نقدی روانشناختی به مناسبت پایان سریال افعی تهران؛ همه چیز به کودکی برمی گردد!
سکانس نزدیک به پایان این قسمت با بازی نفسگیر دونفره سحر دولتشاهی در نقش مشاور و تراپیست و پیمان معادی در نقش مراجع و افعی تهران از بهترین قسمتهای این سریال بود.
وقت صبح- مانلی فخریان؛ روز گذشته قسمت پایانی زودهنگام سریال پرطرفدار افعی تهران از پلتفرم فیلم نت پخش شد. برخلاف باور برخی و با حدس گمان بعضی دیگر افعی تهران کسی جز کارگردان و نقش اصلی داستان نبود.
او شبیه تمام قاتلهای سریالی چهرهای آرام و بیترس داشت و ساکت و خونسرد به کار خود ادامه میداد.
در سکانسی که پلیس شب تولدش او را در ماشین بازجویی میکند او خیلی روان و بی هیجان به او پاسخ میدهد و به نظر میرسد از نقشه چیده شده خودش کاملاً مطمئن است.
همانطور که درصحنههای پایانی میبینیم او تمام مسافرت به شمال را صحنهسازی کرده و درواقع سفری در کار نبوده است.
از منظر روانشناسی او تمام خصوصیات یک قاتل بالفطره زنجیرهای را دارد. خونسرد، آرام و نترس است.
او به دلیل شغل کارگردانیاش میتواند تمام اتفاقات را به بهترین شکل بازسازی کند.
او در مقابل فرزندش پدری صبور و مهربان است چرا که از پدر و مادرش ضربههای سهمگینی خورده است.
آرمان بیانی کودکی تلخ و پر دغدغهای داشته و همه تلاشش را میکند که این موضوع برای پسرش رخ ندهد.
او 5 سال از بابک پسرش دوری کرده و حالا که به اجبار همسر سابقش چند ماه میزبان او شده مدام کودکی خودش را مرور میکند و هر جا از والدین بهخصوص پدرش ضربه خورده برای پسرش جبران میکند.
آرمان مرد بد خوابی است و تقریباً همه شبها بیدار است و کابوسهایش روی سقف مقابلش نقش میبندد.
او سالها توسط پدرش شکنجه و تنبیه شده اما داستان به ما نشان میدهد که تمام مشکلات کودکی او از رفتار مادرش سرچشمه گرفته.
آرمان در ساخت فیلمش هم مرد موفقی نبوده و در نهایت ترجیح میدهد فیلمش را اکران نکند.
سریال افعی تهران که خیلی زود و طی 14 هفته به پایان رسید داستانی از کودکآزاری را روایت میکند که میتواند درسی برای پدر مادرهای این روزها باشد که هر حرکت آنها با کودکشان در آینده میتواند از او انسانی حتی خطرناک بسازد.
سکانس نزدیک به پایان این قسمت با بازی نفسگیر دونفره سحر دولتشاهی در نقش مشاور و تراپیست و پیمان معادی در نقش مراجع و افعی تهران از بهترین قسمتهای این سریال بود.
زمانی که آرمان میفهمد نقشش برای تراپیست لو رفته و او میداند افعی تهران خودش است تنها با یک جمله «ازمن نمیترسی» که در پس نگاه پر از خشم و عقده پنهانشده بازی را به نهایت خود میرساند.
سحر دولتشاهی هم اگر نگوییم تنها بازی بلکه یکی از زیباترین بازیهای خود را مقابل پیمان معادی ایفا میکند که درحالیکه با تمام وجود و نگاهش ترسیده اما هم از مراجع خود دفاع میکند و هم او را از خودش میراند.
از جمله جذابیتهای دیگر این سریال رگههای طنز وقت و بیوقت آن است.
همکاران آرمان با وجود جدیت بیشازحد او اما هرازگاهی با او شوخیهایی میکنند که به منحصر به فرد بودن سریال کمک میکند.
آرمان کارگردانی در آستانه 50 سالگی و تاکنون ناموفق در ساخت فیلم بوده و حالا هم به طور غیر مستقیم داستان زندگی خودش را میسازد.
او زمانی که در مصاحبه با مرضیه زنی که بهجای افعی تهران بازداشت و اعدام میشود میگوید تو افعی تهران نیستی و این مقتولین را تو نکشتهای به نوعی خودش را لو داده بود.
اما هنوز خیلیهای به او شک نکرده بودند چرا که تمام شواهد طرف او بود و هیچ گزینهای ثابت نمیکرد او میتواند قاتل باشد.
از دیگر ویژگیهای جذاب این سریال حضور چهرههای واقعی درصحنههای مختلف بود. محمود گبرلو و حضور آرمان بیانی در یک برنامه زنده، حضور بازیگرانی چون هومن سیدی و پژمان جمشیدی در نقش خودشان و مهران مدیری به عنوان یک بدخواب همیشگی در کنار پیمان معادی از جمله این شخصیتها بودند.
بیاغراق سریال افعی تهران در کنار چند سریالی که همزمان مشغول پخش است پرطرفدار تر و جذابترین بود این سریال به دلیل زمینه جنایی که داشت و فلش بک هایی که به گذشته میزد هر بار جذابتر و پر هیجان تر میشد.
از منظر سوژه نیز اینکه کارگردانی خودش زندگی خودش را به عنوان یک قاتل بسازد موضوعی بکر و تازه بود. استفاده از کودکی های آرمان در کنار بچه خود آرمان نیز نکته جالبی بود که به نوعی هر اتفاقی برای آرمان بچگی خودش را تداعی میکرد.
پایان شیرین زندگی ازهمپاشیده آرمان و همسرش و بازگشت آنها به همدیگر به نوعی تلخی سریال را کم میکند.
درمجموع میتوان گفت سریال کوتاه ولی جذابی به پایان رسید که میتواند نقطه عطفی در سریال سازی در دهههای اخیر باشد.