزشگاه شهید شیرودی با علی اصغر کاظمی مسابقه نمایشی برگزار کرد.

علی اصغر کاظمی در آن زمان کاپیتان تیم ملی بوکس و برنده مدال نقره بازی‌های آسیایی پکن بود.

خاطرات علی اصغر کاظمی از آن بازی نمادین

فارس: محمد علی کلی اسطوره مسلمان بوکس جهان که همه او را با ضربات سنگینش به یاد دارند. در حالی که چندین سال با بیماری پارکینسون (لرزش بدن) دست و پنجه نرم می‌کرد. سرانجام در بیمارستانی در فونیکس ایالات متحده آمریکا در سن ۷۴ سالگی درگذشت.

این اسطوره تمام نشدنی و محبوب پس از گرویدنش به اسلام توجه بسیاری را به خود جلب کرد. و بدون شک یکی از تکرار نشدنی‌ترین افراد در رینگ بوکس است.

محمد علی اسطوره بوکس دنیا در اوایل دهه ۷۰ با حضور در ایران به صورت نمادین. با علی اصغر کاظمی کاپیتان وقت تیم ملی ایران به صورت نمادین سه راند مبارزه کرد.

گفت‌وگوی علی اصغر کاظمی در ادامه آمده است:

*گویا خاطرات خوبی از محمد علی اسطوره بوکس دنیا دارید؟

او ستاره بوکس دنیا بود. به هیچ عنوان کسی نمی‌تواند توانایی‌های این اسطوره بوکس را نادیده بگیرد. نام او در تاریخ ورزش دنیا ثبت شده است.

۲۳ سال پیش محمد علی به ایران سفر کرد و این موضوع بازتاب بسیار زیادی در دنیا داشت. البته در ایران هم استقبال باشکوهی از او شد.

شاید خیلی از پیشکسوتان خاطرات خوبی را از مبارزات محمد علی دارند. پیش از انقلاب تعداد بسیار کمی از مردم در خانه‌های خود تلویزیون داشتند.

مبارزات محمد علی همیشه ساعت ۵ برگزار می‌شد و همه مردم در قهوه خانه‌ها دور هم جمع می‌شدند تا مبارزات محمدعلی را از تلویزیون تماشا کنند.

نام محمد علی پیش از اینکه مسلمان شود کاسیوس کلی بود، اما وقتی که به دین اسلام گروید، نام خود را محمد علی انتخاب کرد. و به خاطر همین موضوع محبوبیت زیادی بین مسلمانان دنیا به خصوص مردم ایران داشت.

محبوبیت محمد علی در بین ایرانیان واقعا بی‌نظیر بود. به خاطر همین در طول دو بار سفری که او به ایران داشت واقعا استقبال عجیبی از او صورت گرفت.

* آیا موافق هستید که محمد علی بوکس را در دنیا زنده کرد؟

ما کشتی را با نام تختی و پوریای ولی می‌شناسیم، اما در دنیا بوکس را با نام محمد علی می‌شناسند.

او کاری کرد که افراد زیادی به سمت این رشته هدایت شدند.

* خاطراتی از مبارزه نمادینی که از محمد علی دارید برایمان تعریف کنید؟

پس از رایزنی‌هایی که از سوی مسئولان فدراسیون بوکس صورت گرفت، کلی دو بار به ایران سفر کرد.

در آن مقطع احمد ناطق نوری در اوایل دهه ۷۰ تصمیم گرفت. در ورزشگاه شهید شیرودی و سالن شهید همت مبارزه دوستانه‌ای بین محمد علی و یکی از نمایندگان تیم ملی ایران برگزار شود.

با توجه به محبوبیتی که محمد علی داشت همه مایل بودند که مقابل او دستکش به دست کنند.

مرتضی شیری، مرحوم ایرج کیارستمی و بنده سه گزینه‌ای بودیم که قرار بود هر کدام از ما یک راند مقابل او مبارزه کنیم. اما بنا به تصمیمات ناطق نوری قرار شد در آن مقطع بنده به عنوان کاپیتان تیم ملی وارد رینگ شوم. و سه راند مبارزه نمایشی با محمدعلی داشته باشم.

* قطعا برای شما افتخار بزرگی بود که مقابل اسطوره بوکس دنیا به صورت نمادین مبارزه کنید.

صحنه عجیبی در آن روز اتفاق افتاد. طرفداران زیادی در ورزشگاه شهید شیرودی و سالن شهید همت حضور داشتند که همه برای تماشای مبارزه نمادین محمدعلی آمده بودند.

همه سالن یک صدا در سالن نام علی را صدا می‌زدند. زمانی که مبارزه نمادین ما شروع شد. محمد علی وقتی صدای تماشاگران را شنید به گوشه رینگ رفت و با دست اشاره می‌کرد که نام علی را بلندتر صدا کنند.

رفتار او کاملا مثل دورانی بود که با جرج فریزر و فورمن مبارزه می‌کرد. او همیشه در چنین رقابت‌هایی کنار رینگ می‌رفت و هواداران خود را مجاب می‌کرد تا نام علی را بلند صدا بزنند.

* گویا در فیلم موجود واقعا محمد علی مشت‌های حساب شده‌ای هم به شما وارد می‌کرده است.

زمانی که داخل رینگ بودیم او مشت‌هایی به من می‌زد که کاملا حرفه‌ای و روی حساب و کتاب بود.

با توجه به بیماری که در آن مقطع داشت مشخص بود. که او در دوران قهرمانی خود واقعا برای اجرای مبارزات خود سختی‌های زیادی را کشیده بود.

برایم خیلی عجیب بود، محمد علی در آن مقطع با بیماری دست و پنجه نرم می‌کرد. اما وقتی وارد رینگ شد اصلا انگار بیماری روی او تاثیر نداشت. طوری گارد می‌گرفت که واقعا به من استرس وارد می‌شد.

*به یادماندنی‌ترین خاطره را برایمان تعریف کنید.

بهترین خاطره من از محمدعلی به مبارزات نمایشی که داشتیم بازمی‌گردد. زمانی که او مقابل من قرار داشت رقص پای خود را فراموش نکرده بود. و روی مشت‌هایی که به من می‌زد حساب کتاب دقیقی کرده بود و رقص پای او به من استرس وارد می‌کرد.

البته من هم دقت عمل بالایی داشتم تا خدایی ناکرده ضربه‌ای به او وارد نکنم. چون حضور او در رینگ افتخار بزرگی برای بوکس ایران بود.

من خیلی خوشحال بودم که مقابل او حتی در یک دیدار نمایشی قرار داشتم.

به هر حال او اسطوره بوکس دنیا بود. من تعجب می‌کردم که او با تمام بیماری که داشت چطور به آن اندازه آماده و قبراق بود.