– با آگاهی از این ۱۱ عبارت و پرهیز از کاربرد نابجای آنها، میتوانیم تعاملات سازندهتر، محترمانهتر و غنیتری را با افراد با سطوح فکری متفاوت تجربه کنیم و از ایجاد سوءتفاهم و رنجش ناخواسته جلوگیری نماییم.
به نقل از یور تانگو، هوش مفهومی چندوجهی است که بسته به فرد به روشهای منحصر به فردی قابل سنجش است. هوش تنها معیاری برای دانش و عقل ملموس، مواردی مانند مهارتهای تفکر انتقادی، حل مسئله یا درک مطلب نیست، بلکه شامل خودآگاهی و شایستگی عاطفی نیز میشود. باهوش بودن همیشه آن چیزی نیست که به نظر میرسد. در واقع، عبارات متعددی وجود دارد که افراد بسیار باهوش را به دلیل بینش و حساسیتهای بالاتری که دارند آزار میدهد در حالیکه برای سایر افراد اهمیتی ندارند. در اینجا ۱۱ عبارتی که افراد بسیار باهوش را آزار میدهد، اما برای ذهنهای معمولی بیاهمیت است، آورده شده است:
۱. «زیادی بهش فکر میکنی»
در حالی که افراد واقعاً باهوش تمایل دارند از زبان ساده و توضیحات واضح استفاده کنند و مکالمات و فرایندهای فکری خود را برای مشارکت همگان قابل دسترستر سازند، متهم شدن به «زیاد فکر کردن» احتمالاً برای عده معدودی توهینآمیز است.
طبق یک مطالعه در سال ۲۰۱۵، افراد باهوش تمایل بیشتری به خلاقیت و کنجکاوی دارند، بنابراین ممکن است موضوعات، بحثها و مکالمات به ظاهر ساده را با هالهای از هیجان که دیگران در آن سهیم نیستند، درگیر کنند. پرسیدن سؤالات متفکرانه و باز کردن مکالماتی که ممکن است برای یک فرد معمولی که حداقل کار را انجام میدهد ضروری به نظر نرسد، روشی است که افراد بسیار باهوش زندگی رضایتبخشی را سپری میکنند و ارتباطات قوی برقرار میکنند. وقتی آنها متهم به زیاد فکر کردن در مورد چیزی میشوند، میتواند تحقیرآمیز و بیادبانه تلقی شود.
۲. «آنقدرها هم جدی نیست»
یک تصور غلط وجود دارد که افراد بسیار باهوش تمایل دارند همه چیز را پیچیدهتر از آنچه که لازم است جلوه دهند. در واقعیت، آنها بیشتر به یادگیری چیزهای جدید، خارج شدن از منطقه امن خود و برقراری ارتباطات اهمیت میدهند، بنابراین سادهسازی زبان، ایجاد فضاهای امن برای گفتوگو و شناخت افراد واقعاً در اولویت آنها قرار دارد. عباراتی مانند «آنقدرها هم جدی نیست» یا «آنقدرها هم پیچیده نیست» میتواند برای افراد باهوش تحقیرآمیز و توهینآمیز به نظر برسد، زیرا آنها معمولاً سعی نمیکنند مسائل را پیچیدهتر از آنچه که لازم است جلوه دهند.
۳. «همینه که هست»
کارشناسان هاروارد بیزینس ریویو استدلال میکنند کنجکاوی به اندازه هوش در مهارتهای ارتباطی، تعاملات اجتماعی و رشد شخصی مهم است، اما این دو ذاتاً به هم مرتبط هستند. افراد باهوش به دنبال تجربیات جدید میگردند، خود را در معرض افرادی قرار میدهند که از آنها بیشتر میدانند و اغلب تلاش میکنند مهارتها، ایدهها و دیدگاههای جدیدی را به خود بیاموزند. آنها برای اجتناب از گفتوگوها و کارهای دقیق و موشکافانه به بهانههایی مانند «همینه که هست» بسنده نمیکنند. آنها مایل به یافتن پاسخها، تلاش بیشتر و صرف وقت برای یادگیری چیزهایی هستند که نمیدانند.
۴. «همینجوری بزرگ شدم»
بدون شک تجربیات دوران کودکی و حتی روابط ما با والدینمان بر زندگی بزرگسالی و رفاه ما تأثیر میگذارد. محققان استدلال میکنند افراد به روشهایی که به شدت تحت تأثیر تربیت آنها قرار دارد، کنار بیایند، عمل کنند، صحبت کنند و باور داشته باشند. با این حال، بسیاری از افراد بسیار باهوش، خودآگاهی لازم را دارند تا حداقل تشخیص دهند که چگونه رفتارها و اعمال آنها تحت تأثیر دوران کودکیشان قرار گرفته است و به طور فعال به آنها رسیدگی میکنند. فقط به این دلیل که دوران کودکی سختی داشتهاید، بدون حمایت والدین بزرگ شدهاید یا حتی در دوران رشد با ناامنی دست و پنجه نرم کردهاید، به این معنا نیست که باید تمام زندگی شما را تحت تأثیر قرار دهد. اغلب افراد باهوش توانایی تغییر دارند، درحالیکه اکثر افراد با ذهن معمولی ترجیح میدهند تقصیر را گردن دیگران بیندازند، از مسئولیت شانه خالی کنند.
۵. «فقط یک شوخی بود»
بسیاری از افرادی که فاقد هوش هیجانی، خودآگاهی و مهارتهای تفکر انتقادی عمومی هستند، از بهانه شوخطبعی برای پنهان کردن زبان آزاردهنده یا ناامنی خود استفاده میکنند. آنها به جای عذرخواهی وقتی احساسات کسی را جریحهدار میکنند یا به او توهین میکنند، از عباراتی مانند «فقط یه شوخی بود» یا «انقدر حساس نباش» برای فریب دادن افراد و احساس گناه دادن به آنها استفاده میکنند. بسیاری از عباراتی که افراد بسیار باهوش را آزار میدهد، اما برای ذهنهای معمولی اصلاً مهم نیست، ریشه در همین نوع هوش هیجانی دارد که ناشی از خودآگاهی است و به طور همزمان هوش ملموس و ضریب هوشی فرد را میسازد. افراد باهوش قادر به پذیرش اشتباهات خود، مسئولیتپذیری و سازگاری هستند، در حالی که افراد با هوش متوسط بیشتر مستعد انعطافناپذیری و حالت دفاعی هستند.
۶. «نیازی نیست این را بدانم»
افراد باهوش به دنبال پاسخ سؤالات خود و دیگران نیز هستند. آنها با آنچه جامعه، مهم یا حتی ممکن میداند تعریف نمیشوند بلکه با در نظر گرفتن علایق، ارزشها و اشتیاق خود پیش میروند. چه در محل کار، چه درگیر شدن در بحثی در مورد حل مسئله از دیدگاه نوآورانه، یا در روابطشان، تلاش برای درک عمیقتر شریک زندگی، افراد بسیار باهوش ذاتاً کنجکاو هستند. افراد با ذهن معمولی ممکن است از عباراتی مانند «نیازی نیست این را بدانم» برای خاتمه دادن به مکالمات سازنده و کنجکاوانه استفاده کنند، زیرا با تغییر و دیدگاههای متفاوت راحت نیستند، اما این دقیقاً همان چیزهایی است که افراد باهوش به دنبال آن هستند.
۷. «دنیا همینجوری است»
بیایید واقع بین باشیم، بسیاری از مردم، چه بر طبق یک سری انتظارات باهوش باشند یا نه، در مورد وضعیت کنونی جهان احساس سردرگمی میکنند. گفتن جملاتی مانند «دنیا همینجوری است» یا «هیچ کاری از دستم برنمیاد» برای شانه خالی کردن از مسئولیت انتخابها و عادتهای روزانه کوچک آسان است، اما افراد واقعاً باهوش، کنجکاو و خلاق، راههای سازندهای برای مقابله با استرسهای دنیای مدرن و ایجاد تغییر پیدا میکنند. آنها مایل به تلاش هستند، حتی اگر صرفاً به معنای همدلی بیشتر در مکالمات باشد، تا فرضیات مربوط به جهان را در سطح فردی تغییر دهند. آنها به سادگی یک باور نادرست را نمیپذیرند.
۸. «برایم مهم نیست»
بسیاری از چیزهایی که افراد بسیار باهوش از آنها لذت میبرند، احتمالاً با علایق همه یکسان نیست. در واقع، جدا از هوش به عنوان یک کلیت، هر فرد سرگرمیها، علایق و اشتیاقهای خاص خود را دارد. اهمیت ندادن به چیزی که فرد دیگری به آن علاقه زیادی دارد، کاملاً قابل درک است. با این حال، افراد باهوش در گوش دادن به صحبتهای دیگران در مورد علایقشان معنا پیدا میکنند. آنها قدردان این هستند که میتوانند با دیگران ارتباط برقرار کنند، چیزهای جدید یاد بگیرند و فضاهای امنی را برای به اشتراک گذاشتن نظرات ایجاد کنند.
وقتی کسی بلافاصله در مکالمات به عبارتی مانند «برایم مهم نیست» متوسل میشود، میتواند توهینآمیز باشد، نه تنها به این دلیل که فضای امنی را که آنها برای ایجاد آن تلاش کردهاند از بین میبرد، بلکه به این دلیل که میتواند نسبت به افرادی که با شجاعت حرف دلشان را زدهاند و چیزهایی را که از آن لذت میبرند به اشتراک گذاشتهاند، تحقیرآمیز به نظر برسد.
۹. «هیچوقت هیچچیز برایم خوب پیش نمیرود»
بسیاری از افرادی که واقعاً در حس ترحم به خود غرق میشوند و برای خودشان متأسف هستند، نیازی به ابراز آن به دیگران ندارند. افرادی که در زندگی روزمره خود به عباراتی مانند این تکیه میکنند، به دنبال ترحم دیگران هستند و برای ایجاد عزت نفس به ستایش، تأیید و حمایت خارجی نیاز دارند. با این حال، افراد باهوش تمایل دارند عباراتی مانند این را توهینآمیز بدانند و سمیت تأیید و عزت نفس خارجی چرخهای را درک میکنند. آنها از درون اعتماد به نفس دارند و توسط تمرینهای روزانه، تعاملات اجتماعی و خودآگاهی که حس ارزشمندی آنها را تقویت میکند، هدایت میشوند.
۱۰. «تقصیر من نیست»
افرادی که مسئولیتپذیر هستند و به راحتی اشتباهات خود را میپذیرند، عموماً زندگی شادتر و رضایتبخشتری نسبت به کسانی که این کار را نمیکنند، دارند. آنها نه تنها علاقه کمتری به بهانهتراشی برای رفتار بد خود یا انداختن تقصیر به گردن دیگران دارند، بلکه به دنبال چیزها، تجربیات و تعاملات جدیدی میگردند که در آنها احتمال اشتباه کردن وجود دارد. آنها اشتباه کردن را نشانه ضعف نمیدانند، بلکه فرصتی برای رشد میدانند، بنابراین عباراتی مانند «تقصیر من نیست» که به طور فعال تقصیر را به گردن دیگران میاندازد و مسئولیتپذیری را نادیده میگیرد، میتواند برای افراد بسیار باهوش تحقیرآمیز و توهینآمیز باشد.
۱۱. «هیچوقت کمک نمیخوام»
افرادی که درخواست کمک میکنند عموماً شایستهتر و باهوشتر از کسانی که از آن امتناع میکنند، تلقی میشوند، اما تحقیقاتی همچنین نشان میدهد بسیاری از مردم مشتاق احساس مفید بودن هستند. افراد باهوش با پرسیدن سؤال، درخواست مشاوره و کمک خواستن از دیگران، قادر به برقراری ارتباط با آنها هستند و در عین حال چیز جدیدی یاد میگیرند.
با این حال، افرادی که نظرات نادرستی در مورد درخواست کمک دارند و ممکن است آن را نشانه ضعف یا مانعی برای موفقیت در فرهنگ رقابتی دنیای مدرن بدانند، این فرصت را از دست میدهند و عموماً با عباراتی مانند این، افراد را آزار میدهند.