چرا سریال سرزمین مادری موفق شد؟

درحال حاضر شانزده قسمت از سریال «سرزمین مادری» به کارگردانی کمال تبریزی منتشر شده و در همین مدت زمان توانسته است به یکی از پرمخاطب‌ترین سریال‌های شبکه نمایش خانگی تبدیل شود؛ سریالی که ابتدای دهه نود، پس از پخش چهار قسمت، اسیر حواشی شد و به دلیل عدم مدیریت درست مدیران وقت تلویزیون از آنتن شبکه سه بیرون آمد.

چرا سریال سرزمین مادری موفق شد؟
کد خبر : ۲۲۰۲۴۵
لینک کوتاه کپی شد
0

به گزارش وقت صبح، حالا پس از ده سال، ماحصل تلاش‌های تبریزی و بازیگران قدرتمند سریال، پیش روی ماست. از گنجه خارج شده و نه گرد کهنگی روی آن نشسته و نه ذره‌ای از جذابیتش کم شده است. نگاهی داریم به ابعاد مختلف این سریال و دلایل موفقیت آن پس از گذشت بیش از یک دهه از زمان تولید.

«سرزمین مادری» از همان نقطه شروع توانست شگفت‌زده‌مان کند. مدام فکر می‌کردیم مبادا رفته رفته از حجم جذابیت آن کاسته شود و نتواند در اوج باقی بماند اما حالا پس از گذشت چهارده قسمت، دیگر می‌توانیم با اطمینان از آن به عنوان اثری درخشان و پر از نقاط قوت صحبت به میان آوریم.

کارگردانی | کمال تبریزی برای همه ما نامی آشناست؛ کارگردانی که در دهه‌های 70 و 80 با نگاهی منحصربفرد و شهامت بالا توانست در آثاری مثل «لیلی با من است»، «شیدا»، «دوران سرکشی»، «گاهی به آسمان نگاه کن»، «مارمولک»، «خیابان‌های آرام» و … پا را فراتر از خطوط قرمز زمانه خودش بگذارد و با دیدگاهی متفاوت به سوژه‌های دفاع مقدس، مرگ، روحانیت و راه‌های رسیدن به خدا بپردازد و حتی با آنها شوخی کند. تبریزی اواخر دهه هشتاد تمام فعالیتش را متوجه ساخت «سرزمین مادری» (سرزمین کهن) کرد؛ سریالی با سوژه‌ای ملتهب و درخشان با بازیگرانی قدرتمند در لوکیشینی کاملا باورپذیر که در کنار تعریف داستانی پرکشش، تاریخ دوره‌های مختلف ایران را از نقطه نظر یک کودک روایت می‌کند. تبریزی با ظرافت فراوان، راوی محتوایی ارزشمند در قالبی شکیل و خوش‌نقش شده است.

 

کاراکترهای که علیرضا طالب زاده خلق کرده همگی در ذهن مخاطب ثبت می‌شوند حتی کاراکتری مثل بی‌بی که مدت‌هاست از داستان خارج شده است.

فیلمنامه | «سرزمین مادری»، روایتی خطی دارد و از بدو تولد رهی شروع می‌شود بعد از اینکه صدای گریه نوزادی را از زیر آوار می‌شنویم، به سال‌ها بعد و زندگی رهی کوچک می‌رسیم؛ پسربچه‌ای که از همان ابتدا تحت تعلیم مردی توده‌ای به اسم جواد اردکانی است و از این بابت، با چالش‌ها و تهدیدهایی پیرامون زندگی در چنین خانواده‌ای روبه‌روست. با ورود عمه و تردیدی که از بابت پیشینه خانوادگی به دل رهی می‌اندازد، اولین بحران در سریال شکل می‌گیرد و از اینجا به بعد است که رهی وارد مسیر جدیدی برای یافتن واقعیت‌ گذشته‌اش می‌شود. با مرگ اردکانی و روشن شدن واقعیت برای رهی، کشمکش‌های زندگی او رفته‌رفته شکل دیگری به خودش می‌گیرد. او بارها مورد تحقیر و ضرب و جرح قرار می‌گیرد و از مرگ نجات پیدا می‌کند. نکته مهم اینکه در هر مرحله زندگی‌اش به نحوی با سیاست و تغییر نخست‌وزیرهای آن دوران گره می‌خورد.

 

علی شادمان در نقش «رهی» بازی بی‌نظیری از خودش ارائه داده است.

شخصیت اصلی و بازیگر ویژه | محور اصلی داستان روی زندگی پربچه‌ای به اسم رهی پیش می‌رود. علی شادمان که پیش از «سرزمین مادری» با بازی در فیلم «میم مثل مادر» به کارگردانی رسول ملاقلی‌پور توانایی‌اش را در ایفای نقش پسری هنرمند اما در عین‌حال بیمار و تنها به رخ کشیده بود، در این سریال چنان بازی از خودش به نمایش گذاشت که می‌توان گفت تا قسمت چهاردهم بزرگترین برگ برنده سریال، همین حضور اوست. شادمان از قسمت اول تا چهاردهم بارها در موقعیت‌های مختلفی نظیر اندوه، ترس، خشم، ناامیدی، حسرت، بغض، شادی و حتی عشق قرار می‌گیرد و در تمام این موقعیت‌ها به نحوی ظاهر می‌شود که انگار درحال تجربه ابعاد مختلف یک زندگی است. پس از نقش‌آفرینی بی‌نظیرش در قسمت‌های یازده و دوازده، در قسمت‌های سیزده و چهارده، با لکنت صحبت می‌کند و این موقعیت را چنان در تک تک جملاتش حفظ می‌کند که کاملا باورمان می‌شود توانایی تکلمش را از دست داده است.

 

بازی تمامی بازیگران در سرزمین مادری بی نقص و حتی می‌توان گفت درخشان است.

بازیگران | علاوه بر بازی درخشان علی شادمان، «سرزمین مادری» بخش مهمی از اعتبارش را از بازیگرانش گرفته است. امیر آقایی با گریم متفاوت به خوبی توانسته‌ است در قالب یک توده‌ای با تفکرات ویژه و سخت‌گیری‌های خاص خودش قرار بگیرد. بیتا فرهی به‌درستی از عهده انتقال موقعیت نقش زنی سرشناس متعلق به طبقه اشراف و در عین‌حال تنها و منتظر برآمده است. هنگامه قاضیانی که اواسط دهه هشتاد با بازی در نقش طاهره فیلم «به همین سادگی» به عنوان زنی ساده و مهربان مورد توجه قرار گرفته بود، در این فیلم با چرخشی صدوهشتاد درجه، در نقش زنی سیاس و پرقدرت به میدان آمد که به‌راحتی می‌توانست گوش یک پسربچه را بپیچاند و با سنگدلی احساساتش را در قبال مادرش نادیده بگیرد. میترا حجار، بازیگر مطرح دهه هفتاد سینما هم در این سریال توانست در نقش زنی تنها از طبقه فرودست جامعه که به خاطر بی‌توجهی اطرافیان نمی‌توانست خودش را ثابت کند و نهایتا به فکر انتحار می‌افتاد بازی قدرتمندی به نمایش بگذارد.

 

یکی از نکات شاخص و قابل توجه سریال «سرزمین مادری» طراحی لباس‌ها و البته صحنه است که به باور پذیر شدن داستان بسیار کم کرده است.

طراحی لباس و فضاسازی | یکی از نکات مهم سریال «سرزمین مادری»، شمایی است که از تهران دهه سی پیش روی مخاطبان می‌گذارد. تبریزی بخوبی از فضای شهرک سینمایی برای بازنمایی آن دوره تاریخی استفاده کرده است. شلوغی خیابان‌ها و دعواها و جدل‌های میان طرفداران و مخالفان چهره‌های سیاسی و ناامنی آن دوره زمانی، به خصوص از نقطه نظر رهی کوچک بسیار دقیق ساخته شده. علاوه بر آن، مدل و رنگ لباس‌ها و آرایش چهره‌ها و موها به نحوی انتخاب شده که نه تنها اغراق‌شده نیست که شمایلی از پوشش مردان و زنان آن زمان به نمایش می‌گذارد. ضمن اینکه ترکیب رنگی لباس‌های آنها به نحوی است که تم رنگی جذابی به سریال داده است. از همه مهمتر پوشش رهی است که او را به عنوان پسربچه‌ای از آن نسل باورپذیرتر می‌کند.

کمال تبریزی در بازنمایی وقایع تاریخی در بستر درام سریال بسیار موفق عمل کرده است.

بازنمایی وقایع تاریخی | «سرزمین مادری» اثری تاریخی است که به جای تمرکز روی زندگی شخصیت‌ها و چهره‌های سیاسی، به تاثیر سیاست‌ها و عزل و نصب‌ها در زندگی مردم جامعه پرداخته است. درواقع کمال تبریزی در این سریال موضعی بی‌طرف اتخاذ کرده و همه چیز را از منظر یک کودک و اخبار درج شده در روزنامه‌ها توسط روزنامه‌نگاران آن دوران روایت می‌کند. از نقطه شروع سریال تا همین حالا در تمام قسمت‌ها ردپای سیاست کاملا مشهود است. قسمت اول با حمله متفقین به ایران در شهریور 1320 شروع می‌شود و بعد از تغییر زمان، ادامه شاهد اتفاق‌هایی مثل ترور محمدرضا شاه، وقایع دوران مصدق و ملی شدن صنعت نفت و … هستیم. با این حال در هیچ نقطه‌ای تمرکز روی سیاست و وقایع تاریخی، جذابیت داستان را زیر سوال نبرده است. به همین دلیل هم هست که سریال به هیچ عنوان ملال‌آور نمی‌شود و باب میل همه مخاطبان با هر سلیقه‌ای است.

منبع: فیلم نیوز

۰
ارسال نظر