ماجرای شگفت‌انگیز مثلث عشقی ناصرالدین شاه قاجار با دو خواهر!

همیشه حرم‌سرای شاهان و آداب برخورد آنان با زنان برای همگان جذابیت داشته است.

کد خبر : ۱۸۱۲۹۸
لینک کوتاه کپی شد
0

به گزارش وقت صبح به نقل از سیمرغ، به ویژه آن که اعتماد السلطنه روایت کرده ناصرالدین شاه هنگام مرگش ۲۰۰۰ زن داشت.

در این بین عبدالله مستوفی در جلد یک کتاب «شرح زندگانی من» در بخش سلطنت ناصرالدین شاه و صفحات ۳۷۷ تا۳۷۹ روایتی از دختر معمار باشی و آمدن آن به حرم شاه تحت عنوان «مال بد بیخ ریش صاحبش» دارد و می‌نویسد:

«این روزها اشعار دیگری هم بچه‌های کوچه می‌خواندند و آن راجع به ربابه خانوم دختر حاجی ابوالحسن معمار باشی بود که شاه او را ازدواج کرده و به مجرد دیدار، او را به خانه پدرش پس فرستاده بود.

ناصرالدین شاه غیر از چند تا زنی که در اوایل به وساطت مادرش گرفته بود و یکی دو تای آن‌ها هم از خانواده سلطنت بودند باقی هفتاد هشتاد زنی که تا این وقت در حباله خود داشت، تقریبا همه را دیده و پسندیده بود.

مهمانی اندرونی شاه

در اندرون شاه مهمانی می‌شد و زن‌های شاه از خانم‌های اقوام خود و زن‌های رجال دعوت می‌کردند.

شاه هم به اندرون می‌آمد و زن‌های خارج هم نباید از رو بگیرند، البته میان آن‌ها دخترهایی هم بودند که اگر پسند شاه می‌شدند با رضایت پدر و مادر ازدواج به عمل می‌آمد.

خانم‌های جا افتاده که سمت ریاست بر حرمخانه داشتند، خدمتکارهایی تربیت می‌کردند.

شاه آن‌ها را اگر می‌پسندید، به شیخ اسدالله، شیخ الحرم که برای آموختن قرائت و مسائل نماز خانم‌های حرم هر روز مواظب خدمت بود، فورا دختر خدمتکار را برای شاه صیغه می‌کرد و بر عده زن‌ها یکی افزوده می‌شد.

شاه به باغات و ییلاقات می‌رفت، بر حسب تصادف دختری در کنار نهری آمده بود آب ببرد و شاه می‌دید و می‌پسندید، بعد از استرضای پدر و مادر به حرم خانه وارد می‌گشت و به وسیله صیغه خوانی شیخ الحرم زن شاه بود.

خانم‌های جا افتاده حرم برای تحصیل تقرب از این جوجه رقیب‌ها، برای خود خیلی به دم پر شاه می‌دادند و سعی می‌کردند که همیشه خدمتکارهای زیبای خوشروی خوش ادای خوش حرف تربیت شده در دستگاه خود زیاد داشته باشند.

ماجرای دختر باغبان باشی و یاد جیران

اتفاق افتاده که یک خواهر زن شاه شده خواهر جوانترش برای دیدار خواهر به حرم خانه رفته، شاه طالب خواهر دوم هم شده بود.

جمع بین دو خواهر شرعا ممنوع است، شاه مدت خواهر بزرگتر را می‌بخشید و بدون این که او را از حرم خارج کند، خواهر کوچکتر را صیغه می‌کرد.

بعد هر وقت هوای خواهر اولی به سرش میزند همین عمل را درباره خواهر دومی مجری می‌نمود.

عایشه خانوم و لیلی خانوم خواهرهای میرزا عبدالله خان یوشی، انتظام الدوله، که هردو از زن‌های ناصرالدین شاه بودند همین وضع را داشتند.

دختر باغبان

در این اواخر شاه دختر باغبان از گلی را دید و او را به زنی به حرم خانه برد.

این خانوم به قدری زیبا و با وجود جوانی به اندازه‌ای عاقل و فهمیده بود که واقعا ناصرالدین شاه را فریفته خود کرده.

و مقامش در حرم خانه به حدی بالا رفته بود که با خانم‌های کهنه کار مانند انیس الدوله، امین اقدس و شمس الدوله دختر عموی شاه هم پهلو به پهلو می‌زد.

این خانوم خواهر کوچکتری داشت که برای دیدار خواهر خود به حرم خانه رفته و بی‌اندازه طرف علاقه شاه واقع شد.

شاه می‌خواست با این دو خواهر هم همین معامله را بکند ولی متانت دختر باغبان بیش از خواهر میرزا عبدالله خان بود.

دختر بزرگ آمدن خواهر را به حرم خانه قدغن و به شاه عرض کرد انتخاب یکی از ما دو نفر در اختیار اعلیحضرت است.

شاه نه از خواهر اولی دل می‌کند و نه به فراق دومی دل می‌داد.

دوراهی شاه عیاش

کار عشق ناصرالدین شاه نسبت به این دو خواهر به جایی رسید که سر پیری اشعاری هم راجع به سوز و گداز خود از فراق خواهر کوچکتر سرود.

سبب علاقه ناصرالدین شاه به این دختر باغبان که پدرش را باغبانباشی کرد و رضوان الملک لقبش داد.

به جهت شباهتی بود که این خانم به جیران دختر تجریشی که در سن جوانی بدرود زندگی گفت و مورد علاقه فراوان شاه بود، داشته است.

شاه هم در آستانه قبر جیران که به فروغ السلطنه ملقب‌اش کرده بود و معشوقه جوانی‌اش بود جان سپرد.

باغبانباشی باردار در لباس چینی

تصویر بالا مربوط به باغبانباشی باردار در لباس چینی که پسر او و ناصرالدین شاه پس از تولد در چهارماهگی درگذشت می‌باشد.

فاطمه سلطان باغبانباشی معروف به باشی و خانم باشی از همسران ناصرالدین شاه در سال‌های آخر عمر او بود.

بر اساس گزارش موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، چندی بعد ناصرالدین شاه عاشق خواهر کوچکتر او ماه‌رخسار خانم می‌شود.

پیش‌تر ناصرالدین‌شاه دو خواهر به نام‌های عایشه و لیلی را همزمان به عقد خود درآورده بود.

اعتمادالسلطنه درباره عشق شاه به خواهر همسرش با وجود مخالفت همسرش نوشته:

«شاه (به ماه‌رخسار) میل مفرط دارد و در حقیقت عاشق است.

مدام و متصل اشعار عاشقانه می‌خواند و آنی و دقیقه‌ای از خیال او بیرون نیست.»

باغبانباشی همسر ناصرالدین شاه

خانم باشی شاه را به خوردن تریاک و هلاکت خود می‌کند در صورت وقوع این وصلت تهدید می‌کند.

او چندین بار قهر می‌کند. در نهایت ناصرالدین‌شاه ماه‌رخسار خواهر خانم‌باشی را در جاجرود بدون اطلاع خواهرش به اندرون می‌برد.

جالب آن که چون چشمان خانم باشی به چشمان جیران فروغ‌السلطنه، همسر محبوب و در گذشته ناصرالدین شاه شباهت داشت او خواستار لقب فروغ‌السلطنه شد.

اما هیچ وقت به این لقب دست نیافت هرچند اقتداری مانند او داشت.